در حاليكه انزجار مسلمانان نسبت به اهانت برخى نشريات اروپايى به ساحت مقدس پيامبر اكرم(ص) جهانى شده وآتش خشم آنها نسبت به اين اهانتها، سراسر دنيا را فرا ميگرفت، رؤساى جمهور سابق و فعلى ايران اسلامى در كوالالامپور و تهران از موضعى علمى و سياسى به كشف چهره و انگيزه غرب در برابر اسلام پرداختند. سيد محمد خاتمى در مالزى از گنجانئن يك برداشت بشرى به جاى دين و اسلام ستيزى بر اساس آن اظهار تأسف كرد و احمدى نژاد نيز در تهران خطاب به غربىها تأكيد كرد كه اگر با حق و موازين درست و قانونى به دنبال تعامل هستيد، ملت ما نيز به دنبال منطق است. اسلام،غرب و دغدغهها و پرسشهاى انسان امروز_ حجت الاسلام سيد محمدخاتمى در همايش دو روزه " گفتگوى اسلام و غرب" كه در كوالالامپور پايتخت مالزى برگزار شد، گفت: تنها اصحاب بصيرت و اصحاب معرفت يا به تعبيرى ديگر، تنها محققان و عالمان هستند كه مىتوانند از جهان اسلام نمايندگى كنند. وى پاسخ به اين سؤال كه" آيا هر محقق و دانشمندى صلاحيت چنين كارى را دارد؟ " منفى دانست و توضيح بيشتر در اين باره را به تبارشناسى دقيق محققان و دانشمندان عالم اسلام منوط كرد و در توضيح اين موضوع، دانشمندان و محققان عالم اسلام را به دو گروه دانشمندان مسلمان و دانشمندان غيرمسلمان و هر گروه را نيز از نظر شيوه آموزش و تحقيق و منابع درسى و فكرى به دو گروه سنتى و جديد تقسيم كرد. خاتمى دانشمندان مسلمان سنتى (چون فقيهان، محدثان، مفسران و... اعم از شيعه و سنى؛ دانشمندان مسلمان متجدّد (اصطلاحاً روشنفكران مسلمان)؛ دانشمندان غيرمسلمان سنتى (چون شرق شناسان و اسلام شناسان قرن نوزدهم و تا حدود دهه سوم نيمه دوم قرن بيستم) كه بيشتر فيلولوگ و مورخ، جغرافى دان، باستان شناس و متخصص ملل و نحل بوده اند و سرانجام دانشمندان غيرمسلمان جديد، كه عمدتاً ژورناليستها، جامعه شناسان، دانشمندان علوم سياسى و حقوق بين الملل و اقتصاددانان هستند را جزو اين چهار گروه بيان كرد. او با بيان اينكه سرعت رشد علوم در قرنهاى اوليه اسلام، متأثر از تعاليم قرآن كريم و روايات فراوانى است كه در باب علم و عالم بيان شده و اينكه آنچه در شناخت منابع درونى و بيرونى معرفت اسلامى و چهرههاى بسيارى از كارگزاران تمدن اسلامى نسبتاً مغفول مانده است، نه شيوه نگاه عالمان اسلامى به فلسفه يونانى و ساير علوم و معارفى كه به جهان اسلام منتقل شد، بلكه كيفيت نگاه ايشان به منابع اسلامى است، گفت: علوم اسلامى از جمله تاريخ فقه، تفسير و كلام، تنگناها و حدود و امكانات خاص خود را داشته است و بدون شناخت مقتضيات و موانع آنها نمىتوانيم به ميزان مشاركت عالمان در امر سخن گفتن به نمايندگى از جهان اسلام پاسخ دقيق تر بدهيم. خاتمى شناخت عناصر فكر و فرهنگ را شرط اول پاسخگويى و سخنگويى اسلامى در جهان امروز دانست و افزود: يك دانشمند هر چند در كار خود خبره باشد، اما اگر جهان امروز را با همه پيچيدگيها و معضلات آن به خوبى نشناسد، چگونه مىتواند به نام جهان اسلام در چنين جهانى سخن بگويد. وى در توضيح گروه دوم كه شامل روشنفكران اسلامى يا احياگران و اصلاحگران نيز مىشود، ضمن بيان اين مطلب كه روشنفكران طبعاً بيش از عالمان سنتى جهان امروز را مىشناسند، اين سؤالات را مطرح كرد كه چه تعداد از ايشان منابع اصلى معارف اسلامى و در صدر آن قرآن مجيد را به خوبى مىشناسند؟ و تا چه حد با كار قدما انس دارند؟ و از سوى ديگر ميزان شوق و حتى شيفتگىآنان نسبت به تمدن غربى چه اندازه است؟ آيا ايشان توانسته اند همچنانكه به سنت و تاريخ خود با فاصله و منتقدانه نگاه مىكنند به تاريخ و تمدن غربى نيز با انصاف، ولى با فاصله و منتقدانه بنگرند؟ وى همچنين درباره مستشرقان و اسلام شناسان قرنهاى نوزدهم و بيستم بعنوان انديشمندان گروه سوم،با اشاره به اينكه تمدن و معارف اسلامى براى اكثر اين محققان متعلق به گذشته و نهايتاً تا قرن شانزدهم ميلادى زنده و سالم و فعال بوده كه با ظهور تمدن جهانگير جديد نه تنها ظواهر و مظاهر كه اساس و بنياد آن نيز امرى موزه اى و متعلق به گذشته است، افزود: هر چند اينان در بسيارى از موارد تحقيقات و تتبعات ارجمندى دارند، اما هيچگاه نمىتوان و نبايد با تكيه بر كار آنان به نمايندگى از اسلام و جهان اسلامى در جهان معاصر سخن گفت. خاتمى مشكل گروه چهارم؛ روشنفكران و اسلام شناسان جديد غربى (و عمدتاًً غيرمسلمان)؛ را در اين دانست كه چون با مسائل بسيار جدى و اغلب سياسى جديدى مواجه هستند كه اسلاف اسلام شناس آنان تقريباً آنها را نمىشناختند، خود را در مواجهه با حوادث سياسى امروز ملزم به توليد تئوريهايى در جامعه شناسى سياسى براى توجيه و تبيين بعضى مسائل مىبينند كه اين تئوريها نمىتوانند عمرى بيش از عمر پديدههاى سياسى كه در واقع موضوع آن تئوريها محسوب مىشوند داشته باشند و نتيجتاً از نگرشهاى مستمر و پيوسته و جامع دور مىشوند. وى با يادآورى اينكه تقسيم بندى مورد نظرش ساده و هيچ يك از گروههاى آن نمىتوانند نماينده تام و تمام نگرش اسلام و جهان اسلامى باشند، تأكيد كرد: تيپ آرمانى نماينده اسلام بايد داراى مهم ترين محاسن هر يك از گروههاى مذكور و فاقد معايب اساسى آنان باشد.
زنان، دولت اسلامى و چشم انداز آينده - محمود احمدى نژاد رييس جمهور در همايش زنان، دولت اسلامى نهم و چشم انداز آينده، با اشاره به پرچمدارى نهضت حسينى در عصر حاضر كه بر عهده ملت ايران است گفت: امروزهمه جاى عالم سخن از ملت ايران و انقلاب اسلامى است. و اين انقلاب همه معادلات عالم را تحت تاثير قرار داده و حركت ملت ايران الگوى شاداب و اميد آفرين همه ملتهاى عالم است. وى امام را به ارمغان آورنده بازيابى هويت براى ملت ايران عنوان كرد و اظهار داشت: در شرايطى كه محور اصلى نظام سلطه به القاى ناتوانى و تحقير ملتها روى آورده بود. امام ما را به اين باور رساند كه مىتوانيم و ما نيز با تكيه بر هويت اصيل خود و با احساس توانمندى 27 سال مسيرى پرفراز و نشيب را طى كرده ايم.احمدىنژاد با بيان اينكه امروز دشمنان به خاطر سلاحهاى خطرناك و مبالغ انباشته شده درخزانه از ما عصبانى نيستند. بلكه از اين عصبانى هستند كه ملتى روى پاى خود ايستاده و مرزهاى دانش را در مىنوردد،اظهار داشت: دوره قداره بندى، اسلحه كشى و دوئلهاى گاو چرانها به پايان رسيده است. و امروز اين افكارو انديشههاست كه ملتها را به هيجان مىآورد نه زراد خانهها. وى با تاكيد بر اينكه امروز انقلاب پرنشاط تر از گذشته راه خود را ادامه مىدهد گفت: ما با استقلال و آزادىمىخواهيم خود را اداره كنيم ولى آنان به دنبال برپا كردن فتنه هستند و زير فشار گذاشتن ايران را مدام به يكديگر پاس كارى مىكنند و شورا و كميسيون مىسازند. در حالى كه ما فريب نمىخوريم و آنان بايد در همين خيالات بمانند. وىخطاب به غربىها افزود: اگر با حق و موازين درست و قانونى به دنبال تعامل هستيد ملت ما نيز به دنبال منطق است و ما تلاش درجهت دفاع از كرامت انسانها و برپايى عدالت و صلح را وظيفه خود مىدانيم. اما آنان در مقابل منطق مسلمانان كم آورده اند و به پيامبر ما اهانت كردند. در حالى كه پيامبران متعلق به همه بشريت هستند. احمدى نژاد افزود: آنان در مقابل مردم غيور فلسطين سيلى مىخوردند و به دنبال خالى كردن عقدههاى خود هستند و خيال مىكنند با جسارت به جايى مىرسند در حالى كه در اصل آنان اسير صهيونيسم خون آشام هستند. وى خطاب به غربىها گفت: اگر روزنامههاى شما آزاد هستند چرا هيچ كدام حق ندارند در باره مظلوميت فلسطينىها مطلب بنويسند. و در قبال جنايات صهيونيستها اعتراض كنند. احمدى نژاد تاكيد كرد: كه آنان قيافه قلدر و قدرتمند به خود مىگيرند، اما ما در حال مشاهده سقوط آنان هستيم.رييس جمهور كه در همايش زنان، دولت اسلامى نهم و چشم انداز آينده سخن مىگفت، متلاشى شدن بعضى جوامع و فراگير شدن فساد و بى عاطفگى در بعضى جوامع را به اين دليل دانست كه زنان آن جامعه نقش مادرى را فراموش كرده و نقش مهرورزىخود را از دست داده اند. وى با اشاره به برخى نظريات كه به يك جهان تاريخى بين زن و مرد و يا جدايى كامل زن و مرد از يكديگر معتقدند گفت: نظريه اسلام اين است كه زن و مرد مكمل و لازمه بقا و تكامل يكديگر و حقيقت اصلى آنان يكىاست. احمدى نژاد با اشاره به سه بخش كاملا مجزاى عرصه زندگى اظهار داشت: يكى از اين سه بخش حوزه مشترك زن و مرد است كه در آن حوزه شايسته سالارى و مسابقه خيرات است كه هر كس تلاش بيشترى كند متكامل تر خواهد بود. وى محور ترين نقش زنان را نقش مادرى دانست و گفت: مادرى بالاترين نقشى است كه يك انسان مىتواند ايفا كند و همه امور جامعه نيز منبعث از اين نقش زيربنايى است. احمدى نژاد پايه انتقال فرهنگ دوام جامعه، زندگى شاداب و همبستگى ملى را ترويج مهرورزى و عاطفه عنوان كرد و گفت: زنان مسئول پراكندن مهرورزى و عاطفه درجامعه هستند و مردان قطعا نمىتوانند چنين نقشى ايفا كنند.
عاشورا و هزينه شهادت طلبى و اسلام خواهى _آيت الله مصباح يزدى در همايش پنج هزار نفرى پيشكسوتان انقلاب اسلامى خراسان رضوى اظهار داشت: بزرگترين درس ما از عاشورا آمادگى انجام وظيفه الهى در هر شرايطى است. وى با اشاره به اينكه فلسفه قيام امام حسين (ع) خدمت به اسلام و شهادت طلبى بود و قبل از ايشان پدر بزرگوارشان امام على (ع) نيز چنين وظيفهاى را انجام داده بودند، گفت: در راه خدمت به اسلام و آرمانهاى والاى امام خمينى (ره) بايد همه گونه خطر را به جان خريد و قبول كرد كه جانفشانى از مال و جان و ناموس در راه اسلام امرى ارزشمند است و بى جواب نخواهد ماند. وى با بيان اينكه فلسفه قيام عاشورا با هيچ استدلالى قابل بيان نيست افزود: اينكه 70 نفر در واقعه عاشورا در مقابل 30 هزار نفر ايستادگى كرده باشند تا آن زمان در طول تاريخ سابقه نداشته است كه اميدواريم اين واقعه به درك ما رسيده باشد كه شهادت طلبى و اسلام خواهى هزينه دارد.مصباح يزدى شيفته بودن مسلمانان و حتى غير مسلمانان نسبت به قيام امام حسين و شخصيت والاى ايشان را نشان دهنده بيدارى وجدان انسانهاى عصر حاضر عنوان كرد.