responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 91  صفحه : 1

پايان نظم نوين جهانى


حسين ابوالفضلى

فرو پاشى شوروى سابق را مى‌توان نقطه عطفى در تاريخ روابط بين‌المللى به حساب آورد. اين مسئله موجب تغيير در ساختار و ماهيت نظام بين‌المللى در واپسين دهه‌هاى قرن بيستم شد; به‌طور كلى تا قبل از فروپاشى اتحاد جماهير شوروى، جهان از ساختار دو قطبى برخوردار بود و آمريكا و شوروى به عنوان دو ابر قدرت، در عين رقابت‌با يكديگر، از هر گونه اقدام مستقيم و خطرساز عليه منافع يكديگر خودارى مى‌كردند; چرا كه «توازن قوا» نظمى را پديدار ساخت كه طبق آن امكان درگيرى جنگ‌هاى جهانى اول و دوم را مى‌توانست‌به دنبال داشته باشد. آنچه در اين دوره مد نظر دو ابر قدرت قرار گرفت، نمايش قدرت يا كسب پرستيژ بود. آنچه در نهايت اتفاق افتاد و جهان را با وضعيت جديد روبرو ساخت، فرو پاشى شوروى بود كه به دليل ضعف پايه‌هاى اقتصادى و سياسى صورت گرفت. در اين فرضيه گر چه گورباچف با طرح هايى چون پروستريكا و گلانسوست، سعى در رفع آنها داشت، اما اين كار در حقيقت‌خيلى با تاخير صورت گرفت و چاره‌ساز نبود. فروپاشى قدرت شرق، منجر به پيدايش نگرش و رفتار جديد ابرقدرت غرب يعنى آمريكا گرديد. دولتمردان آمريكا، فروپاشى رقيب را موفقيت و مشروعيت‌خود تلقى كردند. از طرف ديگر به دنبال فروپاشى شوروى كه بزرگ‌ترين قدرت نظامى زمان خود بود و از قدرت هسته‌اى برخوردار بود، ميراث بجاى مانده از آن، بين كشورهاى مشترك‌المنافع تقسيم و بعضا از طرف اين كشورها در اختيار كشورهاى ديگر قرار گرفت كه در صورت عدم كنترل و ايجاد ائتلاف منطقه‌اى، موجبات شكل‌گيرى قدرت رقيبى را به دنبال مى‌توانست داشته باشد. اين مسئله دولتمردان آمريكا را بر آن داشت تا با طرح ريزى دكترين جديد، تحت عنوان «نظم نوين جهانى‌» ساختار و ماهيت نظام بين‌المللى را به سمت و سوى منافع استراتژيك خود سوق دهند و بيشترين نقش را در جهان آينده، از آن خود سازند. از اين رو اعلام دكترين نظم نوين جهانى، در حقيقت‌به معنى نظمى بود كه در آن آمريكا ايجاد كننده و هدايت‌گر آن به شمار مى‌آمد. بنابراين جهان پس از آن جهانى تك قطبى و با زعامت آمريكا مورد نظر قرار گرفت. در اين زمينه استراتژى بلند مدت آمريكا براى دستيابى به نظم نوين، مبتنى بر چند اصل كلى استوار بود:
1. جلوگيرى از ائتلاف جديد بين كشورهايى كه منافع مشترك و بعضا ضدآمريكايى داشتند;
2. ممانعت از برخوردارى كشورهاى ديگر از تسليحات هسته‌اى و اتمى كه مهم‌ترين ابزار قدرت به شمار مى‌آمد;
3. فراهم آوردن فرهنگ و سياست و اقتصاد واحد به شيوه غربى و اشاعه آن به ساير كشورها;
4. تسلط بر منابع حياتى منطقه خاورميانه از جمله منطقه خليج فارس.
اين استراتژى از طريق تاكتيك‌هاى متناسب با هر منطقه، مورد نظر قرار گرفت. در اين ميان خاورميانه بيشترين اهميت را مى‌توانست داشته باشد; زيرا نخست قدرت هايى چون ژاپن، چين، هند وجود داشتند كه با داشتن جمعيت و امكانات اقتصادى و نظامى، امكان ايجاد يك ائتلاف جديد را منتفى نمى‌ساخت. ثانيا به دليل حضور ايدئولوژى اسلامى در اين منطقه، ايدئولوژى مورد نظر آمريكا از هر جهت مى‌توانست تحت‌الشعاع قرار گيرد. ثالثا به دليل وجود منابع عظيم حياتى انرژى، چون نفت و گاز مى‌توانست تامين كننده نيازهاى ايالات متحده باشد.
بر اين اساس ايالات متحده آمريكا در منطقه خاورميانه، در حقيقت‌به دنبال نظريه كلاسيك ژئواتژيست‌هايى چون مكيندروماهان بود. آنان بر اين باور بودند كه هر كس كه در صدد رهبرى و تسلط بر جهان است، مى‌بايست قلب جهان را در اختيار داشته باشد و قلب جهان خاورميانه است و براى دستيابى بر خاورميانه، لاجرم بايد نقاط استراتژيك آن، مانند خليج فارس را در اختيار داشت.
آنچه عزم آمريكا را در جهت عملى نمودن ايده خود از نظم نوين جهانى مى‌توانست‌به حقيقت نزديك سازد، همانا وجود انقلاب در حوزه ارتباطات و اطلاعات بود كه ابزار آن عمدتا در اختيار دول غربى بود. گسترش رسانه‌هاى خبرى، اينترنت و ماهواره، نوعى تهاجم فرهنگى راه انداخت كه اشاعه‌دهنده فرهنگ غربى و تضعيف فرهنگ‌هاى بومى در سراسر جهان بود. از طرف ديگر نقش و حضور آمريكا در مجامع بين‌المللى و جهانى، چون سازمان ملل متحد، صندوق بين‌المللى پول، بانك جهانى و سازمان تجارت جهانى (w. t. o) همگى ابزارهاى ديگرى بود كه در اختيار سياست‌خارجى آمريكا قرار گرفت.
از منظر ايالات متحده آمريكا، عملى نمودن استراتژى «نظم نوين جهانى‌» محتاج شعارها و يا بهانه هايى بود كه كاركرد تبليغى داشت. بدين منظور شعارهايى چون دفاع از حقوق بشر، مبارزه با تروريسم، ايجاد صلح و عدالت و.... در دستور كار سياستمداران آمريكايى قرار گرفت. هدف اصلى ايالات متحده از اين شعارها بوجود آوردن زمينه‌هاى لازم براى اهداف اساسى خود بود كه سابقا به آن اشاره شد. در واقع آمريكا در پوشش اين نقش، مى‌توانست ضمن دستيابى بر منابع حياتى منطقه بر سلاح‌هاى هسته‌اى و اتمى كه در اختيار برخى كشورها بود نيز كنترل يابد، و به دنبال آن از اشاعه ايدئولوژى اسلامى جلوگيرى نموده، امكان هر گونه ائتلاف بين كشورهاى ديگر را تا حد ممكن كاهش دهد.
با توجه به مطالب گفته‌شده، شايد بتوان اقدامات آمريكا را طى دهه گذشته، تحليل نمود. به طور كلى حمله به عراق بعد از حمله آن كشور به كويت - كه با هماهنگى خود آمريكا صورت گرفت - فرصت جديدى را در اختيار آمريكا قرار داد تا بتواند به بهانه دفاع از حقوق بشر، ضمن تضعيف توانايى عراق در منطقه استراتژيك خليج فارس، حضور داشته باشد و مهم‌تر آنكه آمريكا مى‌توانست‌با فراخوانى كشورهاى جهان، هژمونى خود را در جهان تثبيت نمايد. بديهى بود كه اولين اقدام بسيار با اهميت‌بود; چرا كه اگر آمريكا توانايى بسيج‌ساير كشورها و امكانات آنان را عليه عراق پيدا مى‌نمود، مى‌توانست نوعى مشروعيت‌براى اقدامات خود به دست آورد كه در نهايت نيز آنچه اتفاق افتاد، مطابق خواست آمريكا بود.
در اين ميان حادثه 11 سپتامبر بسيار حائز اهميت است و فرصت جديدى را براى دستيابى آمريكا به اهداف مورد نظر فراهم آورد. آنچه آمريكا بعد از اين حادثه در صدد آن بود، عبارت بود از:
1. همراهى كشورهاى جهان با خود در پوشش مبارزه با تروريسم;
2. حضور در مناطق ديگر خاورميانه، چون افغانستان و كنترل قدرت‌هايى چون هند، چين، روسيه و... ;
3. تسهيل در زمينه عملى نمودن اقدامات بعدى.
امانكته‌اى كه نمى‌توان آن را انكار نمود، اين است كه گرچه آمريكا با مجوز سازمان ملل و با تكيه بر ائتلاف بين‌المللى توانست‌به افغانستان حمله نمايد، اما اين ائتلاف و همراهى نسبت‌به حمله عليه عراق كمتر بود و موج مخالفت‌ها را عليه لشكركشى آمريكا برانگيخت و آن بدين جهت‌بود كه در حقيقت كشورهاى اروپايى، خصوصا آلمان و فرانسه و همچنين روسيه، پى به اهداف آمريكا برده بودند. اين مسئله يعنى مخالفت‌با سياست‌هاى سلطه‌طلبى آمريكا، در طرح جديد آن كشور، يعنى حمله مجدد به عراق، بازتاب بيشترى پيدا كرد. از اين رو هر چه دولتمردان آمريكا به انتهاى زنجيره اهداف خود، در چارچوب نطم نوين جهانى نزديك مى‌شوند، با مخالفت‌هاى بيشتر و عدم همكارى افكار عمومى جهان روبرو مى‌شوند.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 91  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست