كرزاى رئيس جمهور افغانستان با كنارهگيرى عبدالله عبدالله از دور دوم انتخابات رياست جمهورى افغانستان، كميسيون مستقل انتخابات اين كشور، حامد كرزاى را به رياست جمهورى انتخاب كرد. با اين انتخاب فضاى سياسى افغانستان وارد مرحله جديدى شده است. برخى از تحليلگران سياسى از پايان دموكراسى در اين كشور در مدت رياست جمهورى كرزاى خبر دادهاند. و دو ماه بعد از دور اول انتخابات رياست جمهورى در افغانستان و ابهاماتى در رابطه با تقلب در 10 درصد آراء، بالاخره با كنارهگيرى عبدالله عبدالله، رئيس جمهور اين كشور انتخاب شد. عبدالله عبدالله در بيانيه كنارهگيرىاش دولت كرزاى را بشدت مورد انتقاد قرار داد و گفت كه مردم افغانستان سزاوار بيش از اين هستند و هيچ كس نمىتواند بگويد كه بهترين كار را براى كشور انجام داده است. پس از استعفاى اين نامزد بود كه »بان كى مون« دبيركل سازمان ملل متحد بطور غيره منتظره وارد كابل شد و با حامد كرزاى و عبدالله عبدالله ديدار و گفتوگو كرد. بان در اين ديدار گفت كه عبدالله عبدالله تصميم گرفته است كه در دور دوم انتخابات شركت نكند و اين به عهده كميسيون انتخاب است كه اقدامات بعدى را انجام دهد و سازمان ملل به هر تصميمى كه كميسيون در مورد برگزارى انتخابات دور دوم بگيرد آغاز كند احترام گذاشته و حمايت مىكند. بعد از ديدار دبيركل سازمان ملل بود كه كميسيون مستقل انتخابات افغانستان كه نهادى رسمى و قانونى است حامد كرزاى را به عنوان رئيس جمهور اين كشور انتخاب كرد. به نظر مىآيد كه بان كى مون در ديدار با عبدالله عبدالله موافقت او را با اين تصميم كميسيون انتخابات جلب كرده باشد. كارشناسان سياسى در افغانستان هم گفتهاند كه اين ديدارها در تصميمگيرى كميسيون بىتأثير نبوده است. كرزاى بعد از اين انتخاب اظهار داشت كه همه تلاشها بر اين است تا حكومت او آيينه تمام مردم افغانستان باشد. وى كه در پنج سال گذشته تنها به جابهجايى قدرت مقامات از پستى به پست ديگر بسنده كرده بود اعلام كرد كه خواستار تلاش براى اصلاح سيستم است. كرزاى افزود: افراد و چهرهها مهم نيستند بلكه نهادها بايد اصلاح شوند. وى ادامه داد كه دروازه كابينه بر روى تمام افغان هايى كه بخواهند با او كار كنند باز است. بدين ترتيب حكومت مشاركت ملى كه همواره از سوى كرزاى مطرح شده خواستار تشكيل آن شده اما با توجه به چالشهايى داخلى و بينالمللى كه كرزاى با آنها روبرو است صحبتهاى وى تا چه اندازه قابل اجرا مىتواند باشد. چالش هايى همچون كنار آمدن با گروه طالبان، تشكيل كابينه و آنچه كه وى مشاركت ملى مىگويد. در بعد بين المللى هم تا چه اندازه مىتواند غرب را متقاعد كند كه در قدرت به رقباى خود سهم خواهد داد و امنيت را برقرار نمايد. عبدالله عبدالله پس از برگزارى انتخابات و تقلب در تعدادى از آراء براى شركت در دور دوم از حامد كرزاى درخواست بركنارى رئيس كميسيون مستقل انتخابات، تعليق سه وزير آموزش و پرورش، اقوام و سرحدات و رئيس اداره ارگانهاى محلى مىباشد كه با مخالفت كرزاى روبرو گشت. لذا از نامزدى در دور دوم انتخابات كنارهگيرى كرد. اين كنارهگيرى وضعيتى را به وجود آمد كه در قانون اساسى اين كشور پيشبينى نشده بود. قانون اساسى در اين مورد مسكوت بود و احساس مىشد كه نياز به تفسير قانون اساسى است. در افغانستان كميسيون مستقل نظارت بر تطبيق قانون اساسى اين تفسير را به عهده دارد كه تا به اكنون در اين كشور تشكيل نشده است. بنابراين شوراى عالى قضايى، حقوقدانان و كميسيون مستقل انتخابات اين موضوع را مورد ارزيابى قرار دادند و به اين نتيجه رسيدند كه كرزاى رئيس جمهور شود. به اين ترتيب انتخابات دور دوم رياست جمهورى ملغى شد. گرچه برخى از تحليلگران سياسى نسبت به انتخابات انتقاداتى داشتهاند و آن را نشانه پايان دموكراسى خواندهاند به اين دليل كه رئيس جمهور توسط مردم و براساس معيارهاى دموكراتيك انتخاب نشده و اين انتخاب را انتصاب تعبير كردهاند، اما برخى ديگر از تحليلگران معتقدند: به دليل هزينهها بسيار زيادى مالى و مسائل امنيتى و لجستيكى در برگزارى انتخابات، تصميم كميسيون مستقل انتخابات را تصميم سياسى مناسب ارزيابى كردند. يعنى انتخاب ميان گزينه دموكراسى و امنيت. يكى از مشاوران عبدالله عبدالله در اين رابطه مىگويد در دو راهى »امنيت و دموكراسى« جامعه جهانى به ويژه، وزارت خارجه ايالات متحده گزينه امنيت را انتخاب كرد. چون امنيت مسألهاى مهم در مشاركت مردم افغانستان به شمار مىآيد. تهديد طالبان در روز انتخابات به كاهش مشاركت مردم افغان انجاميد. به طورىكه در دور اول انتخابات 28 درصد واجدين شرايط شركت كردند كه نسبت به انتخابات رياست جمهورى پنج ساله گذشته كاهش چشمگيرى داشته است. عليرغم اينكه رسانههاى افغان در انتخابات فعاليت زيادى داشتند، اما مجلّه اشپيگل به نقل از جام جم آنلاين مىنويسد كه عبدالله شانس كمى براى پيروزى در انتخابات داشت نه فقط به خاطر پتانسيل تقلب طرفداران كرزاى در انتخابات، بلكه حتى اگر انتخابات كاملا عادلانه و قانونى برگزار مىگرديد عبدالله به دليل عدم برخوردارى از حمايتهاى سياسى قادر به شكست كرزاى نبود. يادآورى مىشود در انتخابات دور اول كرزاى با وعده وعيدهايى و نفوذ در نهادهاى دولتى توانسته بود خيلى از سران قبايل را با خود همراه كند. انتخاب حامد كرزاى گرچه گزينه مناسبى براى امريكا نبود اما برخى تحليلگران دموكرات امريكا اين گزينه را انتخاب بد از بدتر به دليل ناكارآمدى كرزاى در مديريت ضعيف وى دانستند. روزنامه اعتماد مىنويسد در بين گردانندگان و تحليلگران دموكرات امريكا دو گرايش وجود داشت: گرايش اول به رفتن كرزاى و نماندن وى حتى براى يك لحظه بود. اما گرايش دوم كه با نظر جمهوريخواهان همخوانى بيشترى داشت ضمن اذعان به ناكارآمدى كرزاى و تأكيد براين مسأله كه حكومت كرزاى نقش اساسى در اقبال مردم به سوى طالبان داشته، معتقد بودند كه حذف كرزاى و حذف حمايت امريكا از او ممكن است به فروپاشى كل روابط قدرت در افغانستان بينجامد و قدرت در دست طالبان بيفتد. لذا امريكا تصميم به ابقاى كرزاى همراه با اصلاح سيستم گرفت و نه فروپاشى سيستم. در همين رابطه روزنامه مك كلاجى به نقل از روزنامه اعتماد گزارش داد دولت باراك اوباما به طور بىسروصدا در حال همكارى با متحدان واشنگتن و مقامهاى افغان در مورد يك بسته اصلاحاتى و اقدامات ضدفساد است كه اميدوار است به تقويت حمايت مردمى از حامدكرزاى و پاك كردن ترديدها نسبت به مشروعيت وى كه پس از انتخابات مجددانه چندان شفاف وى مطرح شده، كمك كند. بدين ترتيب اكنون امريكا گزينه كرزاى را دوبار تجربه مىكند. رئيس حكومتى كه دولت قبلى وى براساس گزارش بنياد بروكينگز پنجمين حكومت فاسد و دومين دولت ناكارآمد دنيا است آيا مىتواند با اصلاح امور، جلب اعتماد مردم و تقويت همگرايى داخلى، افغانستان بحران زده را نجات دهد، بايد منتظر اقدامات كرزاى در دور دوم رياست جمهورىاش بود.
انصراف محمود عباس از نامزدى رياست جمهورى "فيگور سياسى" يا "شكست سياسى" محمود عباس، رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين، از نامزدى رياست خودگردان فلسطين استعفا داد. او خواستار پذيرش اين تصميم و احترام به آن شد. اين در حالى است كه جنبش فتح از نامزدى عباس براى دور آينده انتخابات رياست خودگردان دفاع كرده است. محمود عباس در يك مصاحبه تلويزيونى استعفا داد. وى اظهار داشت كه لجاجت دولت اسرائيل براى ادامه ساخت و سازهاى يهودىنشينى در كرانه باخترى و شرق بيت المقدس وخوددارى رژيم صهيونيستى از به بحث نهادن سرنوشت بيت المقدس در مذاكرات، امكان از سرگيرى تماسهاى سياسى را از بين برده است. اين در حالى است كه رئيس تشكيلات خودگردان چندى پيش زمان برگزارى انتخابات رياست جمهورى و مجلس را در مناطق فلسطينى روز 24 ژانويه 2010 اعلام كرده بود. عباس 74 ساله كه محبوبيت مردمىاش ميان فلسطينيان با انتخابات مجلس فلسطين (2006) و كسب اكثريت كرسىهاى پارلمان به دست حماس و به دنبال آن اختلافات ميان فتح و حماس كم كم كاهش يافت، اولين رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين بعد از ياسر عرفات مىباشد. عباس در دوران رياستاش نتوانست همچون ياسر عرفات از محبوبيت زيادى در بين مردم فلسطين برخوردار باشد شايد به اين دليل كه نتوانست همچون عرفات نقش پيوند دهنده ميان طيفهاى جهادى با طيفهاى اهل مذاكره را بازى كند. و پنج سال رياست وى امكانات جنبش فتح و حماس در جهت مبارزه با يكديگر صرف شد. اين ناكامىها بعلاوه لجاجت اسرائيل در ساختوساز شهركهاى يهودىنشين باعث شد كه محمود عباس به شكست سياسى خود اذعان كند و از نامزدى در انتخابات بعدى انصراف دهد. اختلاف ميان حماس و فتح به علاوه با به قدرت رسيدن بنيامين نتانياهو كه يكى از دست راستترين دولتهاى اسرائيل در طول تاريخ است و اعلام شروطى تازه براى آغاز مذاكرات صلح كارها بيش از بيشتر سختتر شد. دولت اسرائيل خواهان مذاكرات صلح اما بدون هيچ پيش شرطى شد. اما به قدرت رسيدن باراك اوباما در امريكا و اصرار وى در توقف شهركسازى و از سرگيرى مذاكرت صلح بارقههايى از اميد ميان مردم فلسطين ديده شد. محمود عباس هم تحت فشار امريكا و حمايتهاى مالى اين دولت تن به هر امتيازى براى كسب حداقل حقوق فلسطينيان داد. گرچه نخستوزير رژيم صهيونيستى همچنان به ساختوسازها ادامه داد. در اين شرايط بود كه هيلارى كليتنون، وزير امور خارجه امريكا به منطقه آمد تا با مقامات اسرائيلى ديدار و گفتوگو كند. كلينتون در اين سفر اظهار داشت كه پيش شرطها در مذاكرات صلح نبايد مانع از صلح ميان اسرائيل و فلسطين شود. و خواهان ازسرگيرى مذاكرات صلح بدون توقف شهركسازى شد. شايد بتوان اين اظهارات خانم كلينتون را در راستاى شكست سياست خارجى واشنگتن در افغانستان، بىثباتى در عراق، همگرايى تركيه با ايران و سوريه تعبير كرد. كه همكارى واشنگتن با تل آويل نسبت به همكارى با فلسطين اهميت بيشترى دارد. اما اظهارات وزير امور خارجه امريكا در تناقض با تمايلات باراك اوباما بوده است. چرا كه در سفر هفته گذشته نخست وزير رژيم صهيونيستى به واشنگتن و ديدار وى با رئيس جمهور امريكا از وى استقبال گرمى همچون گذشته بعمل نيامد. به طورى كه به گزارش شبكه خبرى بى بى سى خبرنگاران اين ديدار را »ديدار غيرعادى« خواندند. در اين ديدار تنها بيانيهاى مشترك صادر شد. از طرف ديگر روزنامه عبرىها هاآرتص به نقل از منابع اسرائيلى از توافق محرمانه سلام فياض با اوباما مبنى بر اعلام استقلال يك جانبه كشور فلسطينى در اراضى اشغالى سال 1967 خبر داد. براساس اين طرح فياض پيشنهاد شده كه مؤسسات فلسطينى در داخل اراضى فلسطين ايجاد شود. اين طرح هم چنين داراى بندى محرمان مبنى بر اعلام استقلال يك جانبه فلسطين است (به نقل از سايت ديپلماسى ايران) بدين ترتيب سفر هيلارى به منطقه و اذعان به آغاز مذاكرات صلح بدون توقف شهركسازى و لجاجت اسرائيل در اين ساختوسازها به علاوه اختلافات فتح و حماس باعث »شكست سياسى« رئيس تشكيلات خودگردان فلسطينى شد كه منجر به استعفاى وى گشت. اما برخى از تحليلگران معتقدند كه استعفاى محمود عباس يك »فيگور سياسى« است. به اين دليل كه در شرايط كنونى عباس همچنان معتبرترين مخاطب براى گفتوگوهاى صلح ميان اسرائيل و فلسطين است و خود مىداند كه ناز كردنش براى امريكا و اعراب منطقه خريدار دارد و كسى بهتر از او نمىتواند براى فلسطينيان صلح را به ارمغان آورد.
دولت وحدت ملى لبنان مصالحه سعد حريرى با مخالفانش: كابينه جديد لبنان پس از نزديك به پنج ماه تنش ميان احزاب سياسى اين كشور توسط سعد حريرى تشكيل شد. اين كابينه كه پس از توافق ميان گروهها و احزاب سياسى متولد شد، ساختاراش به گونهاى است كه هيچ كدام از جريانات سياسى حائز اكثريت تعيين كننده نيستند. پس از چند ماه تنش سياسى در لبنان بر سر تشكيل دولت وحدت ملى بالاخره سعد حريرى با اپوزيسيون (حزب الله و متحدانش) مصالحه كرد و كابينه را تشكيل داد. وى اظهار داشت كه دولت وحدت ملى اين كشور در مقابله با تهديدات اسرائيل متحد و يكپارچه خواهد بود: در همين راستا ميشل سليمان، رئيس جمهور، فوائد سينيوره، نخست وزير انتقالى را مستعفى اعلام كرد. تشكيل كابينه پس از آن صورت گرفت كه رهبران 8 مارس (اپوزيسيون) شامل سيد حسن نصرالله، دبيركل حزب الله لبنان، نتيجهگيرى، رئيس پارلمان، ميشل عون، رئيس جريان آزاد ملى، سليمان فرنجيه، رئيس جريان المرء لبنان، در نشست شامگاه 15 آبان ماه موافقت خود را با پيوستن به كابينه پيشنهادى سعد حريرى، نخست وزير، اعلام كردند. تشكيل دولت وحدت ملى لبنان با استقبال دولتها و سازمانهاى جهانى روبرو گشت. بان كى مون، دبير كل سازمان ملل متحد از دولت جديد لبنان خواست به تعهدات خود در قبال قطعنامه 1701 عمل كند و اين قطعنامه را به طور كامل اجرا كند. بان همچنين از دولت حريرى خواست فورا با رويارويى با چالشهاى فراروى حاكميت لبنان بپردازد. اما اين امر با ناخرسندى مقامات اسرائيلى همراه بود. بطورى كه رئيس سابق شوراى امنيت ملى اسرائيل گفته است كه نبايد ميان گروههاى لبنانى چه طرفدار غرب و چه طرفدار سوريه و ايران تفاوت قائل شد. تفاوت گذاشتن ميان گروههاى لبنانى موجب عدم پيروزى اسرائيلى در جنگ 2006 شد. كابينه وحدت ملى لبنان متشكل از سى وزير مىباشد. كه قرار شد از اين تعداد 15 وزير از آن جريان حاكم (14 مارس) باشد. اين جريان متشكل از جريان المستقبل به رهبرى حريرى، قوات البنانيه به رهبرى سمير جعجع و دروزيها به رهبرى وليد جنبلاط است. و ده وزير از آن اپوزيسيون (8 مارس) كه متشكل از حزب الله، جنبش امل و جريان ملى آزاد (مسيحى) مىباشد. 5 وزير هم رئيس جمهور انتخاب مىكند. در اين كابينه براى نخستينبار است كه حزب الله دو وزير در كابينه خواهد داشت كه اين امر باعث نگرانى مقامات اسرائيلى شده است. در انتخابات پارلمانى لبنان كه در خرداد ماه برگزار شد حزب حاكم توانست بيشترين كرسىهاى پارلمان را در مقابل گروه 8 مارس از آن خود كند، لذا سعد حريرى مسئول تشكيل كابينه گرديد. اما به دليل اينكه وى نتوانست با اپوزيسيون به توافق برسد كابينه تشكيل نگرديد. معارضان خواهان وزارتخانههاى امور خارجه، انرژى، ارتباطات بودند. اما بعد از رايزنىهاى گسترده حريرى و ميشل سليمان با احزاب و گروهها و همچنين بعد از سفر اخير ملك عبدالله پادشاه عربستان سعودى به سوريه و ديدارش با بشار اسد كه يكى از اهداف اين سفر آن تشكيل دولت وحدت ملى لبنان بود سعد حريرى در برابر خواستههاى معارضان كوتاه آمد و كابينه را تشكيل داد. اين كابينه متشكل از طوايف مختلف قومى، دينى و گروههاى متفاوت سياسى است كه هيچ كدام از اينها حائز اكثريت نيستند. بنابراين اگر قرار باشد موضوعى تصويب شود بايد همه جريانها به طور مساوى سهم داشته باشند. اما علت اينكه چرا سعد حريرى در برابر خواسته معارضان كوتاه آمد را مىتوان چند دليل دانست: سعد حريرى بايد براساس توافقنامه دوحه دولت وحدت ملى را تشكيل مىداد. در توافقنامه دوحه آمده است كه كابينه لبنان بايد متشكل از تمامى گروهها و احزاب لبنانى باشد. اما برخى از تحليلگران سياسى معتقدند كه جدا شدن وليد جنبلاط از ائتلاف 14 مارس و نزديك شدن به حزب الله سبب شد كه اكثريت دچار تزلزل شود و نتواند آن گونه كه مدنظر آنها بود عمل كند. همين تحليلگران معتقدند نفوذ و تأثيرگذارى حزب الله در تمام جنبههاى اجتماعى و فرهنگى لبنان يكى ديگر از عوامل جانبى كوتاه آمدن سعد حريرى و تشكيل دولت جديد شده است. (به نقل از خبر آنلاين) به اين ترتيب با تشكيل كابينه نخستين اقدام دولت جديد لبنان تدوين بيانيه سياستگذارى و ارائه آن به مجلس براى گرفتن راى اعتماد مىباشد.