responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 14  صفحه : 1
سير در آفاق
نكته ها و بايسته ها
محمدحسن نجفى

امروزه, جهانگردى از صنايع مهم درآمدزاست. بسيارند كشورهايى كه از آمدوشد علاقه مندان به سيروسياحت و آفاق گردى به داخل قلمرو خود, بيش ترين درآمد خود را برآورده مى سازند.

كشور ما, از چشم انداز گيراييها و كششهاى جهانگردى, از بهترينهاست. آثار تاريخى, چشم اندازهاى طبيعى و اقليمى, مكانهاى مقدس و مذهبى و… ايران, براى جست وجوگران سرزمينهاى زيبا و ديدنى, فرهنگ دوستان و انديشه وران, مردم شناسان و ديرينه شناسان, بس دلپذير و پركشش است.

اين كه ديروز و امروز, از اين موهبت خداوندى, بهره بردارى درست نمى شد و نمى شود, ايران, سخت زيان ديده و مى بيند.

افزون بر زيان مادّى كه از مجموع چهارصد ميليارد دلار درآمد جهانگردى, ايران سهم بسيار ناچيزى دارد, در مقوله فرهنگ هم, كشور ما بسيار خسران كرده است. فرهنگ پرمايه و سرشار اسلامى ما, اگر از اين حصار به درآيد و مورد مطالعه و ژرف انديشى ديگر ملتها و قومها و نژادها قرار بگيرد, چه بسا, خيلى زود بر عالم و آدم, سايه بگستراند و دگرگونى بيافريند.

فرهنگ و آموزه هاى اسلامى, اگر به پويش و حركت درآيند, و به رودهاى بزرگ جهانى فرهنگها و آداب سرازير شوند, به خاطر شفافيت و درخشش و زلالى كه دارند, درخشش و زلالى مى آفرينند و چه بسا در آن سوى مرزها, دستهاى توان مند تر و انديشه هاى همه سونگرتر و تيزترى, به اسلوب و روش بهترى از ما, به گسترش آن بپردازند و از اين گوهر ناب, به گونه بهتر و خوش آيندترى پاس بدارند.

تمدنها, از هجرتها پاگرفته اند, انديشه ها, با حركت و جابه جايى, به آغوش مام خود فروافتاده اند و به دست گوهرشناسان رسيده اند و زمينه رشد و بالندگى خود را يافته اند.

چه بسا انديشه اى در سرزمينى به بار ننشيند و رشد نكند و شكوفا نشود, ولى در اقليمى ديگر, زود شاخ و برگ بگستراند و به بار بنشيند.

آيا تشيع, از همين گونه انديشه هاى ناب نيست؟ تشيع درزادگاه خود, نباليد, سايه نگستراند و امّا هزار فرسنگ دورتر, يعنى در ايران, گويى در آغوش مام خود قرار گرفت كه چنين پرشتاب رشد كرد و به بار نشست و سايه مبارك خود را بر جاى جاى اين سرزمين و بر همه كويها و برزنها, گستراند.

آيا اين دگرگونى بزرگ تاريخ, جز اين است كه از هجرت سرچشمه گرفته است؟

انسانها از گذشته دور, در هجرتها, به فرهنگ توجه بيش ترى داشته اند, تا اقتصاد, و اين را مى شود از مطالعه زندگى هجرت گران بزرگ به خوبى فهميد.

بسيارند هجرت گران و سياحان بزرگى كه بذر انديشه و آيين و دين خود را در دورترين نقطه زمين افشانده اند و سالها بعد روييده و رشد كرده و به بار نشسته است.

در هر سرزمينى كه آمدوشد مهاجران و هجرت گران در آن زياد بوده, مدنيت و تمدن از دلِ خاك آن سرزمين روييده و در شهر و ديارى كه چنين تكاپويى نبوده و دراى كاروانها به گوش نمى خورده, در سكوت فرو رفته و پژمرده شده اند.

سريان يابى دانشها و تجربه ها از ديارى به ديارى و از شهرى به شهرى, بشر را از تاريكى به در مى آورد و به روشنايى راه مى نماياند و اين مهم, جز با هجرت و دشت و صحرا و كوى نوردى, انسانهاى جست وجوگر و دانش دوست و علاقه مند به روزنه هاى جديد و نقبى به دنياهاى ديگر, پا نمى گيرد.

امروز, با وجود پيشرفت شگفت انگيز صنعت ارتباطات, و آسانى دستيابى انسان امروز, به دانشها و تجربه ها و فرهنگها ى بشرى, حتى ديدن آثار تاريخى و طبيعى در دورترين سرزمينها, با گيرنده هاى خود, شوق و علاقه به جهانگردى, نه تنها در آنان كم نشده است كه نسبت به گذشته, هم از نظر كيفى و هم از نظر كمى, رشد فزاينده اى داشته است و به عنوان يك صنعت در جامعه هاى بشرى و رشته علمى از علوم انسانى, جاى خود را ميان دانشها, پيدا كرده است.

امروز, كاوش گرى و تنوع طلبى, انسانها را از اين سوى جهان, به آن سوى جهان مى كشاند. انسانها مى خواهند خود به گونه اى مستقيم وبى واسطه با حقايق و هست و بودها, روبه رو شوند; بويژه آن كه صنعت ارتباطات, بسان ديگر دانشها و فنهاى بشرى, مورد سوء استفاده و تجاوز زورمداران قرارگرفته و با تمام تواناييهايى كه در رساندن واقعيتها دارد, در واژگونه و تحريف واقعيتها نيز دارد و مورد بهره بردارى ناشايست قرار مى گيرد و اين حركت, روز به روز جوّ بى اعتمادى مى افزايد, از اين روى, انسان امروز مى خواهد بى واسطه, همه چيز را خود ببيند.

اين است كه جهانگردى در دنياى امروز, جايگاه خود را همچنان حفظ كرده و از مهم ترين راههاى صدور فرهنگ شناخته مى شود و روى آن دولتها به گونه جدّى سرمايه گذارى مى كنند.

جايگاه ما

كشور ما, جداى از آثار ارزشمند هنرى و فرهنگى و بناهاى تاريخى و زيارتى, هم اكنون, خاستگاه شگفت انگيزترين پديده قرن , يعنى انقلاب اسلامى است. نظامى كه بر پايه تفكرى استوار شده بى مانند, نه به شرق گرايش دارد و نه به غرب, نه از شرق الگو گرفته و نه از غرب, به همه قدرتهاى بزرگ دنيا (نه) مى گويد, در برابر همه زورگوييها مى ايستد, جان بر كفانى, هميشه و در همه آن, آماده جان نثارى در راه آرمانهاى آن هستند, مرگ در راه هدفهاى والاى آن, براى آنان از زندگى شيرين تر است, با تمام توان, در هر شرايط, از مظلوم به دفاع برمى خيزد, عدالت را پاس مى دارد, به قله هاى معنويت بالا مى رود,از ناراستيها و گژرفتاريها و اخلاقهاى ناپسند و نادرست دورى مى جويد و با آنها سخت مبارزه مى كند و…

اين پديده اى است شگفت در دنياى امروز و براى همه كسانى كه در پى حقيقت هستند و يا از روى كنجكاوى مى خواهند از آن آگاه شوند و زواياى آن را به بررسى بگذارند, سفر به اين ديار خيزش و پويش و رستاخيز, از گيرايى و كشش ويژه اى برخوردار است.

از همه مهم تر, آشنايى با زندگى بزرگ مردى كه در دنياى كنونى, كه همه چيز در يد قدرت قدرت مندان قرار دارد و بى اشاره و اختيار آنان, دست كم به پندار و گمان خودشان, پا نمى گيرد و رخ نمى دهد, چنين معجزه شگفتى را آفريد و طلسم شب را بشكست و از دلِ تاريكى نقبى به دنياى روشن روشن زد.

هر كس, در هر گوشه جهان, نسيمى از عطر انقلاب و خمينى عزيز, به او وزيده شده باشد, عشق سفر به ايران در دلش جاى گرفته و آرزوى سفر به اين ديار را دارد و مى خواهد از نزديك اين پديده شگفت را كه همه معادله ها را بر هم زد و دست مكتبها و ايسم هايى را كه ادعاى نجات بشر را داشتند, رو كرد و به بن بست رسيدن همه آنها را فرياد كرد, ببيند و كشف كند راز و رمز اين پديده و خيزش زيبا و رمز آلود را.

هنگامى كه اين گيرايى, در كنار ديگر كششها و گيراييهاى تاريخى, فرهنگى, زيارتى و… قرار مى گيرد, ايران را در بالاترين جاى از نظر گيراييهاى جهانگردى قرار مى دهد و براى مسلمانان و غيرمسلمانان سفر به ايران, شورانگيز و خاطره انگيز خواهد بود.

هدف فرهنگ يا اقتصاد

با توجه به دو نقش اساسى ياد شده, پيش از هرچيز, بايد بنمايانيم هدف نخستين كدام است, اقتصاد, يا فرهنگ؟. اگر هدف اساسى, بهره وريهاى اقتصادى باشد و مقوله هاى فرهنگى در مرتبه هاى بعد قرار گيرد, چنين تفكرى, هر چند به مقوله هاى فرهنگى نيز بها بدهد, ولى به مرور زمان كارهاى فرهنگى رنگ مى بازند, بويژه آن گاه كه در ناسازگارى با درآمد باشد كه بى گمان قربانى خواهد شد و اين همان چيزى است كه مردم, صاحب نظران و علماء از آن تشويش خاطر دارند و اين تشويش خاطر بجا هم هست; زيرا اگر اصالت را به درآمد و بهره ورى اقتصادى بدهيم, و بيش تر روى نياز مادى انگشت بگذاريم و از اين صنعت چشم داشت مادى داشته باشيم, بسيارى از ارزشها و آرمانها در اين گردونه, از مدار خارج خواهند شد و رنگ خواهند باخت و انقلاب از هدفهاى اصلى خود باز مى ماند.

امّا اگر اصالت را به بهره وريهاى فرهنگى بدهيم, سمت وسوى برنامه ريزيها, سياست گذاريها, ارزش گسترى و فرهنگ محورى خواهدبود و همه حركتها و پويشها, رنگ فرهنگى و ارزشى به خود خواهد گرفت. در اين صورت, درآمدن جهانگردان به سرزمين مقدس ما, نه تنها دغدغه و تشويش خاطرى در پى نخواهد داشت كه بهترين و رساترين, گيرنده ها و رساننده هاى پيام انسانى اسلامى انقلاب خواهند بود. ناگفته نماند, اگر هدف در آمد بيش تر باشد و براى رسيدن به درآمد, از ارزشها و فرهنگ ناب اسلامى خويش است برداريم, با اندك دقتى در مى يابيم با اين چرخش, به هدف خود كه همان درآمد بيش تر باشد, نخواهيم رسيد.

كشورى كه سرمايه هاى معنوى خود را به تاراج بدهد, از بهره هاى مادى هم باز مى ماند و جامعه اى كه به ريشه ها چنگ نزند و از ريشه ها پاس ندارد, در درازمدت گرفتار اهريمن فقر خواهد شد. ارزشها و حركت بر مدار آنها, چنين نيست كه ما را از بهره هاى مادى باز دارند و از شكوفا شدن زندگى جلو بگيرند, بلكه به عكس, پايه هاى زندگى و اقتصاد را استوارتر مى كنند و مردمان را به چشمه هاى زلال و روشن براى برآوردن نيازهاى زندگى راه مى نماياند.

پس اين كه كسانى بر اين پندارند; اگر ما به بايد و نبايدهاى شرعى توجه كنيم و بخواهيم دستورهاى اسلام و ارزشهاى اسلامى و فرهنگى را در همه زواياى حركت جهانگردى بگسترانيم, صنعت جهانگردى راى ما درآمدزا نخواهد بود, نه به پيامدهاى ناگوار و فقرآفرين و عزت بر باد دهِ بى توجهى به ارزشها, درست پى برده اند و نه ژرفاى بايد و نبايدهاى شرعى و ارزشهاى اسلامى را مى شناسند. اينان اگر به زوايا و ژرفاى بايد و نبايدهاى شرعى و ارزشهاى اسلامى پى برده بودند, درك مى كردند كه شكوفا شدن اقتصاد و پايدار ماندن اين شكوفايى, در گرو توانا سازى بنيه هاى معنوى جامعه و گسترش ارزشهاست.

بايسته ها
1 . برنامه ريزى كلان:

با توجه به اهميت و نقشى كه جهانگردى در فرهنگ و اقتصاد دارد, برنامه ريزيها و سياست گذاريهاى آن را بايد مسؤولان و كارگزاران بالاى جامعه عهده دار شوند, تا با اشراف كامل و توانايى و قدرت بر تصميم گيرى, سياستهاى كلى را ارائه دهند و بر اجراى آنها, دقيق نظارت داشته باشند.

2 . دگرگونى باورها:

بى گمان, مردم ما خاطره خوبى از جهانگردان ندارند. مسافرانى كه از كشورهاى اروپايى و آمريكا, به مشرق زمين, از جمله كشور ما آمده اند, چون شمارى از آنان انگيزه هاى نادرست و شومى داشته اند و مردم ما, چه آنان كه با تاريخ آشنا هستند و چه آنان كه از آگاهان و اهل تاريخ شنيده اند, تا نام جهانگرد را مى شنوند, نخستين چيزى كه از ذهن آنان مى گذرد, فتنه انگيزى, جاسوسى و غارت ميراث فرهنگى است.

آنان كه دوران سياه حكومت پهلوى را ديده اند, جهانگردان را شمارى اوباش, ولگرد, هوسران و بى بندوبار مى شناسند كه در آن دوران, در جاهاى خوش و آب و هواى اين ديار, به كارهاى خلاف دست مى زده اند و مبلغ فرهنگ مبتذل و افسار گسيخته غرب بوده اند. دگرگونى باورها, كار آسانى نيست. اين كار از عمل برآيد نى زحرف . اين باور را نمى شود با چند سخنرانى از صفحه ذهنها زدود. بايد در عمل ثابت كرد ايران امروز, ايران ديروز نيست. اين جا, سرزمين شهيدان, دلاوران, ايثارگران, پيروان راستين اسلام و عاشقان خمينى است و ميهمان سرزمين لاله ها, بايد در شأن صاحب خانه باشد و آداب سرزمين لاله ها را به طور كامل پاس بدارد.

3 . ارائه پاسخهاى روشن مذهبى:

هر چند گردشگرى, به گونه امروزين آن, صنعت به شمار مى رود و دانشى ويژه خود كرده, گزاره اى نوپيدا مى نماد, ولى با پيشينه اى كه در تاريخ و فرهنگ دارد, گزاره اى نوپيدا نيست و قرآن كريم, به روشنى سير در آفاق را ستوده و روايات از فايده هاى آنها بسيار سخن گفته اند و بر همين اساس, مسلمانان, پيش تر از ديگر ملتها, به آفاق گردى روى آورده اند و هم با روى باز ازجهانگردان پذيرايى كرده اند كه در تاريخ نمونه هاى بسيار دارد.

آنچه امروز براى جامعه علمى و مذهبى ما, دغدغه آفرين است و تشويش زا, پاسخهاى درست و درخور به پرسشها و شبهه هاست واين كه در تبادلها و دادوستدهاى فرهنگى, آنچه از سوى ما ارائه مى شود, برخاسته و جوشيده از متن دين باشد, نه عرضه پيرايه ها و خرافه هايى به نام فرهنگ دينى و دادن پاسخهاى سست به شبهه ها و پرسشها .

از اين روى, بايسته است كه حوزه هاى علميه و دانشگاهيان و فرهيختگان و اهل انديشه, با همكارى و اشراف دولت محترم و ارگانهاى انقلابى و گروهها و جمعيتهاى اسلامى, دست به دست هم بدهند و تشكيلات و بنايى را پى ريزند, تا از سرچشمه زلال و بى آميغ و به دور از انديشه هاى كِدر و غبارگرفته, پاسخ به شبهه ها و گونه برخورد با جهانگردان و انديشه اى كه بايد عرضه و از آن تبليغ بشود, بجوشند و سريان بيابند.

در اين تشكيلات, راهنمايان و كسانى كه به گونه اى با جهانگردان سروكار دارند, هركس در محدوده كار خود, به گونه دقيق آموزش ببيند و با آداب و رسوم ملى و مذهبى, آشنايى يابد, احكام و دستورها و معارف اسلامى را بياموزد و آموزش ببيند كه باجهانگرد مسلمان چه برخوردى داشته باشد و با غيرمسلمان چه برخوردى, مسلمان چه حقوقى دارد و غيرمسلمان چه حقوقى , رفتار با جهانگرد مسلمان در كشور اسلامى چگونه بايد باشد و رفتار با غيرمسلمان چگونه, اينان از چه چيزهايى بازداشته شده اند و از چه چيزهايى بازداشته نشده اند, چه جاهايى حق ورود دارند و چه جاهايى ندارند, چه تماسهايى را اجازه دارند و چه تماسهايى را ندارند و…

امروز, رسالت حوزه ها, در روشنگرى و ارائه پاسخهاى دقيق, فنى و راه گشا ى فقهى است. اگر بناست از صنعت جهانگردى بهره بردارى بهينه بشود, بايد, از زاويه اى جديد به فقه جهانگردى پرداخت:

* براى در آمدن آنان به مكانهاى مقدس و مسجدها, با گوناگونى ديدگاهها و مخالفت فقيهان پيشين بايد ديدگاه كاربردى روشنى را ارائه داد كه در عمل, سردرگمى و گرفتارى پديد نياورد.

* گوناگونى ديدگاهها در پاكى و ناپاكى غيرمسلمانان, در صنعت جهانگردى, براى دست اندركاران كشور, دشواريها و سردرگميهايى را پديد خواهد آورد و اين مقوله, بايد با بحث و بررسيهاى دقيق روشن شود.

* مقوله ديگر اين كه چه رفتارى بايد با جهانگردان غيرمسلمان, از جهت خورد و خوراك داشت. آيا آنان مى توانند به مانند اهل ذمّه از گوشت خوك و آنچه كه در آيين خود آنان رواست, استفاده كنند, يا خير؟

* زنان جهانگرد غيرمسلمان, چه محدوديتهايى در كشور اسلامى دارند؟ و زنان مسلمان جهانگرد, چگونه رفتارى بايد داشته باشند.

و…

ما در اين ويژه نامه كه پيش روى داريد, كه به مناسبت همايش جهانگردى تهيه شده است, تلاش ورزيده ايم, گام نخست را در پاره اى از اين مقوله ها برداريم و زمينه را براى پژوهشهاى دقيق, فنى و راه گشا ارائه دهيم, به اميد آن كه مفيد افتد.

نام کتاب : فقه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 14  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست