responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پژوهش های قرآنی نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 1  صفحه : 6

سبک شناسي مفسران در اسباب نزول


قرآن، به عنوان مهمترين منبع شناخت معارف و احکام دين، هماره مورد توجه دانشمندان اسلامي بوده‌است.
در راستاي همين دقّت واهتمام ودر پي اين تأملها و کندوکاوها، گنجينه‌هاي ارزنده‌اي تحت عنوان تفاسير قرآن، شکل گرفته است.
تنّوع اين تفسيرها در بسياري از موارد پيامد تفاوت سبک و روش مفسران در تجزيه و تحليل مسائل، يا ارزشگذاري منابع و مدارکي است که در شناخت معارف قرآن به کار گرفته‌اند.
شناخت سبک و روش هريک از مفسران در تفسير قرآن، کليد گرانبهايي است که محققان را درکار تحقيق و داوري و ارزشگذاري آراي مفسران ياري مي‌دهد.
يکي از امور مهم و اساسي در تفسير، روايات است، چه اين که بخش عظيمي از کار تفسير متکي به رواياتي است که به گونه‌اي درصدد تبيين معنا يا مصداق و يا سبب نزول آيه‌اي از آيات قرآن مي‌باشد، ولي از آن جا که درميان اين روايات، صحيح و سقيم ، معتبر و ضعيف ، تحريف شده و تحريف نشده وجود دارد، ممکن است مفسري بدون هيچ نوع ملاک و معياري از اين روايات استفاده کند ومفسر ديگري براي انتخاب احاديث وجدا ساختن نقلهاي معتبر از ضعيف و غير معتبر و تحريف شده از تحريف نشده ملاکهاي را در نظر بگيرد و تنها رواياتي را که واجد شرايط اعتبار باشد، در تفسير قرآن دخالت دهد.
کيفيت استفاده از روايات و معيارهاي گزينش روايات به ضميمه ذوق، استعداد و قدرت علمي محقق، چيزهايي است که سبک وروش هر مفسر را مشخص مي‌سازد، با اين ويژگي که گاه مفسر به اصل معيارها و مباني علمي خود اشاره کرده است و گاهي بدون تصريح به مباني وروش، راهي را پيموده‌است که دراين صورت، ناگزير به آمارگير و بررسي نمونه‌ها و مقايسه آنها هستيم تا در پرتو آن نمونه‌ها و آمارها، سبک مفسر را شناسايي کنيم.
شايان ياد است که سبکها و روشهاي تفسير مفسّران را ما خود بايد تحقق و شناسايي کنيم ، زيرا کمتر موردي را مي‌يابيم که مفسر بصراحت، شيوه تحقيقي و تفسيري خود را توضيح داده باشد و اين بدان جهت است که اصولاً مسأله سبک شناسي واهميت آن درکار تحقيق و پژوهش، نزد پيشينيان چندان مطرح نبوده‌است. با آن که هريک سبک مخصوصي داشته‌اند و از سبک خود دفاع نيز مي‌کرده‌اند، امّا به مقايسه سبکها اهتمامي نداشته‌اند.

پيشينة سبک شناسي

هرچندسبک شناسي (متدلوژي) به عنوان يک علم مستقل ، دانشي نوپاست و عمري کمتر از نيم قرن دارد، با اين حال در زمينه سبک شناسي مفسران، آثار گرانبهايي تأليف شده است که نتيجه آن تلاشهاي علمي، بازشناسي و معرّفي و دسته بندي تفسيرهاست، تحت عناوين: تفسيرهاي ادبي، علمي، عرفاني، فلسفي ، اجتماعي ، فقهي ، بلاغي و... و نيز تفسيرهاي عقلي و نقلي و يا تفسيرهاي موضوعي و ترتيبي. اين نوع کتابها را به دو دسته مي‌توان تقسيم کرد:
1. کتابهايي که به بررسي و تحليل سبکهاي مختلف تفسيري پرداخته و نمونه‌هايي از تفسيرهاي گوناگون آورده‌اند.
2. کتابهايي که تنها به تجزيه و تحليل روش تفسير يک مفسر همت گماشته‌اند[1]..
کاري که دراين تحقيق دنبال مي‌کنيم هرچند در اصل سبک شناسي با کتابهاي ياد شده همگون است، ولي از نظر موضوع، کاري است بديع و بدون پيشينه ، زيرا تاکنون کتابي در زمينة سبک شناسي مفسران در اسباب نزول، تدوين نشده است و يا دست کم، برآن وقوف نيافته‌ايم و اگر اصل موضوع در جايي مطرح شده‌است، به گونه‌اي گذرا بوده و محقق برآن اصرار نورزيده‌است.
موضوعي که مادر کار سبک شناسي مورد بررسي قرار داده‌ايم ، « سبک شناسي مفسران در اسباب نزول» است. برآنيم که بدانيم هر مفسر تا چه اندازه به اسباب نزول اهميت داده‌است، به چه نقلها و رواياتي در اين زمينه اعتماد دارد و به چه نقلهايي اعتنا نمي‌کند، تا چه اندازه روايات اسباب نزول را در تفسير قرآن مفيد و مؤثر مي‌داند.
اين که مي‌گوييم موضع اين پژوهش بکر و بديع است، بدان مفهوم نيست که مسأله اسباب نزول براي پيشنيان مطرح نبوده‌است ، بلکه هم سبک شناسي به مفهوم عام وهم اسباب نزول از زواياي ديگر مورد توجه محقّقان و انديشمندان بوده‌است، ولي سبک شناسي مفسران در خصوص اسباب نرول بحثي است که ديگران به صورت مفصل و مبسوط و مستقل به آن نپرداخته‌اند.
علامه طباطيايي شايد تنها کسي باشد که به اين موضوع توجه کرده و به صورت مستقيم از سبک مفسر در اسباب نزول سخن گفته است، ولي اين بحث علامه از چند سطر تجاوز نمي‌کند که اينک عين گفتار علامه را تحت عنوان: « روشي که بايد در اسباب نزول معمول داشت» ، مي‌آوريم:
« جنانکه در فصلهاي گذشته روشن شده، حديث در اعتبار خود به قرآن مجيد نيازمند است. روي اين اساس، چنانکه در اخبار بسياري از پيغمبر اکرم6و ائمه اهل بيت:وارد شده است، بايد حديث را به قرآن عرضه داشت. بنابراين ، سبب نزولي که درذيل آيه‌اي وارد شده است، در صورتي که متواتر يا خبر قطعي الصدور نباشد بايد به آيه مورد بحث عرضه و تنها در صورتي که مضمون آيه وقرائني که در اطراف آيه موجود است، با آن سازگار بود، به سبب نزول نامبرده اعتماد مي‌شود.
و سرانجام روايت را بايد با آيه تأييد نمود و تصديق کرد، نه اين که آيه را تحت حکومت روايت قرار داد.»[2]

محدوديتهاي تحقيق

بحث از موضوع «سبک مفسران در اسباب نزول» با محدوديتهايي همراه است:
1. روش شناسي متون و منابع ديني، کاري نوپاست، تجربه‌هايي که ميزان و الگوي تحقيق قرار گيرد در دسترس نيست.
2. چون موضوع، پيشينة تحقيقي ندارد، به همين سبب منابعي در اين زمينه موجود نيست. بنابراين، نخستين گامهاي بلند و محکم بايد از سوي خود پژوهشگر برداشته وبه فرجام رسانده شود. طبيعي است نخستين تلاشها، جامعترين تلاشها نمي‌تواند باشد.
3. اصول و چارچوبي که در سنجش صحت وسقم روايات و احاديث وارده از رسول اکرم6و امامان معصوم:به کار گرفته مي‌شود، در ارزيابي روايات تفسيري، از جمله روايات اسباب نزول ، کاربر کافي ندارد، زيرا روايات و احاديث درغير تفسير و اسباب نزول، آن گاه به عنوان حديث و سنّت مورد پذيرش است که مستند به معصوم:باشد، ولي در روايات تفسيري و اسباب نزول، اين اصطلاح دايره وسيعتري پيدا مي‌کند و شامل نقلهاي رسيده از اصحاب و تابعان نيز مي‌گردد، چه اين که بيشتر روايات اسباب نزول از افرادي چون ابن عباس، قتاده، مجاهد، ابن مسعود و... است. از اين روي، اگر پژوهشگر در روش يک مفسر، قضاوت کند که اين مفسر به نقل روايات صحيح ، پايبند بوده و از نقل روايات ضعف پرهيز داشته است، بايد پيش از آن ملاک ومعياي داشته باشد که روايات مستند به اصحاب و تابعان، جزء روايات و نقلهاي معتبر است وحکم روايت مرفوع را دارد يا اين که اين دسته از روايات در حکم روايات ونقلهاي ضعيف است.

تفسيرهاي مورد تحقيق

از ميان صدها جلد تفسيري که در بارة قرآن نوشته شده‌است، در بحث سبک شناسي اسباب نزول، دوازده تفسير را برگزيده‌ايم. اين تفسيرها عبارتند از:
1. طبري، محمد بن جريز: جامع البيان عن تأويل آي القرآن ،15مجلد، دارالفکر، بيروت،1408هـ ق.
2. ابوالفتوح رازي، حسين بن علي نيشابوري : روض الجنان و روح الجنان، تصحيح ابوالحسن شعراني، 6 مجلد ، کتابفروشي اسلاميه ، تهران ، 1352 هـ ق.
3. زمخشري ، جارالله محمود بن عمر: الکشاف عن حقائق غوامض التنزيل ، 4مجلد ، نشر ادب حوزه، قم، 1363.
4. طبرسي، فضل بن حسن: مجمع البيان في تفسير القرآن ، تصحيح سيدهاشم محلاتي،5 مجلد، مکتبة العلميه الاسلامية ، تهران.
5. رازي ، محمدبن عمر: التفسير الکبير،16مجلد، تصحيح عبدالله اسماعيل الصاوي ، چاپ سوم، قم، 1363 هـ ق.
6. ابن کثير، اسماعيل قرشي: تفسير القرآن العظيم.
7. آلوسي، ابوالفضل شهاب الدين محمود: روح المعاني ، 15 مجلد ، چاپ چهارم، داراحياءالتراث العربي، بيروت ،1405، هـ ق.
8. رشيد رضا، محمد: تفسير القرآن الحکيم ،12مجلد، دارالمعرفة، بيروت، (بي تا).
9. قطب ، سيد: في ظلال القرآن ، 8مجلد ، چاپ پنجم، دارالحياء التراث العربي، بيروت ،1386 هـ ق.
10. طباطبايي ، محمد حسين: الميزان في تفسير القرآن، 20مجلد، چاپ دوم، اسماعيليان، قم، 1390 هـ ق.
11. صادقي، محمد : الفرقان في تفسير القرآن ، 22مجلد ، فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، تهران ، 1406 هـ ق.
12. مکارم شيرازي، ناصر: تفسير نمونه، 27مجلد ، چاپ اول، دارالکتب الاسلامية، تهران.

سبب گزينش تفسرهاي دوازده گانه

علت انتخاب تفسيرهاي يادشده در اين پژوهش ، نکاتي است که مي‌توان چنين خلاصه کرد:
1. بررسي تمامي تفسيرها وبه دست آوردن سبک آن مفسران در ضمن يک مقاله نه کار مقدور است ونه لازم ، زيرا فراواني تفسيرها از يک سوي کار دشوار مي‌کند، از سوي ديگر بسياري از تفسيرها، سبک و روش خود را از پيشنيان گرفته‌اند وروش جديدي اتخاذ نکرده‌اند. بررسي اين دوازده تفسير مي‌تواند نماي کلي سبکهاي عمده مفسران در اسباب نزول را در اختيار محققّان قرا دهد.
2. تفسيرهاي ياد شده جامعترين تفسيرهاي شيعي و اهل سنت و کهنترين آنهاست وهريک در اوج يکي از سبکهاي تفسيري: نقلي، عقلي، اجتماعي، فلسفي، تحليلي و ... قرار دارد که باشناخت آنها نيازي به بررسي تفسيرهاي ديگر نيست.

علت تفاوت سبک مفسران در اسباب نزول

در سبب تفاوت روش مفسران در اسباب نزول،غير از ويژگيهاي جزئي وموردي تفسيرها مي‌توان از اموري به عنوان عوامل اساسي و اصولي تفاوت سبکهاي مفسران ياد کرد.
1. نقل گرايي يا عقل گرايي مفسر: اگر مفسري مقيد به نقل روايات تفسيري باشد، طبيعي است که همه روايات اسباب نزول را نقل مي‌کند و در تفسير آيات قرآن ازآنها بهره مي‌جويد، ولي اگر مفسري عقل‌گرا باشد، در نقل روايات تفسيري از جمله روايات سبب نزول ، جانب احتياط را مي‌گيرد و کمتر از روايات استفاده مي‌کند. اين دو نوع گرايش، باعث پديد آمدن دو نوع روش در اسباب نزول مي‌گردد.
2. جهت گيري کلي تفسير: تفسيرهايي که مشرب کلامي، عرفاني، فلسفي، اجتماعي و ... دارند کمتر از روايات اسباب نزول، اثر مي‌پذيرند. برخلاف تفسيرهايي که جنبه تاريخي، فقهي، و نقلي آنها بيشتر است، زيرا که جولانگاه اسباب نزول، تاريخ، غزوه‌ها، وقايع، حوادث و پرسشهايي مربوط به احکام وفقه است.
3. اهتمام به بيان موضوعي خاص و يا تبيين هرچه بيشتر مطالب مرتبط به قرآن: برخي از مفسران درصدد پيگيري هدف مشخص و معين هستند و از بيان آنچه در راستاي هدف آنان قرار نمي‌گيرد اجتناب مي‌ورزند، ولي گروهي ديگر به تبيين تمامي زاويا و ابعاد معارف قرآن مي‌پردازند واز هر چيزي که به نوعي مرتبط به تفسير باشد، سخن مي‌گويند. اين دسته دوم بديهي است که به اسباب نزول توجه جدي دارند و حال آن که دستة اول چنين نيستند.
4. ميزان اعتنا به قول صحابه و تابعان : از ميان مفسران، آنان که در اعتبار روايت نقل از معصوم را ضروري نمي‌دانند ودر روايات تفسيري و اسباب نزول براي قول صحابه و تابعان ارزش حديث مرفوع را قائلند ، شمار بيشتري از اسباب نزول را نقل مي‌کنند و در مفهوم آيات دخالت مي‌دهند، ولي آنان که شرط صحّت خبر را نقل از معصوم ( پيامبريا ائمه:) مي‌دانند روايات کمتري از اسباب نزول را مي‌آورند وچنانچه روايتي را نقل کنند، ترتيب اثر جدي نمي‌دهند.
اهميت اين اصل، زماني روشن مي‌شود که بدانيم هشتاد درصد روايات اسباب نزول ، قول صحابه و يا تابعان است، نه نقل و روايت مستند به معصوم.
5. حساسيت مفسر در سند روايات: گروهي از مفسران، به سند روايات تفسيري و اسباب نزول، کمتر توجه مي‌کنند. اين دسته اگر مانعي همچون حجم تفسير، جهت گيري تفسير وعقل گرايي و يا نقل گرايي تفسير و يا... وجود نداشته باشد، روايات تفسيري بيشتري را نقل مي‌کنند تا آن مفسراني که بر روي يکايک افراد سلسله سند روايات ، انگشت مي‌گذارند.
6. عموميت نص و خصوصيت سبب: بيشتر مفسران براين باورند که مورد و سبب نزول مخصَّص نيست، چنانکه در علم اصول نيز بيشتر اصوليان براين اعتقادند. با چنين برداشتي ، مفسر خود را ملزم به نقل اسباب نزول نمي‌داند، چه اين که آيه و آيات و سوره‌هاي داراي شأن نزول، بدون ذکر واقعه ، پرسش و... که موجب نزول آن آيه و سوره گرديده‌است، نيز معنا و مفهوم خودش را دارد.
امّا اگر مفسري معتقد باشد که مورد مخصّص است، نمي‌تواند سبب نزول را ناديده بگيرد، زيرابدون نزول آيه معني و پيامي ندارد. در اين صورت بايد سبب نزول را نقل کند و در پرتو آن، آيه وسوره را تفسير و تبيين کند.

نام کتاب : پژوهش های قرآنی نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 1  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست