جهان فرهنگى كاربران اينترنت در ايران
محسنی فرد فرزانه
نقش اينترنت و محصولات فناورى نوين اطلاعات در ميان رسانههاى كشور روز افزون است. به طورى كه هم اكنون 7 ميليون نفر كاربر فعال اينترنت در كشور وجود دارد. اين ميزان دو برابر مجموع تيراژ مطبوعات كشور، كتابها و ساير گزارشهاى منتشر شده است ؛ از اين رو بررسى ابعاد فرهنگى - اجتماعى محصولات فناورى نوين اطلاعات و رويكردهاى مختلف اينترنت از لحاظ باز توليد هويتهاى متفاوت، اهميت بسيارى دارد. استفاده فراوان از اينترنت در نقش پديدهاى نو ظهور فرا روى تحليلگران، سؤالات گوناگونى را درباره جهان فرهنگى كاربران مطرح مىسازد كه بايد براى عبور يا درك اين پديده، به معناها و لايههاى معنايى رويين و زيرين آن دست يافت. آنچه در پى مىآيد، چكيده و باز نوشته سه گزارش شفاهى از جهان فرهنگى كاربران ايرانى اينترنت است كه چندى پيش توسط سه تن از پژوهشگران در كار گروهى تحت همين عنوان مطرح شد و متن منقح اين گزارشها كه با تكيه بر سه گروه از كاربران شامل: اعضاى شبكه دوست يابى اوركات، كاربران نوجوان (11 تا 18 سال) و كاربران جوان (18 تا 28 سال) ارائه و جهان فرهنگى اين سه گروه در ورود به اينترنت و فضاهاى مجازى را بررسى كرده است كه از بعد تحليل جايگاه و معانى كنشگران و نوع برداشت از پيامدهاى استفاده از اين فضاها حاوى نكات مهم و قابل توجهى است.
"اوركات" و نيمه پنهان جهان - دكتر مسعود كوثرى "اوركات" گستردهترين شبكه دوست يابى است كه طى چند ماه اخير، على رغم مشتريان فراوان در ايران، فيلتر شد. اگر چه اين شبكه با آدرسهاى غير واقعى از فيلتيرينگ درآمد، اما در نهايت شبكهاى كه از گستردهترين شبكهها، از لحاظ دوست يابى در ايران محسوب مىباشد، متوقف شد. اين در حالى است كه ايرانيان پس از برزيل و آمريكا، مقام سوم را در عضويت و استفاده از اين شبكه به خود اختصاص داده بودند. سؤال مطرح درباره كاربران ايرانى اين شبكه اين استان كه به رغم تمايل فراوان براى مشاركت در اين گونه شبكهها، چه عناصر ناخودآگاهانهاى در فرايند حضور در اين شبكهها ايجاد مىشود كه مىتوان از بعد اجتماعى و فرهنگى آن را تحليل كرد؛ به عبارت ديگر، ما در اين فرآيند با يك آفريده خود آگاه و يك آفريده ناخودآگاه موجهايم. حال گذشته از اين آفريدههاى خود آگاه و با تاكيد بر وجه ناخودآگاه، چه برداشتها و نتايجى به لحاظ فرهنگى به دست مىآيد و عناصر و پرو فايلهايى كه افراد عضو شبكه براى خود ايجاد كرده يا كاميونيتىها (گروهها و اجتماعاتى) كه عضو آن شدهاند، داراى چه معناهايى هستند؟ به ديگر سخن اگر ما اينها را نشانههاى فرهنگى تلقى كنيم. نظام نشانههاى فرهنگى براى ايرانيان يا براى يك تحليل گر، چه معنا و مفهومى خواهد داشت؟ سؤال قابل توجه ديگر اينكه آيا توليد فرهنگ در عرصه مجازى با توليد فرهنگ در عرصه واقعى تفاوت دارد؟ آيا انسانها در عرصه مجازى همان فرهنگ را بازتوليد مىكنند كه در جهان واقعى دارند يا آنكه فرهنگ متفاوتى را باز توليد مىنمايند؟ اينترنت محيط چند رسانهاى گرمى است كه افراد آن گمنام و ناشناسند و قابليت اين وجود دارد كه افراد عضو اجتماعاتى شوند كه در زندگى روزمره هيچ گاه چنين فرصتى برايشان پيش نمىآيد. نكته مهم ديگر از ديد تحليل ارتباطى، شفاهيت ثانويه است. يكى از مسائل مهم در فرهنگ جارى، به ويژه جوامع معاصر، ارتباطات شفاهى است؛ چرا كه اين دسته از ارتباطات نقش مهمى در باز توليد فرهنگى، به ويژه فرهنگ عامه پسند دارند. آيا اينترنت از اين نوع شفاهيت برخورد است؟ تحقيقات انجام شده نشان مىدهد كه على رغم آنكه ما در اينترنت، چتها و وبلاگها را مىبينيم، اما در واقع يك نوع شفاهيت در آن وجود دارد كه در توليد و باز توليد فرهنگ عامه نقش مهمى ايفا مىكند. سؤال قابل طرح ديگر در باب نقش و كاركرد اينترنت آن است كه آيا اين رسانه جهانى بسترى براى باز توليد فرهنگى است؟ آيا مىتوان گفت كه اينترنت فضايى است كه نيمه پنهان فرهنگ و وجه غير رسمى و نسبتاً زير زمينى آن را آشكار مىكند؟ براى مثال سكس يكى از جاذبههاى زندگى ايرانى است كه در عرصه رسمى يك تابو تلقى مىشود. اما آيا اينترنت عرصهاى به وجود مىآورد تا در پناه گمنامى اين تمايل جنسى خود را بروز دهد؟ مثالهايى از اين دست مانند امكان ابراز علاقه دوستداران يك روشنفكر يا يك نويسنده كه در جريان رسمى فرهنگى پذيرفته نيستند و اينترنت فضاى اين ابراز علاقه را فراهم مىآورد. (گر چه درباره مسئله سكس، پژوهش انجام شده توسط گروهى افراط ايرانيان را در اين زمينه با نمونهگيرى بر روى افراد مورد پژوهش رد كرده است) و بالاخره سؤال اساسى و كلى مطرح آن است كه آيا اوركات يا شبكههاى ديگر، مىتوانند فضايى را فراهم آورند تا ما نيز فرهنگمان را باز توليد نماييم؟ و ما تا چه حد از اين فضا و فرصت بهره مىبريم. براساس آمار، برزيل، امريكا، هند، استونى، ژاپن، كانادا، انگلستان، هلند و آلمان به ترتيب ده كشور مهم توليد كنندگان صفحات اوركات هستند. اگر چه پژوهش انجام شده به روش تحليل محتوا انجام گرفته است، اما با توجه به تعداد زياد افراد عضو شبكه اوركات، امكان بررسى تمام افراد ميسر نبود.لذا 10 درصد افراد به طور تصادفى از روى حرف اول نام خانوادگىشان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نكته قابل تذكر آنكه اوركات نماينده تمام جوانان ايرانى، تمام كاربران ايرانى و تمام فرهنگ ايرانى نيست. جامعه اينترنت، جامعهاى شبكهاى است كه ما در آن با اجتماعات مجازى مواجهايم و هدف افراد از ورود به اين فضاى مجازى، ارتباط، تفريح، تسهيل امور خريد يا تجارت است؟ به نظر مىرسد اين عرصه مجازى همان طور كه هابرماس هم مىگويد، مىتواند دنباله عرصه واقعى تحت نظارت دولتها باشد؛ با اين تفاوت كه ويژگى عرصه عمومى نوين در آن افراد تنها مخاطب نبوده بلكه توليد كننده هستند و از آن برخوردارند و تعامل در اين حوزه بيشتر از رسانهها در عرصه گذشته است. اندرس و پاپا چاريسكى از جمله كسانى هستند كه در اين حوزه به نظريهپردازى پرداختهاند. به عقيده پاپاچاريسكى اين عرصه دو ويژگى مهم دارد. 1. توان ذخيره و بازيابى اطلاعات . 2- امكان آزادى عمل . از سوى ديگر، اين شبكه مانند ديگر وسايل ارتباطى، كاركردهاى مختلفى دارد: نظير كاركرد عاطفى، اجتماعى و... به گونهاى كه برخى تعاملات در فضاى مجازى شبكه به تعاملات در جهان واقعى منجر مىشود. »ايسفورا« (اجتماعات پراكنده) اصطلاحى است كه به كليه مهاجران پراكنده در جهان اطلاق مىشود؛ مانند مهاجران ايرانى مقيم لندن يا تركهاى مهاجر مقيم آلمان. در هر جامعهاى، گروههاى دايسفورايى وجود دارند كه به دلايل مختلف فرهنگى و سياسى... منزوى و ايزوله هستند كه در واقع حاشيهنشين و فاقد آزادى بيان مىباشند. امروزه اينترنت زمينهاى براى شكلگيرى دايسفوراهاى فرهنگى است. نكته ديگر آنكه اينترنت و عرصه عمومى جديد، امكان نوعى مقاومت شناختى جديد را به كاربران خود مىدهد. مقاومتى كه از طريق علائم و نشانه، در مقابل فرهنگ رسمى بيان مىشود و در واقع يك جريان امتزاج فرهنگى در اين فضا امكانپذير مىشود ؛ به عبارت ديگر، اتفاقى كه رخ مىدهد، تركيبى از توليد و خلق جديد است و در نهايت اين عرصه به شكلگيرى هويتهاى جديد در افراد كمك مىكند. شبكه اوركات، هم يك شبكه دوست يابى و هم دوست يابى شبكهاى است. انسانها در تعاملات روز مره امكان محدودى براى چنين كارى دارند و اوركات اين امكان را فراهم آورده است. يافتههاى پژوهشى بر روى 100 نمونه، حجم پژوهشى نشان مىدهد كه از حيث جنسيتى در اين شبكه تعداد زنان بيشتر از مردان به بيشتر اعضا از لحاظ سنى فراوانى 23 تا 19 سال را نشان مىدهد. از حيث مجرد و تأهل 64 درصد مجرد 16 درصد متأهل و انگيزه حضور افراد در شبكه اوركات به ترتيب 87 درصد انگيزه دوست يابى 33 درصد شغل و كار و 17 درصد قرار ملاقات است. از حيث گرايشات سياسى اكثر افراد غير سياسى و پس از آن گرايشهاى اقتدارگر، ليبرال چپ و راست و محافظه كار قرار دارد. از حيث مذهب، اسلام بيشترين درصد را دارد، اما اقليتهاى مذهبى نيز حضور دارند. نكته قابل توجه وجود بهايىهايى است كه سعى كردهاند، از طريق اين شبكه يكديگر را پيدا كرده و هويت خود را تقويت كنند. در مورد استفاده از الكل، سيگار و علاقه به حيوانات خانگى اكثر پاسخ دهندگان دوم تمايل خود را ابراز داشتهاند. از لحاظ علاقه به سينماى خارجى و ايرانى اكثر پاسخ دهندگان سينماى هاليوود را ترجيح مىدهند و از نظر موسيقى 80 درصد موسيقى سنتى و 20 درصد موسيقى پاپ را برگزيدهاند. از لحاظ تعداد كاربران، تهران - مشهد - شيراز و اصفهان داراى بيشترين تعداد كاربران است. همچنين اين پژوهش وضعيت كتابخوانى را نامطلوب نشان مىدهد. چهار شخصيت آلبرت انيشتين، دكتر على شريعتى، الهى قمشهاى و مصدق بيشترين محبوبيت و شهرت را دارند. و شريعتى با 43 درصد يك آيكون مهم فرهنگى در اين شبكه است. همان طور كه در ابتدا گفته شد، هدف از اين پژوهش بررسى ميزان نقش شبكهها در توليد و باز توليد فرهنگ و هويتهاست و برآنيم تا با پژوهشهايى از اين دست، برنامه ريزىهاى دستگاهها و سازمانها نظم و انسجام بيشترى يابد.
اينترنت و سبك زندگى فراغتى جوانان - سليمان پاك سرشت در جامعهشناسى، فراغت به معناى بيكارى و وقت آزاد است، اما با تحولاتى كه در جوامع سنتى و بازار اقتصادى پيش آمده، افراد از موقعيتهاى اجتماعى خود فاصله گرفته و فراغت به عنوان كار و فعاليت مطرح مىشود. رفتار فراغتى و سبك زندگى مجموعه رفتارهاى متمايزى است كه در زمينه مصرف فرهنگى رخ دهد. اين رفتارها ميان فرد و موقعيت اجتماعى او نوعى ارتباط ايجاد مىكند. انسجام وحدت اين رفتارها، به خصوص ارتباطى كه با نظام سلسله مراتب موقعيتى اجتماعى - اقتصادى همراه است، همواره يكى از موضوعات مورد مطالعه در اين عرصه بوده است ؛ يعنى فراغت به معنى فاصلهگيرى از تعيّن طبقاتى. اينترنت را پس از تلگراف، تلفن، راديو و تلويزيون بايد آخرين عضو خانواده تكنولوژى دانست كه از ربع قرن پيش، تأسيسات آن در جامعه انسانى جايى به خود اختصاص داده است. در سال 1982 اينترنت از انحصار نخبگان و مقاصد نظامى خارج شد و اين اتفاق را مىتوان نقطه ثقل تحولاتى دانست كه بعد مادر تمام شئون اجتماعى ظهور كرد. ميزان استفاده از اينترنت به شدت در حال افزايش است؛ به طورى كه در سپتامبر سال 2001 تعداد كاربران اينترنت 474 ميليون نفر و در سال 2003 اين تعداد به 762 ميليون نفر رسيد و پيش بينى صورت گرفته در مورد تعداد كاربران تا سال 2005 رقمى نزديك به 900 ميليون نفر است. اين آمار حاكى از سرعت دسترسى افراد به اينترنت است . در سال 1995 مجموعاً تعداد 20/000 وب سايت ثبت شد كه اين رقم در سال 2000، يعنى 5 سال بعد به 10 ميليون وب سايت افزايش يافت. حوزه فراغتى يكى از حوزههاى رفتار اجتماعى است كه در اثر ورود اينترنت به جامعه، حوزه فرهنگى نيز دچار تحول شده است و اينترنت، به عنوان يكى از روشهاى گذران اوقات فراغت و انجام فعاليتهاى فرهنگى ناظر بر مجموعه فعاليتهاى وسيعى است كه از حيث مهارتهاى پيش نياز، اهداف و نوع نيازى كه بر طرف مىكند و همچنين از لحاظ ارتباطى كه با ساير فعاليتهاى فراغتى افراد دارد و نيز معنى كه افراد از بهرهگيرى از اينترنت مراد مىكنند، قابل تفكيك است ؛ بنابراين انتظار آن است كه در سبكهاى رفتار فراغتى متفاوت، بروز متفاوت هم داشته باشيم. فرض آنكه اينترنت نيز در حال وارد شدن به سبكهاى زندگى افراد است، يكى از سؤالات مطرح در تحليل رفتار از نگاه جامعهشناسى اين است كه رفتارهاى مختلف افراد در اينترنت چه جايگاهى در سبكهاى فراغتى و سبك زندگى آنها دارد؟ در استفاده از اينترنت چه الگوهايى قابل تشخيص است و اين الگو چگونه شكل گرفته و گزينش رفتارها در افراد مورد بررسى و ارتباط با معانى و نظام ارزشى حاكم بر آنها چگونه قابل توضيح است. در ادبيات جامعه شناختى سابقه بحث تغييرات اجتماعى ناشى از حوزه تكنولوژى به دوركيم باز مىگردد. دوركيم رسانههاى ارتباطى را عاملى براى تقويت انسجام اورگانيزم مىداند. از سوى ديگر ماركسيستها بر موضوع بهرهبردارى از رسانههاى ارتباطى براى افزايش كنترل نخبگان بر ثروت و توليد تاكيد مىكنند (بحث هژمونى فرهنگى و نظارت جامعه). وبنىه به نقش ارتباطات رسانهها در كاهش محدوديت زمان و مكان و توسعه عقلانيت در جامعه توجه مىكنند. جوگرايان بر اين باورند كه ويژگىهاى ساختارى انسانهاى جديد با توسعه اشكال جديد ارتباطات، موجب تغييرات اجتماعى گريزناپذيرى مىشوند. محققان حوزه تغييرات اجتماعى از دهه 60 به بعد، تبديل جامعه صنعتى به جامعه اطلاعاتى را موضوع كار خود قرار دادند. در همين راستا نظريه پردازان انتقادى موضوع تأثير تغييرات تكنولوژى بر آزادى خواهى سياسى و جامعه درونى را مطرح مىكنند. بنابراين تفكر جامعه شناختى با تغييرات اجتماعى ناشى از تغييرات و توسعه تكنولوژى موضوع با سابقهاى است كه ورود اينترنت، به عنوان يك توسعه فنى در اين ادبيات، مسائل مختلفى را قابل طرح مىسازد و هدف اين پژوهش بررسى اين مسائل است. از نظر رويكرد ماركسيستى قدرت رسانه، برابرى و نابرابرى دسترسى به رسانه، موضوع قابل طرحى است و رويكرد اعتقاد سياسى اطلاعات گرايش قوى در ادبيات ماركسيستى است كه نمايندگان آن مانند برداك و بولدينگ تلاش كردند تا توسعه تكنولوژيك را در ارتباط با نظام اقتصاد سرمايهدارى مطالعه كنند اندرسون در همين سنت، مسئله نابرابرى دسترسى يه اينترنت را مطرح مىكند. ويكسون ميان دسترسى رسمى مؤثر و دسترسى رسمى تفاوت قائل است. دسترسى مؤثر زمانى است كه افراد، مهارت استفاده از آن امكانات و فضاى مجازى را دارا هستند، در حاكى در دسترسى رسمى صرفاً امكان مرتبط شدن را بدون مهارت فراهم مىآورد. نكته تمركز ديدگاه دوركيم، تأثير اينترنت بر روابط اجتماعى است. در اين راستا ادبيات تجربى مفصلى توليدشده كه دو گرايش متفاوت فكرى طرفدارانى را نيز داراست: يك ديدگاه آن است كه اساساً اينترنت تأثير بسيار منفى بر روابط واقعى و سرمايهاى اجتماعى مىگذارد. ديدگاه مقابل آن بر اين باور است كه تفاوتى ميان فضاى مجازى و روابط ناشى از فضاى مجازى وجود ندارد. تفاوت در تأثير اينترنت و مقايسه با ساير رسانهها در اثر بخشى روابط اجتماعى و سرمايه اجتماعى، نهضت ارتباطات از طريق كامپيوتر با ارتباطات چهره به چهره و... از مسائل مهم اين رويكرد محسوب مىشود. از طرفى ديدگاه نظريهپردازانى چون هابرماس به سطح عمل اينترنت مىرسد. مسائلى چون تأثير اينترنت بر جامعه مدنى، افزايش آگاهىهاى سياسى و اجتماعى و حكمرانى الكترونيكى، مهمترين مسائل مطرح در اين ديدگاه است. ديدگاهى كه در اين بررسى مورد استفاده قرار گرفته است، رويكرد دوركيم است ؛ يعنى تأثير اينترنت بر روابط واقعى و مستقيم افراد و از طرف ديگر تأثير سرمايه اجتماعى با احساس تنهايى و انزواى اجتماعى بر ميزان و سبك استفاده از اينترنت. مرورى بر ادبيات تجربى نشان مىدهد كه در مورد تأثير رسانهها بر زندگى اجتماعى دو گرايش وجود دارد: يك گرايش نشان از تأثير گريزناپذير اين رسانه بر تمام شئون اجتماعى مردم دارد و گرايش دوم معتقد است كه تأثير اينترنت يا هر رسانه ديگرى بر ساختار و محتوا و الگوى روابط انسانى، به اندازهاى ناچيز است كه قابل طرح نيست . به نظر مىرسد كه در ميان اين دو موضع، بايد موضع سومى اتخاذ كرد تا بتوان تأثير اينترنت را در متن تفاوتهاى فردى و شرايط اجتماعى متفاوت بررسى نمود. در سال 1974 بحثى مطرح شد كه استفاده و كاربرد هر رسانهاى معطوف به برآوردن نيازى از فرد است. بنابراين نقطه شروع در بررسى اثر رسانه نه خود رسانه بلكه فردى است كه رسانه بر آن تأثير گذاشته و افراد بر پايه نيازها و سلايق و قواعد مشخصى از رسانهها استفاده مىكنند . سوانتون اين نيازها را به دو دسته تقسيم مىكند: نخست ارضاى ناشى از فرآيند استفاده از رسانه كه از تجربه لذت بخش محتواى رسانه حاصل شود. يا ارضاى ناشى از محتوا كه از يادگيرى محتواى رسانه حاصل مىشود؛ بنابراين براى استفاده از هر رسانهاى انگيزهاى وجود دارد كه قابليت مطالعه و تحليل دارد. موضوعاتى كه در اين بررسى مورد سنجش قرار گرفته، مقولاتى است شامل ميزان استفاده از اينترنت كه ميزان متوسط استفاده طبق بررسى 9 تا 10 ساعت و كمترين استفاده نيم ساعت و بيشترين استفاده 6 ساعت بوده است. زمان استفاده از اينترنت، انگيزه استفاده (سرگرمى، دسترسى به اطلاعات، ارتقاء سطح تحصيلى، رفع خستگى، فرار از واقعيت، فعاليت اقتصادى، ارتباط با ديگران، يادگيرى)، نوع استفاده از اينترنت به 4 دسته تقسيم مىشود. پيام رساندن (Messaging)، گرفتن فايل، باز ديد سايتها و خريد اينترنتى . شبكه زندگى ديجيتال، مهارت استفاده از كامپيوتر و اينترنت، تمايل به ايجاد ارتباط مؤثر با ديگران، احساس تنهايى و وضعيت اجتماعى خانواده، از جمله متغيرهايى است كه در اين پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. انگيزه استفاده از اينترنت در اين پژوهش در سه عنوان كار كرد فراغتى، كاركرد فراغتى - اجتماعى، و كاركرد اجتماعى - اطلاعاتى تقسيم شده است. سبك فراغتى: در اين سبك تنها هدف كاربر سرگرمى است. از مشخصههاى اين سبك اعتياد به اينترنت وجود دارد، زمان استفاده زياد، مهارت استفاده از كامپيوتر و اينترنت پايين، شبكه روابط مجازى و نوع استفاده بيشتر پيام رسانى است. سبك فراغتى - اجتماعى: مشخصه اين سبك اعتياد به اينترنت متوسط، ميزان استفاده از اينترنت بالا و نامنظم، مهارت استفاده از كامپيوتر و اينترنت متوسط، شبكه روابط مجازى و واقعى فرد محدود، هدف ارتباط با ديگران و نوع استفاده گرفتن فايل و بازديد سايت و پيام فرستادن است. سبك اجتماعى - اطلاعاتى: اعتياد به اينترنت و ميزان استفاده از آن پايين و منظم، مهارت استفاده بالا، شبكه روابط مجازى و واقعى پايين و انگيزه استفاده بيشتر اطلاعاتى و كمتر فراغتى و نوع استفاده بيشتر به شكل بازديد سايت و گرفتن فايل است كه در هر سه سبك تمام متغيرها جايگاه متفاوتى دارند.
اينترنت و سبك فراغتى نوجوانان - ايرج فيضى پژوهش انجام گرفته در اين زمينه، با استفاده از روش مصاحبه است كه قطعاً قابل تعميم نيست. مطالعات تطبيقى انجام شده نشان مىدهد كه استفاده از اينترنت سطح فراغتى جوانان و نوجوانان را تحت تأثير قرار داده است. سبك فراغتى دانشآموزان براساس ميزان و نوع استفاده از اينترنت متغير است ؛ در گروه سنى 18 و 19 سال عاملى كه سطح فراغتى را خيلى تحت تأثير قرار مىدهد، شرايط درسى است و در اين رده سنى، گروه 18 - 16 سال كه در شرايط كنكور نيز به سر مىبرند، گروه 16 - 11 سال متفاوتاند. از يافتههاى پژوهشى نكتهاى كه استخراج مىشود، تأثير اينترنت از كاربران است، نه كاربران از اينترنت. نتيجه اين پژوهش درباره روابط اجتماعى گروه سنى 18 - 11 سال نشان داد كه افرادى كه به ميزان زيادى از اينترنت استفاده كردهاند، خود از همان داشتهاند كه روابط خانوادگىشان دچار آفت و اختلال اما روابط دوستانه بر عكس روابط خانوادگى، گسترده و مؤثرتر شده است. يكى ديگر از موارد تكرار شده در پاسخ مصاحبه شوندگان استفاده آنان از اينترنت در انجام تكاليف درسى بوده است. همچنين در اين پژوهش چت، از موارد شايع استفاده كاربران اينترنت بوده است كه على رغم نگرش منفى خود كاربران نسبت به مقوله چت، بسيارى به آن مىپردازند. آنان دليل نگرش منفى خود را اين گونه عنوان كردهاند كه در چت به مطالب رد و بدل شده اعتمادى وجود ندارد. روند كاربران نوجوان بسته به مراحل اوليه آشنايى ايشان با اينترنت و استفاده زياد از اينترنت متفاوت است؛ به اين معنى كه كسانى كه در مراحل اوليه استفاده از اينترنت هستند يا از آن كم استفاده مىكنند، آن را ابزار اطلاعاتى و ارتباطى مهمى دانسته و بر عكس آن دسته از كاربران كه مدت بيشترى از اينترنت استفاده كردهاند، نگرششان منفى و بيشتر استفاده از آن را به منظور سرگرمى دانستهاند (مانند چت كردن). نتيجه جالب اين پژوهش آن است كه اينترنت متأثر از سبك فراغتى افراد است. سبك فراغتى افراد با دستهبندى فراغتى بيرون از خانه و منزل محور نشان مىدهد كه اگر چه در مراحل بعد كاربر و اينترنت بر روى يكديگر تأثير متقابل مىگذارند، اما در آغاز در گروه سنى 18 - 11 به لحاظ شرايط خاص روحى و اجتماعى خود اين گروه، چگونگى و ميزان استفاده از اينترنت را تعيين مىكنند؛ اگر چه به مرور سبك فراغتى كاربران تحت تأثير اين رسانه تغيير مىكند. نكته قابل توجه ديگر آنكه ويژگىهاى شخصيتى افراد مستقيماً با اينترنت ارتباطى نداشته است؛ بلكه ويژگىهاى شخصيتى افراد سبك فراغتى آنان را تحت تأثير قرار مىدهد. سبك فراغتى والدين نيز با تقسيم به سبكهاى مستبدانه، آزادگذار و مقتدرانه استفاده از اينترنت مؤثر بوده است.