تحركات گسترده و فزاينده امريكا در منطقه و رايزنىهاى فشرده گروههاى معارض و مخالف براى تصميمگيرى در خصوص آينده عراق با يكديگر و همچنين با كشورهاى منطقه، بيش از هر چيز احتمال تحولات قريب الوقوع و عميق سياسى در عراق را افزايش داده است. در دو هفته گذشته، لندن - پايتخت انگلستان - ميزبان بيش از پنجاه گروه و جنبش سياسى مخالف رژيم عراق بود كه در خصوص رفع اختلافات و ساختار قدرت در دوران پس از صدام به بحث و تبادل نظر پرداختند.
از ميان گروههاى شركت كننده در كنفرانس لندن، سران سه گروه عمده يعنى احمد چلبى، رهبر كنگره ملى راه، مسعود بارزانى رهبر حزب دموكراتيك كردستان و محمد باقر حكيم، رهبر اعلاى انقلاب اسلامى عراق در تهران ديدارها و مذاكراتى را با يكديگر داشتند.
انتظار مىرود، اين گروهها در كنار اتحاديه ميهنى كردستان - به رهبرى جلال طالبانى - در صورت سقوط رژيم صدام حسين، نقش اساسى را در ساختار سياسى آينده اين كشور بازى كنند.
به نظر مىرسد شركتسران عمده مخالف عراقى در تهران از دو جهت داراى اهميتباشد.
1. گروههاى مذكور پس از مذاكرات در نشست لندن در كنار يكديگر به بحث درباره آينده عراق پرداختند. مجلس اعلاى انقلاب اسلامى به نمايندگى از شيعيان عراق به رهبرى محمد باقر حكيم با گروههاى كرد عراقى (اتحاديه ميهنى و دموكراتيك كردستان) مذاكرات و ديدارهايى با يكديگر داشتهاند و حداقل تاكنون در مورد ساختار آينده عراق به يك اجماع قابل قبولى رسيدهاند. عدم دخالت آمريكا در ساختار آينده عراق، حفظ تماميت ارضى عراق، عدم جدايى اكراد از حوزه سرزمينى اين كشور، حضور تمامى گروهها و احزاب مخالف در آينده سياسى عراق، توجه به يك حكومت دموكراتيك از جمله موضوعاتى است كه چهار گروه معارض مخالف دولت فعلى عراق به روى آن اتفاق نظر پيدا كردهاند.
در اين ميان، احمد چلبى، تاكنون تلاشهاى فراوانى انجام داده است تا بتواند نگاه ديگر رهبران معارض عراقى را براى حضور پر رنگتر در آينده عراق به سوى خود جلب نمايد.
احمد چلبى و ساير رهبران كنگره ملى عراق، اگر چه در گذشته خيلى خود را ملزم به نزديكى با شيعيان و اكراد نمىدانسته و اختلافات بسيارى با يكديگر داشتهاند، اما تحولات چند ماه اخير و حاد شدن موضوع عراق، باعثشده است كه كنگره ملى عراق تلاش خود را براى هماهنگى بيشتر با ديگر معارضين افزايش دهد و در خصوص آينده عراق به توافقات ضمنى با اكراد و شيعيان پيدا كند.
به هر جهت، مهمترين نتيجهاى كه حضور رهبران مخالف رژيم عراق در تهران دربرداشته است، نزديكى بيشتر و اعتمادسازى بين آنها قبل از نشست لندن مىباشد.
2. پروژه عراق، مدتى است، از سوى امريكا با محورهاى متفاوت - اعم از گروههاى مخالف و كشورهاى همسايه - در حال پيگيرى است و شواهد نشان مىدهد كه در آيندهاى نزديك، تهاجم نظامى به عراق صورت خواهد گرفت. امريكا ضمن مشورتهاى فراوان با متحدان خود در خصوص عراق، گروههاى مخالف را متقاعد كرده است كه با نظارت نماينده ويژه خود، يعنى «زلمى خليلزاد» در لندن نشست مشترك را داشته باشند.
در اين ميان تهران به عنوان همسايه شرقى عراق كه با جديت، مسايل اين كشور را دنبال مىنمايد و تحركات منطقه را زير نظر دارد، تا كنون با گروههاى مخالف عراقىها روابط و تعاملات خود را حفظ كرده است.
به نظر مىرسد تعاملات (چند سويه و نه يك سويه) بين جمهورى اسلامى ايران و سران گروههاى معارض عراقى، حكايت از پيگيرى يك خط منطقى و براساس منافع ملى در سياستخارجى تهران دارد.
بنابراين پس از حضور اين گروهها در تهران، مىتوان اينطور استنباط كرد كه اولا تهران به خوبى فضاى حاكم بر گروههاى عمده معارض و مناسبات منطقهاى و جهانى را درك كرده است و مىخواهد نشان دهد كه با جريان حاكم بر امور عراق در صحنه بينالملل و با كشورهاى ديگر هماهنگ است; ثانيا تهران تلاش داشته است كه ضمن اطلاع از تصميمات گروههاى دعوت شده به تهران - با توجه به نفوذ شيعيان و همچنين روابط خوب با اكراد - از اين موضوع اطمينان حاصل كند كه تصميمات احتمالى در لندن، حداقل با منافع ملى ايران ناسازگارى نداشته باشد و در آينده امنيت ملى جمهورى اسلامى مورد تهديد قرارنگيرد.