responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 15  صفحه : 9
معرفى كتاب غنا, موسيقى, ج1و2
به كوشش رضا مختارى و محسن صادقى
قم, مرصاد, چاپ اول, 1376

فقيهان بزرگ, گاه بنابر نياز زمان و پاسخ گويى به مردم مسلمان, در موضوعى ويژه به بررسى و كندوكاو پرداخته اند و اين گونه پژوهشها, با همه اهميت و راه گشايى كه داشته و دارند, كم تر مورد توجه قرارگرفته اند و گاه همراه ديگر كتابهاى فقهى به چاپ رسيده اند; از اين روى مهجور مانده و آن گونه كه بايد, در دسترس اهل تحقيق و نظر قرار نگرفته اند.

بايستگى احياى اين نوشته هاى مهم و راه گشا, شمارى از فاضلانِ خوش ذوق و خوش سليقه و علاقه مند به ميراث فقهى را بر انگيخته تا زمينه طرح بزرگِ (ميراث فقهى) را فراهم سازند. اين گروه, بر آنند تا بر اساس اين طرح بزرگ, رساله هاى فقهى كه گزاره هاى مورد نياز امروز جامعه اسلامى در آنها به گونه اى به بوته بررسى نهاده شده, تحقيق و به بهترين و خوش آيندترين شكل نشر يابند و در دسترس اهل نظر قرار گيرند. گستره اين تحقيق, چهل گزاره زير است:

غنا, موسيقى.

ولايت فقيه.

ولايت اب و جدّ.

ربا.

صيد و ذباحه.

قضا و شهادت.

حدود, قصاص, ديات, تعزير, تبعيد و زندان.

حق و حكم.

عدالت (معتبر در قاضى, مفتى, رهبر و…)

جهادو دفاع.

زمين.

پول, در هم و دينار.

خمس.

زكات.

اهل كتاب: (طهارت و نجاست, ذبائح, منكوحات و…)

بلوغ (دختر و پسر)

تقليد اعلم.

تقليد ميّت.

وقت و قبله.

هلال.

تقيّه.

قاعده لاضرر, عسر و حرج.

قاعده لاتعاد.

قاعده يد.

لباس مشكوك.

نيت.

كفارات.

اخذ اجرت بر واجبات.

نماز جمعه.

نماز و روزه مسافر.

مواسعه و مضايقه.

حج و عمره.

ارث و حبوه.

ارث زوجه.

خيارات و شروط ضمن عقد.

نكاح و طلاق.

وصايا و منجّزات مريض.

امر به معروف و نهى از منكر.

وقوف و صدقات.

عقود و ايقاعات.

انتشار رساله هاى فقهى به گونه دسته بندى شده, كارايى و سود بسيار دارد, از جمله:

الف . بيش تر منابع مورد نياز, يك جا, در اختيار فقه پژوه قرار مى گيرد.

ب. ميزان نوآورى هر فقيه, درمسأله روشن مى شود.

ج. روشن مى شود هر فقيه, از چه كسان و آثارى, اثر پذيرفته و بر چه كسان و كتابهايى, اثر گذاشته است.

د. پيشينيان, كم تر به صاحبان ديدگاهها اشاره مى كرده اند. با اين تحقيق, روشن مى شود ديدگاههاى ارائه شده از چه كسانى است و اين, فقه پژوه را كمك مى كند كه بهتر و روشن تر به زواياى ديدگاه فقيه, پى ببرد.

هـ. بيش تر فرهيختگان, حتى كسانى كه عمرى را در دانش فقه سپرى كرده اند, از تلاش سترگ فقيهان نامور, بى خبرند و به ژرفاى ميراث فقهى و گستردگى و شكوه آن پى نبرده اند, اين حركت, كارنامه درخشان و شكوهمندِ فقيهان پيشين را مى نماياند.

و. با به انجام رسيدن اين طرح, روشن مى شود كه فلان فرع فقهى از چه زمانى وارد فقه شده و چه مسيرهايى را پيموده است.

ز. نشر آثار پراكنده فقهى به شكل مجموعه, از دوباره كاريها و عرضه كارهاى بى محتوا و سست و بدون اتكاى به منابع پيشين, جلو مى گيرد.

غنا, موسيقى

نخستين شماره ميراث فقهى, به غنا ويژگى يافته و اين مجموعه, در بردارنده شش بخش است:

بخش اول, رساله هاى غنا:

در اين بخش كه دو مجلد از اين مجموعه را به خود اختصاص داده, 28 رساله فقهى غنا تصحيح و به ترتيب تاريخ وفات نگارندگان, به چاپ رسيده است.

بر اساس تحقيق گسترده دست اندركاران اين طرح, فقيهان شيعه, حدود چهل رساله در اين موضوع نگاشته اند كه به سى رساله دست يافته اند. از اين سى رساله, دو رساله در بخش گفتارهاى پراكنده و باقى در بخش نخست آمده است.

از آن جا كه افزون بر فايده فقهى اين مجموعه, احياى آثار پيشينيان شيعه نيز در نظر بوده, دست اندركاران طرح در صدد گزينش رساله ها, بر حسب قوت و ضعف يا جانب دارى از تحليل يا تحريم غنا, نبوده اند و همين كه نويسنده رساله اى فقهى, شيعه و موضوع آن غنا بوده, به تصحيح و نشر آن پرداخته اند, هر چند سخن تازه اى نداشته باشد.

تمام رساله ها در اين مجموعه, به گونه كامل آمده و تنها در دو مورد حذف صورت گرفته است:

1- پاره اى از احاديث غنا (بدون توضيح) از پايان رساله بيستم, به دليل درج شدن آنها در بخش پنجم.

2- حذف توهينها و تعريفها به محقق سبزوارى, از رساله دوم و نقطه چين كردن جاهاى حذف.

حدود هفتاد درصد از رساله هاى غنا در اين مجموعه, پيش از اين چاپ نشده و تنها چند مورد به گونه چاپ سنگى, يا پراشتباه چاپ شده است. پاره اى از اين رساله ها, براساس نسخه منحصر به فرد و تنها نسخه شناخته شده موجود, تصحيح شده اند: رساله هاى: [3], [12], [17], [18], [19], [22], 25 و 28 .

بخش دوم, سخنان پراكنده درباره غنا:

به جز رساله هاى مستقل و دوره هاى فقهى, كه به طور طبيعى بحث غنا را نيز در بردارند, فقيهان شيعه در ديگر آثار خود, به مناسبت, بحث غنا را به ميان كشيده اند كه در اين بخش, اصل سخنان پراكنده گردآمده كه پاره اى از آنها خطى بوده و پيش از اين چاپ نشده است.

بخش سوم, آراى فقيهان:

از قرن يازدهم به اين سو, توجه ويژه اى به مسأله غنا شده و رساله هاى مستقلّى در اين باب, نگارش يافته است. پيش از قرن يازدهم, از آن جا كه غنا مسأله روز نبوده, فقيهان به همان مقدار اندك در دوره هاى فقهى بسنده مى كرده اند.

در بخش سوم, متن سخنان فقيهان شيعه, تا آغاز سده يازدهم, از كتابهاى دوره اى فقه تصحيح و به ترتيب تاريخ وفات آنان آمده است. از آن جا كه از آغاز سده يازدهم به بعد, رساله هاى غنا در دسترس و مهم ترين و بيش ترين سخنان در آنها آمده, نيازى به نقل متن مطالب كتابهاى فقهى اين دوره, احساس نشده است. اين دسته از آثار در بخش چهارم, شناسانده و جاى بحث غنا, نشان داده شده است.

بخش چهارم, كتابشناسى غنا:

اين بخش, سه فصل دارد: آثار مستقل, آثار مشتمل و آثار چاپ شده.

در فصل نخست, همه رساله هاى غنا, چه آنها كه در دسترس قرار دارند و چه آنها كه ندارند, به گونه فشرده و خلاصه شناسانده شده اند.

در اين فصل, شمار رساله هايى كه به دست ما رسيده يا از بين رفته, روشن مى شود.

در فصل دوم, دوره هاى فقهى كه سخن از غنا به ميان آورده و در اين باب به بحث پرداخته اند, معرفى و جاى بحث غنا در آنها نشان داده شده است.

يادآورى: در اين بخش, از آثارى كه در بخش سوم, از همه زوايا شناسانده شده اند, سخنى به ميان نيامده است.

در فصل سوم, رساله ها و كتابهايى كه معاصران در باب غنا نگاشته و چاپ شده, به شرح شناسانده شده اند.

بخش پنجم, احاديث غنا:

متن و سند تمام احاديث باب غنا, به طور كامل, همراه با شرح و نظم و دسته بندى ويژه اى, درج شده است, تا براى فقه پژوهانى كه مى خواهند همه روايات غنا را يك جا پيش رو داشته باشند, به كار آيد و مفيد افتد.

بخش ششم, اهل سنت و غنا:

بسيارى از احاديث ائمه(ع) ناظر به مذاهب و سخنان اهل سنت است; از اين روى, براى نمونه در بخش ششم, كم وبيش, خلاصه اى از بحثهاى پيشين, برابر فقه عامه درج گرديده است. در مثل, دو رساله از رساله هاى فقهى سنيان در غنا (يكى در حرام بودن آن و ديگرى در حلال بودن آن) آورده شده است.

رساله ها

چنانچه گفته شد, 28 رساله در بخش نخستِ نخستين شماره ميراث فقهى, چاپ شده است كه در اين جا, از ويژگيهاى آنها سخن مى گوييم:

1- رسالة فى تحريم الغناء, محقق سبزوارى (م:1090هـ.ق) تحقيق: على مختارى, عربى, 45 صفحه.

ملامحمد باقر سبزوارى, در ابتداى رساله اظهارمى دارد: در حرام بودن غنا, علماى اماميه, اجماع دارند. وى در اين رساله, براى ثابت كردن ناروايى و حرام بودن غنا, به آيات و روايات استدلال مى جويد. آن گاه به نقل و نقد ادله اى مى پردازد كه بر روايى غنا به آنها تمسك شده است و به استدلال گروهى ازعلماى اهل سنت كه به روايى غنا باور دارند, پاسخ مى گويد.

محقق سبزوارى, درحرام بودن غنا, به غير از حُدا, درنگ مى ورزد و در حكم زن آ وازه خوان مجالس عروسى, به شرطى كه سخن باطل نگويد و مردان در آن مجلس شركت نداشته باشند, قول به جايز بودن را نزديك تر به واقع مى شمارد. وى, در جدا كردن مرثيه خوانى غنايى بر امام حسين(ع) دليل قوى نمى يابد و درباره غنا در قراءت قرآن كريم, به شرح به دليلهاى كسانى كه آن را جايز مى شمارند پاسخ مى دهد.

عنوانها: آراء الفقها, الاستدلال بالايات, اخبار الخاصّة, ادلّة المجوّزين, فى احتجاج من اباح الغناء, تعريف الغناء, حكم الحُداء, غناء المغنّية للعُرس, مراثى الحسين, قرائة القران و غيرها, تذكير و تنبيه على طريق العمل.

2- تنبيه الغافلين و تذكير العاقلين, شيخ على عاملى (م: 1103هـ.ق.) تحقيق: حسين شفيعى, عربى, 34 صفحه.

نويسنده در اين اثر, به گونه مستدل و به شرح, درباره حرام بودن هر آنچه در نزد مردم و عرف غناى شادى آفرين و گردانيدن آواز در گلو (ترجيع) باشد, به بحث مى پردازد و سرانجام, آن غنايى را حرام مى داند كه هم شادى آفرين و هم گردانيدن آواز در گلو باشد.

وى, ضمن ردّ دلالت يا سند رواياتى كه از آنها برداشت شده كه غنا در قراءت رواست, با استناد به آيات و روايات, غناى در قراءت قرآن را نيز, ناروا مى داند.

خرده گيريهاى نويسنده, متوجه يكى از صاحب نظران بنام است, ولى از وى نام نمى برد. صاحب روضات الجنّات و شمارى ديگر, وى را صاحب كفاية الاحكام, محمد باقر سبزوارى انگاشته اند.

عنوانها: بدعة حرمة مطلق الغناء, تعريف الغناء, الاخبار الدالة على تحريم الغناء, الاخبار المتوهم منها الجواز, دلالة الاخبار المذكورة, تعلق التحريم بنفس الغناء, كلام السيد المرتضى ومايستفاد منه, تحقيق معنى المفرد المحلّى بأل.

3- رسالة فى الغناء, شيخ حرّ عاملى (م:1104هـ.ق.) تحقيق: رضا مختارى, عربى, 76 صفحه.

شيخ حرّ عاملى در اين رساله, پاسخ مى دهد به شبهه پديد آمده از روايت زير از ابوبصير كه به امام باقر(ع) مى گويد:

(اذا قرأتُ القران فرفعتُ به صوتى جائنى الشيطان فقال: انّما تراثى بهذا اهلَكَ والناسَ. قال: يا ابا محمد! اقرأ قرائة ما بين القرائتين تُسمع اهلك ورجِّعْ بالقران صوتك. فانّ الله ـ عزوجلّ ـ يحبّ الصوت الحسن يرجّع فيه ترجيعاً.)
كافى, ج616/2

رساله در دوازده فصل سامان يافته, با بررسى گزاره هاى زير:

جايز نبودن و ناروايى استدلال به اين خبر و ضعف آن نزد اصوليان و اخباريان, پاسخ به خرده گيرى از كلينى كه چنين خبرى را در كافى نقل كرده, روايت ناسازگار با حديث ياد شده, بررسى سند روايت ناسازگار, شرح متن روايت, تأويلات روايت, رواياتى كه دلالت بر حرام بودن غنا دارند, مبالغه و تأكيد در روايات تحريم, منشأ شبهه و راه دورى جستن از آن و موارد همانند, نقل روايت و غير آن از اهل سنت, رهبر فكرى كسانى كه غنا را روا مى دانند و….

4- اعلام الأحبّاء فى حرمة الغناء فى القران والدعاء, سيد محمد هادى ميرلوحى (م: 1113هـ.ق.) تحقيق: محسن صادقى, فارسى, 88 صفحه.

ميرلوحى, انگيزه خودرا از نگارش اين اثر, پاسخ به يكى از اهل فضل بيان مى كند كه غناى در قراءت قرآن را روا مى دانسته است. گويا مراد ميرلوحى از (بعض افاضل) محقق سبزوارى است كه در كفاية الاحكام85/, بر روايى, بلكه مستحب بودن غنا درقراءت قرآن نظر دارد.

اين اثر, در يك مقدمه و پنج فصل و يك خاتمه سامان يافته است.

در مقدمه, چند يادآورى و چند نكته ضرورى را بيان مى كند.

فصل اول: ديدگاه علماى لغت و فقهاى شيعه در معناى غنا.

فصل دوم: نماياندن جايگاه بحث و گفت وگو.

فصل سوم: آيات دلالت كننده برحرام بودن هرگونه غنا, خواه در قرآن و خواه در غير آن.

فصل چهارم: پاره اى از احاديث دلالت كننده بر حرام بودن هرگونه غنا.

فصل پنجم: ديدگاههاى فقيهان شيعه بر حرام بودن هرگونه غنا.

خاتمه: رواياتى كه دلالت دارند بر روايى غنا, بلكه بر مستحب بودن غنا در قرآن و پاسخ از آنها.

5- مقامات السالكين, محمد بن محمد دارابى (زنده در حدود:1130هـ.ق.) تحقيق: سيد جعفر نبوى, فارسى, 186 صفحه.

اين رساله, با ديباچه اى به انشاى مولانا خداداد, كه گويا از مريدان نويسنده بوده است, آغاز مى شود. متن رساله با مطلع و مقدّمه اى از نويسنده و دو فصل و يك خاتمه سامان مى يابد.

مقدمه در بردارنده دو مقام است: در مقام نخست, از ديدگاه اهل لغت درباره غنا, سخن به ميان آمده و در مقام دوم, ديدگاه عالمان شيعه و اهل سنّت, به بوته بررسى گذاشته شده است.

در فصل اول, از حرام بودن غنا و دليلهاى آن بحث مى شود و در فصل دوم, احاديثى ارائه مى شود كه آواى نيك را مى ستايند.

6- ايقاظ النائمين و ايعاظ الجاهلين, سيد ماجد بحرانى (زنده در:1152هـ.ق.) تحقيق: على مختارى, عربى, 26 صفحه.

نويسنده به درخواست شمارى از دوستان خويش, اين اثر را مى نگارد و در يك مقدمه و دو مقصد و يك خاتمه, آن را سامان مى دهد. در مقدمه, به بحثهاى زير مى پردازد.

ناروايى به كاربردن لفظ مشترك در دو معنى, ناسازگارى دو دليل, تأثيرپذيرى جان انسان از شنيده ها بيش از ديده ها, موضوع علم موسيقى, غنا در لغت, غنا در صدر اسلام.

در مقصد اول, احاديث باب مورد بحث قرار مى گيرد. نويسنده بر اين باور است كه احاديث بازدارنده, بازگشت به غناى عرفى دارد كه در صدر اسلام رايج بوده است و احاديث رواشمارنده, به غناى لغوى حمل مى شوند.

در مقصد دوم, فتواى به حرام بودن هرگونه غنا, به نقد كشيده مى شود.

در خاتمه, حرام شمارندگان غناى لغوى, در بى دليلى, به شمارى از علماى اهل سنت همانند شده اند كه بر اثر چنگ زدن به قياس و استحسان, به هرج و مرج, گرفتار آمده اند.

7 . رسالة فى الغناء, ملا اسماعيل خواجوئى (م: 1173هـ.ق.) تحقيق: على مختارى و سيد رسول كاظمى نسب, عربى, 108صفحه.

اين رساله, پيش از آن كه بحثى مستقل و سامان مند را ارائه دهد, به نقل و نقد آراى ديگران پرداخته است.

نويسنده در ابتدا, سخنان محقق سبزوارى در (كفايه) و (ذخيره) و سپس آراى سيد ماجد را به شرح, نقل و نقد مى كند. در ادامه به عنوان (خاتمه) به شرح پاره اى از اخبار باب مى پردازد, آن گاه اظهار مى دارد: (پس از نگارش اين بخش, به رساله اى از محقق سبزوارى در حرام بودن غنا دست يافتم كه بسيار مفيد است) از اين روى, نويسنده در بخشهايى از نوشته خود, رساله محقق را در باب غنا, مورد بررسى قرار مى دهد.

از آن جا كه اين رساله, به گونه حاشيه بر نوشته اى است, تا نگارش جداگانه و مستقل و نويسنده در نگارش شتاب داشته, نظم و ترتيب منطقى در آن چندان رعايت نشده است و دور افتادن از مطلب و از بحث و جدايى افكندن بين مبتدا و خبر, در آن بسيار به چشم مى خورد.

8- رسالة فى حلّ حديث ورد فى الصوت الحسن, سيد حسين بن محمد ابراهيم حسينى قزوينى (م:1208هـ.ق.) تحقيق: سيد جواد شبيرى و محسن صادقى, عربى, 13 صفحه.

در روايتى شيخ صدوق نقل مى كند, آواى نيكوى كنيز, يادآور زندگى خوش در بهشت به شمار آمده و رساله مورد نظر, به شرح اين روايت پرداخته است:

(انه سأل رجل على بن الحسين(ع) عن شراء جارية لها صوت. فقال: ما عليك لو اشتريتها فذكّرتك الجنّة.)

9- رسالة فى الغناء, مولى عبد الصمد همدانى (م:1216هـ.ق.) تحقيق: احمدعابدى, عربى, 31 صفحه.

شهيد مولى عبدالصمد همدانى, كه به دست وهابيان در كربلا به شهادت رسيده, اين رساله را در شرح مبحث غنا از (المختصر النافع) نگاشته است.

وى, با تمسك به آيات و روايات, حرام بودن غنا را ثابت مى كند.

10 . رسالة فى تحقيق الغناء, ميرزاى قمى (م: 1231هـ.ق.) تحقيق: محسن صادقى, عربى, 9 صفحه.

نويسنده در ابتدا پرسش زير را مطرح مى كند, سپس به پاسخ آن مى پردازد:

(ما معنى الغناء المحرّم و هل يعمّ حرمته او لها مخصّص؟)

از ديدگاه نويسنده, آنچه در عرف, غنا به شمار آيد حرام و آنچه كه غنا به شمار نيايد, رواست و جاهاى مشكوك, به مباح مى پيوندد; زيرا اصل, حرام نبودن است.

در اين رساله, حكم حُدا, غنا در قراءت قرآن, رَجَز, نوحه سرايى, مرثيه خوانى, و صوت نيكو بررسى شده است.

11- رسالة فى تحريم الغناء, مولى محمد رسول كاشانى (زنده در: 1258هـ.ق.) تحقيق: ناصر باقرى بيدهندى و حسين شفيعى, عربى, 62 صفحه.

عنوانها: ادلّة حرمة استماع الغناء, الخدشة فى اخبار القائلين بالجواز, التغنّى بالقران, حرمة الغناء فى قراءة القران, ادلّة المجوزين والجواب عنها, حرمة الغناء فى المراثى, جواز الغناء فى حداء الابل, غناء المغنّية فى الاعراس.

12- رسالة وجيزة فى الغناء, ميرزا محمد جعفر شهرستانى (م:1260هـ.ق.) تحقيق: سيد ابوالحسن علوى و سيد رسول كاظمى نسب, عربى, 12 صفحه.

نويسنده, در اين رساله, غنا را در سه مقام به بوته بررسى مى نهد:

در مقام اول, به تعريف غنا مى پردازد و در مقام دوم, با تمسك به آيات و روايات, حكم غنا را وا مى رسد و در مقام سوم, گناه كبيره بودن و يا صغيره بودن غنا را بررسى مى كند.

13 . رسالة فى الغناء, آقا محمود بن محمد على بهبهانى (م:1269هـ.ق.) تحقيق: حسين شفيعى, عربى, 21 صفحه.

در اين رساله بر حرام بودن غنا, حتى در قرآن و دعا و نيايش و مرثيه ها و سرودهاى مذهبى استدلال شده است.

بهبهانى, به حرام بودن ذاتى غنا, باوردارد و براى اين ديدگاه, به آيات, روايات, اجماع و ديدگاههاى اهل لغت استشهاد مى كند و در آخر با ردّ ديدگاه شمارى از علما كه قرآن و مراثى را از اطلاق حرام بودن غنا, تخصيصاً يا تخصّصاً خارج مى دانند, احتياط در اين مورد را امر خوش آيندى مى شمرد.

عنوانها: الغناء المحرّم, ادلّة حرمة الغناء من الكتاب, ادلّة حرمة الغناء من الاخبار, حكم الغناء فى قراءة القران,مقوّيات القول بالجواز, الجواب عن ادلّة المجوّزين, الجمع بين الادلّة, حكم الغناء فى الرثاء والمراثى, مقالة النراقى و ضعفه, ماهو الغناء.

14- رسالة فى الغناء, سيد محمود بن عبدالعظيم خوانسارى (زنده در: 1291هـ.ق.) تحقيق: مرتضى اخوان و محسن صادقى, عربى, 21 صفحه.

رساله در سه مقام سامان يافته است:

مقام اول به موضوع غنا اختصاص دارد. نويسنده موضوع غنا را آواى شادى آفرين كه در گلو گردانيده شود, مى داند كه در عرفِ صحيح به آن غنا مى گويند.

در مقام دوم با استناد به آيات و روايات, حرام بودن غنا, ثابت شده است.

در مقام سوم, مواردى كه استثناى آنها ادعا شده, مورد بررسى قرار گرفته است: حُدا, غناى زن آوازه خوان در مجالس عروسى, غنا در قراءت قرآن, غنا در مراثى امام حسين(ع).

15- رسالة فى الغناء, ملاّ نظر على طالقانى (م: 1306هـ.ق.) تحقيق: عباس ظهيرى و محمود سپاسى, عربى, 17 صفحه.

در اين رساله, در ابتدا, معناى غنا مورد بررسى قرار گرفته و با استناد به سخنان اهل لغت و روايات, غنا به فارسى چنين معنى شده است:

(آوازه خوانى و خوانندگى و به آواز خواندن.)

نويسنده, نوحه سرايى, مرثيه خوانى و قراءت قرآن و دعا را مصداق غنا نمى داند.

در ادامه, حكم اقسام آوا, بدون كلام و كلام بدون صوت بيان شده است. همچنين حكم اجتماع اقسام صوت با كلام روشن شده است.

در اين رساله, روشن شده كه ميان اخبار غنا ناسازگارى وجود ندارد, تا به برترى دهنده ها رجوع شود.

16- رسالة مسألة الغناء, سيد مهدى موسوى نجفى كشميرى (م:1309هـ.ق.) تحقيق: حسين شفيعى, عربى, 41 صفحه.

نجفى كشميرى در اين رساله, ديدگاه محدّث كاشانى را در باب غنا مى پذيرد نسبت بين غنا و آواى نيكو را, چه از ديدگاه عرف و چه از ديدگاه اهل لغت, يكسان و برابر مى داند و بازگشت دليلهاى حرام بودن غنا را, به غناى رايج و شناخته شده در زمان خلفاى ستم مى انگارد, كه همراه گناه و كارهاى لهو بوده است. از سخنان شيخ انصارى چنين استظهار مى كند كه: دليلى بر حرام بودن مطلق غنا نداريم و پس از بيان سازگارى بين ديدگاه مشهور و ديدگاه محدّث كاشانى, سخن را در دو مقام (تحقيق موضوع و حكم مسأله) ادامه مى دهد و با نقل ديدگاهها و تحليل آيات و روايات و بحث درباره غنا در مراثى, رساله را به پايان مى برد و چنين نتيجه مى گيرد:

(حرام بودن غنا, خلاف اصل است و خارج شدن از خلاف اصل, نياز به دو چيز دارد:

1- قطع به وجود خارج كننده.

2- قطع به تحقق موضوع.

ثابت كردن يكى از اين دو بسيار مشكل است, چه رسد به ثابت كردن هر دوى آنها. از اين راه, اشكالى كه بر مرثيه خوانى بر سيد الشهدا(ع) ايراد مى شود, به گونه اى كه شايد, بيش تر مجالس عزادارى را به تعطيلى بكشاند, برطرف مى شود.)

17- رسالة فى الغناء, ميرزا عبد الغفّار حسينى تويسركانى (م:1319هـ.ق.) تحقيق: سيد احمد تويسركانى و حجّت اللّه اخضرى, عربى, 47صفحه.

در اين رساله به مقوله هاى زيرپرداخته شده است:

مقتضاى اصل در باب غنا, تقسيم موضوعات غنا, اختلاف در موضوع غنا, حكم غنا, موضوع غنا, معناى ترجيع, طرب و لحن, سرچشمه و چرايى اختلافهاى بسيار در معناى غنا, استثنا شده هاى ازغنا (قرائت قرآن, دعا, نيايش, مرثيه ها, غناى زن آواز خوان در مجالس عروسى و حُدا) آيا غنا به آواى نيكو اختصاص دارد, يا آواى زشت را نيز در بر مى گيرد.

18 . مصباح السعادة, محمد ابراهيم انجدانى (زنده در حدود:1320هـ.ق.) تحقيق: ابوالفضل حافظيان, عربى, 60 صفحه.

عنوانها: الاصل فى المقام, الموضوع المستنبط والصرف, دوران الامر بين الاطلاق و التقييد ومايقتضيه الاصل فيهما, اذا ثبت الحرمة لموضوع و دار امره بين الاطلاق والتقييد, حكم المسألة, الاجماع, الايات, السنّة, الاخبار المعارضة, الاخبار المصرّحة على تجويز الغناء و الجواب عنها, وجوه قول العامّة بإباحة الغناء, بيان موضوع المسألة, مايقتضيه الاصل العملى, مايقتضيه القاعدة اللغوية, مايقتضيه الترجيح الاجتهادى, معنى الترجيع و الطرب واللحن, منشأ الاختلاف فى مفهوم الغناء, المستثنيات من الغناء و….

19- منظومة فى الغناء, شيخ هادى تهرانى (م: 1321هـ.ق.) تحقيق: رضا مختارى, عربى, 24 بيت.

ناظم, اين منظومه را در زمان حيات شيخ انصارى, سروده و محقق به متن كامل آن دست نيافته و به گونه ناقص چاپ شده است.

20 . رسالة فى الغناء, شيخ هادى تهرانى (م:1321هـ.ق.) تحقيق: يعقوبعلى برجى و غلامرضا نقى, عربى, 24 صفحه.

شيخ هادى دراين رساله, از شيوه بحث استاد خود, شيخ انصارى پيروى كرده است. در آغاز رساله, غنا واژگانى را كه به گونه اى با غنا مربوط است, مانند سماع, تغريو, ترنيم, لحن و… را با استفاده از سخنان لغويان و كاربردهاى گوناگون آنها, شرح مى دهد و سپس دليلهاى باورمندان به ناروايى و حرام بودن غنا را نقل و به گونه دقيق و كامل نقد مى كند.

شيخ هادى, اگر چه در ابتدا به روشنى غنا را حلال مى شمرد, ليكن در ادامه از اين نظر برمى گردد و به حرام بودن ذاتى آن گرايش مى يابد.

در پايان اين رساله, احاديث غنا, بدون شرح, نقل شده است, ليكن چون در ديگر رساله ها احاديث غنا ذكر شده و در مجموعه ميراث فقهى, در بخش مستقلى, درج خواهدشد, اين روايات حذف گرديده است.

21- رسالة فى الغناء, شيخ حسين بن على سنقرى (زنده در: 1322هـ.ق.) تحقيق: على صدرائى خوئى, عربى, 44 صفحه.

نويسنده بر اين باور است كه ذات غنا حرام نيست, بلكه در خواندن قران و مرثيه هاى مستحب و در عروسيها مباح است. تنها عوارض خارجى سبب حرام بودن آن مى شود, مانند درهم آميختگى زنان و مردان, فسق و فجور در مجالس.

در ادامه از حكم مرثيه سرايى بر مردگان و دريافت مزد براى آن و اذان گفتن و نمازگزاردن و دريافت مزد براى آنها, و حكم گوش فرادادن به غنا و بازى با آلات لهو بحث شده است.

22- رسالة فى الغناء, ميرزا يوسف آقا مجتهد اردبيلى (م: 1339هـ.ق.) تحقيق: على اكبر زمانى نژاد, عربى, 35صفحه.

عنوانها: حكم الفنوغراف, حكم التلفون, حكم الغناء, حكم رؤية المرأة الاجنبيّة فى المراة, حكم العكس.

23- ذريعة الاستغناء فى تحقيق مسألة الغناء, مولى حبيب الله شريف كاشانى (م: 1340هـ.ق.) تحقيق: مرتضى اخوان, عربى, 133صفحه.

اين رساله در ده مقدّمه و سه مقصد و يك خاتمه سامان يافته است, در مقدمه مى خوانيم:

امور مطلق اند, مگر بازدارنده اى وارد شود, مطلق فى نفسه مفيد عموم نيست, اختلاف لغويان در تفسير لفظى, به كار بردن لفظ در بيش تر از يك معنى, اشتباه در مبدأ اشتقاق, به كار بردن لفظ در دو معنى, معناى صوت, معانى لهو, حجت نبودن اجماع منقول در حرام بودن عمل به ظن, مگر مورد خاصّ.

در مقصد اول, ماهيت غنا در لغت و عرف روشن شده است.

در مقصد دوم, حكم غنا, با توجه به آيات و روايات, بررسى شده است.

مقصد سوم, به استثنا شده هاى غنا اختصاص دارد: قراءت قرآن, حُدا, غناى زن در مجلس عروسى, غناى حجيج (اشعار در وصف كعبه و مقام و زمزم و…), غنا در جنگ, در ايام عيد, در خطبه, مناجات و دعا و در سوگوارى.

در خاتمه, حكم نوحه سرايى بيان شده است.

24 . الروضة الغناء فى عدم جواز استماع الغناء, سيد محمد باقر رضوى كشميرى (م:1346هـ.ق.) تحقيق: اسعد الطيّب وعلى اكبر زمانى نژاد, عربى, 84صفحه.

عنوانها: التمسك بالاصل للجواز, ادلّة عدم الجواز (الاجماع, الايات, الاخبار, كونه من قبيل منصوص العلّة, تنقيح المناط القطعى, دعوى الظهور فى انّ الصوت المودع فى تلك الالة صوت انسان حقيقةً واثباته بالحس, قرائن العموم فى المفرد المحلّى بالّلام, وجوه توقّف الاحساس الى وصول الهواء الحامل الى حاسّة السمع.

25 . خير الكلام فى الغناء الحرام, سيد محمد حسينى مرعشى (زنده در: 1355هـ.ق.) تحقيق: سيد باقر خسروشاهى, عربى, 63 صفحه.

رساله در پنج مقام سامان يافته است:

مقام اول, به بيان معناى لغوى غنا اختصاص دارد. اخبار باب غنا, در مقام دوم آمده است. در اين مقام, روايات به دو قسم تقسيم شده است: روايات تفسير كننده آيات غنا و روايات موضوع غنا.

در مقام سوم, ديدگاههاى فقيهان نقل و مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. نويسنده, در مقام چهارم, ديدگاه خود را مطرح مى كند و در مقام پنجم, ديدگاه هاى مخالفان با نظر خود را مطرح و دليلهاى آنان را به نقد مى كشد.

26 . الروضة الغناء فى تحقيق معنى الغناء, شيخ محمد رضا نجفى اصفهانى (م:1362هـ.ق.) تحقيق: رضا استادى, عربى, 10 صفحه.

نويسنده, رساله بسيار مفيد ديگرى با عنوان: (صندوق حفظ الصوت) به فارسى دارد. اين اثر, بيش از (الروضة الغنا با پاورقيهاى سودمند به زيور چاپ آراسته شده است.

نسخه ديگرى از رساله (الروضة الغنّاء) به خط سيد احمد زنجانى وجود دارد كه با نسخه هاى معروف (الروضة الغنّاء) تفاوت زيادى دارد. اين نسخه نيز, با عنوان: (تحريرى ديگر از روضة الغنّاء) در سه صفحه پس از نسخه معروف چاپ شده است.

27- كشف الغطاء عن وخامة الغناء, سيد حسين عرب باغى اُرموى (م:1369هـ.ق.) تحقيق: محسن صادقى, فارسى, 19 صفحه.

رساله در شش فصل زير تنظيم شده است:

آيات نازل شده درباره غنا, داخل بودن قراءت قرآن در غناى لهوى, فقر و نفاق زايى غنا, پذيرفته نشدن دعاى اهل غنا, با نظر رحمت ننگريستن خداوند به اهل غنا, حرام بودن دف و تار و…, حرام بودن شنيدن غنا و ساير آلات لهو و لعب, نبود ضمان در شكستن آلات لهو و لعب.

28- الموسيقيّات و نقدها, شيخ محمد على سنقرى حائرى (م:1378هـ.ق.) تحقيق: محسن صادقى, فارسى, 27 صفحه.

از ديدگاه نويسنده در حرام بودن غنا و خوانندگى فرقى نيست, چه با آلات لهو باشديا نباشد; بلكه با آلات لهو, گناه و دور شدن شخص از رحمت خداوند بيشتر و عذاب آن, افزون تر است. وى (ترجيع) درحديث (رجّع بالقران صوتَك) را به (صوت حزين خشوع آورِ يادآور عظمت خدا و وعده و وعيد او) تفسير كرده و چند حديث در تأييد نظر خود آورده است.

در پى آن, به بيان آياتى پرداخته كه در روايات به حرام بودن غنا تفسير شده است. سپس به شرح و تفسير چند آيه و روايت در حرام بودن قمار پرداخته و در خاتمه, چند آيه و روايت و چند بيت شعر فارسى و عربى درباره پرهيز از معاشرت با رفيقان ناباب و جاهل آورده است.

نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 15  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست