responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 239  صفحه : 8

نقدى روش شناختى بر نقشه جامع علمى كشور
حبیبی رضا

مقدمه
هر نوع طرح و برنامه ريزى بر چند ركن اساسى استوار است. براى برنامه‌ريزى دقيق و مؤثر، ابتدا بايد اهداف برنامه با همه ابعاد و خصوصيات آن (هدف غايى و اهداف واسطه، اهداف كلى و جزئى، اهداف طولى و عرضى، اهداف درون سازمانى و برون سازمانى و...) به صورت جامع و كامل مورد توجه قرار گرفته و طراحى شود. تدوين و طراحى اهداف نيز به نوبه خود بر مبانى خاصى مبتنى است كه از آن ميان، مهم‌ترين آنها عبارتند از:
توجه به نيازهاى اجتماعى به صورت كلان؛
توجه لازم به تفاوت‌هاى فردى و به تبع آن نيازهاى شخصى و ويژه مخاطبان؛
ماهيت محتواى مورد توجه در برنامه‌ريزى براى رسيدن به هدف؛
و نكته مهم و اساسى ديگر فلسفه تربيتى و آرمان‌هاى تربيتى برنامه‌ريزان و مخاطبان.
سهل‌انگارى و بى‌توجهى به هريك از ابعاد مذكور، زمينه‌ساز انحراف از اهداف اصلى و حركت در بيراهه خواهد بود و برنامه از همان قدم اول دچار شكست خواهد شد.
مهم‌ترين كاركرد الگو و تبيين مشخصات وضع مطلوب، مشخص كردن دورنما و مقصد حركت‌ها و نقطه پايان فعاليت‌ها مى‌باشد. ترديدى نيست كه بدون آگاهى دقيق از نقطه پايان فعاليت‌ها، نمى‌توان سراغ راه كارها و طراحى روش‌هاى دست‌يابى به آن رفت. به اين ترتيب روشن‌ترين و اصلى‌ترين كاركرد طراحى الگو و ترسيم سيماى وضع مطلوب، تعيين هدف و غايت مى‌باشد.
بعد از طراحى اهداف، نوبت به انتخاب امكانات و وسايل مناسب با اهداف مى‌رسد. عوامل مؤثر بر انتخاب نوع محتوا، بر سه ركن نوع: هدف، چيستى محتواى مورد نظر (مادى و غيرمادى بودن آن، علمى، اخلاقى يا مهارتى بودن او...) و شرايط و امكانات موجود، استوار مى‌باشد. بنابراين، متوليان برنامه‌ريزى بايد شناخت دقيق و واقع‌بينانه‌اى از هر يك از مؤلفه‌هاى مؤثر بر انتخاب محتوا داشته باشند.
توجه به نيازهاى اجتماعى، از آن جهت حايز اهميت است كه جامعه در طول زمان در معرض تغييرات جدى و اساسى قرار مى‌گيرد؛ به گونه‌اى كه در برخى برهه‌ها حالتى انقلابى و بنيادى به خود مى‌گيرد؛ نمونه‌هايى از آن در قالب انقلاب كشاورزى و سپس انقلاب صنعتى به مثابه عبور از زندگى سنتى و كشاورزى از آن ياد مى‌شود. بى‌ترديد اين روند در يك مرحله خاص متوقف نخواهد شد و كماكان ادامه خواهد داشت. همانطور كه برخى از يك دگرگونى اساسى جديد تحت عنوان عصر اطلاعات و گذر از عصر انقلاب صنعتى به عصر ارتباطات و جايگزينى پيشرفت‌هاى نرم‌افزارى به جاى نمادهاى سخت‌افزار پيشرفت و توسعه از آن ياد كرده و از جايگزينى قدرت اطلاعات به جاى قدرت صنعت از آن نام مى‌برند. صرف نظر از مثبت يا منفى بودن سير تحولات اجتماعى به لحاظ اخلاقى و ارزشى آنچه كه به عنوان يك واقعيت انكارناپذير خود را بر متوليان و برنامه‌ريزان جامعه تحميل مى‌كند، تغييرات گسترده در عرصه نيازها و توقعات اجتماعى و از بين رفتن دغدغه‌هاى گذشته و جايگزينى نيازها و دغدغه‌هاى جديد است. اين موضوع حتى در حوزه نيازهاى اساسى و تغييرناپذير نيز صدق مى‌كند. به عنوان نمونه اگر چه نيازهاى فيزيولوژيك، جنسى و امنيت از نيازهاى تغييرناپذير و عام محسوب مى‌شود، اما با وجود اين، تجليات اين نيازها در نمود عينى و واقعى و نحوه اشباع آن با گذشته، از تفاوت‌هاى اساسى و گسترده برخوردار مى‌باشد.
بعد از طراحى اهداف و تحليل وضع موجود، شناخت روش‌ها و راهبرهاى دست‌يابى به اهداف مورد نظر با توجه به محتواى موجود، از ديگر اقدامات اصلى محسوب مى‌شود. ترديدى نيست كه داشتن فهرست كاملى از روش‌هاى ممكن، زمينه را براى انتخاب بهتر و مناسب‌تر روش مورد نظر فراهم مى‌كند و مهم‌تر از آن، امكان تغيير به موقع و صحيح روش را در صورت نامناسب بودن و ناكارآمدى شيوه موجود، آسان‌تر كرده و از دچار شدن به مواجهه كليشه‌اى و اصرار بر يك روش نامناسب در امان مى‌دارد.
با توجه به مباحث مقدماتى فوق به بررسى برخى از نكات و اصلاحات ناظر بر نقشه جامع علمى مى‌پردازيم.
الف - مشكلات كلى ساختار نقشه جامع
از مهم‌ترين مشكلات اين نقشه نداشتن ساختار مناسب چه به صورت كلان و چه به صورت جزئى مى‌باشد. براى طراحى نقشه جامع بايستى مراحل ذيل به درستى طى شود:
1. تبيين درستى از عنوان موضوع؛
2. ضرورت طراحى؛
3. جايگاه نقشه جامع علمى كشور در نظام مديريتى كشور.
براى تعيين جايگاه نقشه جامع به منابع متعددى مى‌توان استناد كرد كه از آن ميان بيان مستنداتى از:
الف. ارزش و اهميت آن از ديدگاه اولياى دين؛
ب. متوليان نظام مديريتى جامعه؛
ج. نخبگان؛
د. تلقى عمومى آحاد جامعه و... اشاره كرد؛
4. بررسى دقيق پيشينه و ارايه تحليل و گزارشى كامل از آن؛
5. تعريف واژه‌هاى كليدى و ادبيات طرح.
متأسفانه، مفاهيم و ادبيات به كار رفته در نقشه جامع، به درستى تعريف نشده است. غير از اين مبحث راهبردها كه ابتدا به تعريف راهبرد خاص و عام پرداخته‌اند، در بقيه موارد هيچ كدام از عناوين تعريف نشده است. از واژه‌هاى اساسى و كليدى نظير مبانى، اهداف... هيچ تعريفى ارائه نشده است. همين امر زمينه ساز خلط مباحث شده است؛ چرا كه بعضى از موارد كه تحت عنوان مبانى ياد شده است، مصداق سياست‌ها و مواردى كه به عنوان اهداف بيان شده است از مصاديق مبانى يا سياست‌ها مى‌شود.
6. اهداف طراحى نقشه جامع علمى.
منظور از اهداف طراحى نقشه جامع علمى، اهداف خود عمليات طراحى نقشه جامع است و نه اهدافى كه براى ساماندهى و تحقق مهندسى علمى كشور به عنوان خروجى طراحى نقشه جامع به متوليان نظام و تصميم‌گيران ارايه خواهد شد.
7. طراحى وضع مطلوب با تكيه بر:
الف. مبانى؛
ب. توجه به نيازهاى اجتماعى به صورت كلان؛
ج. توجه لازم به تفاوت‌هاى فردى؛
د. ماهيت محتواى مورد توجه در برنامه‌ريزى براى رسيدن به هدف؛
ه. اساسى‌تر از همه، فلسفه و آرمان‌هاى تربيتى برنامه‌ريزان و مخاطبان.
8. ارزيابى وضعيت موجود.
9. طراحى مراحل و گام‌هاى رسيدن از وضع موجود به وضع مطلوب (طبقه‌بندى طولى اهداف).
10. تبيين شرايط و امكانات و الزامات مورد نياز براى تحقق هر هدف واسطه.
11. طراحى روش‌ها و راهبردهاى دست‌يابى به اهداف هر مرحله.
12. طراحى مكانيزم‌ها و ساز و كارهاى نظارتى جهت نظارت و كنترل دقيق عملياتى شدن برنامه در مقام اجرا (دقت شود كه منظور ما طراحى منطق نظارت است كه جزئى از برنامه است نه عمليات نظارت و كنترل كه مربوط به مقام اجرا و بعد از طراحى برنامه مى‌باشد.)
13. طراحى الگوى تغيير برنامه با توجه به دريافت بازخوردها بعد از اجراى هر برنامه و يا تغيير شرايط در مقام اجراى آن.
اين موضوع از اساسى‌ترين اجزاى هر برنامه است. چرا كه ارايه رهنمودهاى اين چنينى موجب مى‌شود كه متوليان اجراى برنامه بعد از دريافت بازخورد و يا مواجهه با موانع و مشكلات غيرقابل اجرا بودن برنامه پيش بينى شده، به جاى حذف برنامه و صرف هزينه‌هاى مادى و معنوى كلان و از دست دادن فرصت‌ها، به تغيير برنامه با بهره‌گيرى از اصول تغيير برنامه مندرج در ذيل هر برنامه مبادرت كنند. اين اصول قدرت خلاقيت در مقام تصميم‌گيرى و قابليت انعطاف برنامه را بيش از پيش بالا مى‌برد.
با توجه به الگوى مذكور مى‌توان كاستى‌هاى موجود در اين نقشه جامع را به وضوح درك كرد؛ چرا كه خيلى از مراحل پيش گفته در اين نقشه يا مورد توجه قرار نگرفته است و يا منعكس نشده است.
ب - اشكالات ساختارى در اجزاء نقشه جامع
علاوه بر اشكالات مذكور، ساختار برخى بخش‌ها نيز مبهم و عارى از چارچوب دقيق و منطقى است. اين مشكل مخصوصاً در بخش مبانى بيش از ساير بخش‌ها مشهود است. مبانى هر طرح و برنامه‌اى از حوزه‌هاى مفهومى متعددى برخوردار است كه بى توجهى به آنها، زمينه‌ساز آشفتگى در ارائه مبانى از يك سو و غفلت جدى از بخش اعظمى از مبانى اساسى از جانب ديگر مى‌شود. يك قالب نسبتاً جامع براى تدوين مبانى عبارت است از:
مبانى معرفت‌شناختى؛
- هستى شناختى الهياتى؛
- انسان شناختى و جامعه‌شناسى.
البته اين الگو، تنها مدل تدوين مبانى نيست، الگوهايى ديگرى نيز وجود دارد كه نمونه‌اى از آن عبارت است از: مبانى فلسفى، دينى، اجتماعى و علمى بنا به دلايلى كه در اينجا مجال بسط آن نيست. مدل اول از تنظيم و ارايه مبانى، معقول‌تر و قابل دفاع‌تر است.
با تكيه بر مدل فوق مى‌توان اشكالات عمده موجود در بخش مبانى مخصوصاً به لحاظ ناديده گرفتن بخش عمده‌اى از مبانى كه تأثيرات جدى در تدوين نقشه را مى‌تواند داشته باشد را مشاهده كرد.
اشكال عمده ديگرى كه در مبانى مى‌توان مشاهده كرد، عدم ارتباط بين اهداف و راهبردهاست. به تعبير ديگر مبانى در حقيقت تأمين كننده و پشتيبان نظرى اهداف و سياست‌ها و راهبردهاست، به گونه‌اى كه از تركيب مبانى و در قابل فرم فرضى - استنتاجى بايد به استخراج و استنباط اهداف و سياست‌ها و راهبردها پرداخت. در حالى كه در اين اثر هيچ استنادى به مبانى ديده نمى‌شود. دقيقاً مفهوم نيست كه كدام هدف يا راهبرد مبتنى بر كدام مبناست.
ج - مشكلات ساختارى الگوى نقشه (ص ب)
در بخش مربوط به الگوى نقشه جامع، يك نمودار سه وجهى ترسيم شده است كه در يك وجه آن بيانگر موضوع، وجه ديگر آن نشان دهنده فرايند و وجه ديگر آن بيانگر فعاليت‌ها مى‌باشد.
مشكل اصلى در بخش موضوع نقشه اين است كه اين نوع طبقه‌بندى براساس چه معيارى صورت گرفته است. با توجه به اينكه طبقه بندى علوم در طول تاريخ براساس معيارهاى مختلفى و با توجه به غايت خاصى صورت گرفته است (اعم از تقسيم‌بندى كلاسيك بر جاى مانده از مدل ارسطويى و يا تقسيم‌بندى رايج در عصر جديد كه در منابع روش‌شناسى و فلسفه علم جديد به تفصيل مورد بررسى قرار گرفته است.) اين تقسيم‌بندى نه از معيار مشخصى و مقسم روشنى برخوردار است و نه از جامعيت كافى برخوردار است.
كنار هم قرار گرفتن علوم انسانى و اولويت‌هاى ملى چه توجيه مشخصى دارد. اگر هدف از اين وجه نقشه، بيان همه موضوعات دخيل در ترسيم نقشه است، در اين صورت نيز همه موضوعات مربوط به علم بايد تحت يك عنوان و ساير موضوعات مرتبط نيز در صورت امكان تحت يك عنوان و در غير اين صورت به صورت جداگانه مورد توجه قرار گرفته و تا حد امكان از انسجام منطقى و يا حداقل عملياتى برخوردار باشد.
در بعد ديگر اين نقشه با عنوان فرايند و سه موضوع فناورى آموزش و پژوهش مواجهيم. سؤالى كه به صورت طبيعى براى هر خواننده اين نقشه مطرح مى‌شود اين است كه مراد از فرآيندى بودن اين سه عنوان چيست؟ اين سه امر به لحاظ توليد بر يكديگر مبتنى هستند؟ يا اينكه به لحاظ اولويت اجرايى نسبت فرآيندى با يكديگر دارند؟! اگر بين فناورى و پژوهش رابطه فرآيندى بتوان تصوير كرد، چگونه اين رابطه طولى را بين آموزش و فناورى منطقاً مى‌توان به تصوير كشيد؟
علاوه بر اين در صفحه بعد اين ترتيب تغيير يافته و به شكل آموزش، پژوهش و فناورى تغيير يافته است بدون آنكه توضيح مشخصى براى اين تغيير ارائه شود.
علاوه بر موارد فوق اشكالات ساختارى زيادى در بخش‌هاى ديگر نيز وجود دارد كه بايد در فرصت مناسب‌تر و فراغ وقت بيشتر به تبيين آنها پرداخت.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 239  صفحه : 8
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست