responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نشریه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 48  صفحه : 2
فصل شكفتن آرمانها


سرمقاله
وعده هاى الهى تخلف ناپذيرند.

سنتهاى خداوندى ثابت و پابرجا.
گر چه آدميان به اقتضاى سرشت خويش ناشكيبا و كم طاقتند و در راستاى رسيدن به آرمانهاارزشها گاه گرفتار ياس و دلسردى مى شوند اما پيام زنده وحى همواره تحقق حتمى آرمانهاى بلند و حاكميت قطعى ارزشها را براى آنان باز مى خواند و چون طبيبى دردشناس در آنان روح اميد و نشاط را مى دمد:

ولا تياسوا من روح الله من روح الله الاالقوم الكافرون 1 .
آنچه در چشم فرزندان آدم دور مى نمايد در نزد خداوند بسى نزديك است .

حتى يقول الرسول والذين آمنوا معه متى نصرالله .الاان نصرالله قريب 2 .
خداوند به پيروزى نهايى حق بر باطل نويد داده است :
ويريدالله ان يحق الحق بكلماته و يقطع دابرالكافرين ليحق الحق و يبطل الباطل و لوكره المجرمون 3 .
خداوند تلاشگران حق جو را به دريافت نتايج ارزشمند تلاشهايشان بشارت داده و يادآور شده است كه تغيير شرايط آنان جو در پرتو سعى و كوشش خودشان صورت نخواهد گرفت .

ان الله لايضيع اجرالمحسنين 4 .
ان الله لايغير مابقوم حتى يغيروا مابانفسهم 5 .
سرانجام خداوند به صالحان وعده داده است كه آنان وارنان زمينند و حاكم بر آن نه وارث شهر و كشور و قاره كه وارث شهر و كشور و قاره كه وارث مجموعه مين و حاكم بر سراسر آن :

ان الارض يرثها عبادى الصالحون 6 .
اين اوج تحقق آرمانهاى بلند صالحان خداجويى عدالتخواه مصلح است .

تمامى اين نويدها بشارتها و وعده ا حق است و خلل ناپذير. ما كه اكنون دراين مقطع از زمان و تاريخ ايستاده ايم شادمانيم كه تحقق بخشى از آن نويدها را با چشم خويش ديده و با تمام وجود لمس كرده ايم واكنون شاهد تحقق بخشى ديگراز آرمانهاى ديرينه خويش هستيم .

دراين رهگذر از هر زمان ديگرى به آينده اى روشن اميدوارتريم .

نويدى كه تحقق يافت
امروز. ما در فضاى نظام و حاكميتى تنفس مى كنيم كه پيشينيان صالح ما هزاران بار در آرزوى آن جان دادند.

آنان در سخت ترين شرايط زمان خويش و در سياه ترين ادوار حكومت استبداد با تلاشها رنجها فريادها و پايمردى هاى خود به لحظه لحظه هاى نظامى كه در آن حضور داريم جان بخشيدند.

محروميتها ديدند شكنجه ها شدند به تبعيدها رفتند و خون دلها خوردند.

تنها به وعده الهى متكى بودند كه :

[خداوند به مومنان داراى عمل شايسته و صالح وعده داده است : آنان را به خلافت و حاكميت برساند چونان كه پيشينيانشان را به حاكميت رسانيده است تا بيم آنان به امنيت مبدل گردد و خداى را بدون كمترين شركى پرستش كنند] 7 .

امروز ما شاهد تحقق آن آرمانهاى بزرگيم .

براى حركت در راه خدا و محقق ساختن عدالت اجتماعى و تعالى بخشيدن به روح وانديشه امت اسلامى و گسترش پيام وحى امكانات گسترده اى را دراختيار داريم .

ديگر براى مسلمان بودند موحد ماندن و دين خواهى و خداجويى تحقير نمى شويم شكنجه نمى بينيم و...
يعنى از آن امنيت موعودالهى برخورداريم .

[ومن كفر بعد ذلك فاولئك هم الفاسقون] 8 .

اكنون پس از رسيدن به قدرت و ثبات موقعيت و نيزامنيت و نعمت اگر حق اين امكانات و شرايط ويژه را به جا نياوريم ناسپاسى كرده و حريم بندگى خدا را شكسته ايم .

امروز وعده الهى تحقق يافته و نوبت ماست كه حقيقت خويش را رو كنيم وادعاهامان را به اثبات رسانيم .

بديهى است كه نيازها و مسائل و مشكلات حاكميت دين متوجه كسانى است كه در راه استقرار آن تلاش كرده اند. يعنى حوزه هاى علميه و سازمان روحانيت .

انديشه وران و دانشيان حوزه و روحانيت از يرباز به ارتباط تنگاتنگ استقرار و نيز تداوم حكومت دينى با شخصيت و كارآيى و عملكرد و توان حوزه هاى علميه و سازمان روحانيت مى انديشيدند و كاستيهاى آن را در هر فرصت و موقعيتى يادآور مى شدند و براى بهره گيرى صحيح و شايسته از وجود حوزه ها و روحانيت مسايلى را پيشنهاد مى كردند. برخى سخن ازاصلاح به ميان مى آوردند و گروهى تحول را ضرورى مى شمردند.

گروهى در تجزيه و تحليل برخى مشكلات اساسى نظام به سراغ عوامل مختلف مى رفتند. ولى برخى ريشه بسيارى از كاستيها و مشكلات را در گره هاى ناگشوده مبانى نظرى و فقهى و نيز وضعيت فرهنگى و سيستم حوزه ها جستجو مى كردند.

بديهى است كه منظوراين نيست كه اگر مدير با وزيرى در محاسبات خويش دچاراشتباه يا لغزشى شده گناه آن متوجه حوزه هاست . خير.

اصولا مسايل جزيى و مقطعى و مشكلات اجرايى دراين جا مورد نظر نيست .اين جا سخن از خط مشيهاى سياسى اقتصادى قضايى فرهنگى تبليغى و...است .

دراين شرايط احساس نياز و مشاهده خلاها دوباره سخنان مصلحانى چون شهيد مطهرى در رابطه با لزوم اصلاح سازمان روحانيت با شدتى بيشتر مطرح گشت .

انديشه هاى روشن حوزوى و كسانى كه در دام تحجرها و باورهاى كهنه گرا نيفتاده بودند از يكسو به شدت براى پيشبرد صحيح نظام اسلامى تلاش مى كردند واز سوى ديگر ضرورت پيدايش تحولى عميق را در حوزه هااحساس مى نمودند چه اين كه ميان اين دو (نظام اسلامى و حوزه ها) نمى توانستند تفكيكى قابل شوند.

زيرا معتقد بودند و نيز معتقدند كه :

[... نظام جمهورى اسلامى به طبيعت خود نظامى وابسته به علماى دين است و علماى دين هم ازاين حيث كه در پديد آوردن اين نظام سهم وافر را داشته اند و هم ازاين جهت كه مردم درباره نظام
به آنها مراجعه مى كنند و هم ازاين جهت كه خود از جهات مختلف و در مشاغل مختلف در نظام مسوولند لذا علماى دين و حوزه هاى علميه بايداز وضعيت نظام و مديريت نظام آن چنان كه هست مطلع باشند]... 9 .

اين پيوستگى و تفكيك ناپذير بودن كه مبناى اين نظريه امام رحمه الله عليه را تشكيل مى دهد :[ اسلام منهاى روحانيت مساوى است بااسلام منهاى اسلام] .

نفى اين پيوستگى است كه اسلامخواهان را نسبت به وضعيت حوزه ها نگرانتر مى سازد. آن جا كه شخصى مانندامام راحل پس از آن همه مشاغل و در سنين بالاى عمر و در پايانى ترين مراحل زندگى مهمترين سخنان را با حوزويان در رابطه با وضع حوزه ها دارد. هشدار مى دهد راه مى نماياند و دعوت به اصلاح مى كند.

بشارتى كه در حال تحقق است
چنانكه گفتيم دردمندان بسيارى به موضوع اصلاح و تحول حوزه ها انديشيده اند سخن گفته اند و مطلب نوشته اند و بسيارى از آنان با گذشت زمان و عدم مشاهده پيشرفتها و مايوس شدند. غافل ازاين كه هر تلاشى بر خدا و در راه دين صورت گيرد عقيم و بى ثمر نمى ماند.

سنت الهى چنين است كه تلاشها را به ثمر نشاند دير يا زود.

بشارت خداست كه سرنوشت امتها و گروهها را خودشان بايد رقم زنند و تلاش آنان بى ثمر نخواهد نشست .

اكنون كه بشارت و وعده الهى با جلوه اى ديگر در حال تحقق و عينيت است .

ما كه در روزگارى شاهد تحقق بزرگترين آرمان خويش يعنى حاكميت دين و برقرارى نظام اسلامى شديم اكنون نيز شاهد فصل نوينى از شگفتن آرمانهاى خود در رابطه با تحول حوزه ها و سازمان روحانيت هستيم .

سخنان ژرف و واقع بينانه رهبر نظام اسلامى حضرت آيه الله خامنه اى در تارخى 1370/11/30 براى حوزه هاى علميه سرآغاز فصل حيات و تحول و پويندگى حوزه ها گرديد و نشاط رفته را در فكر وانديشه و باور اصلاح طلبان حوزه بازگردانيد. و براستى ثابت كرد كه اگر تلاشى خالصانه صورت گيرد سرانجام به ثمر خواهد نشست .

آن گاه كه مشكلات و نيازهاى حوزه در جمع عظيم روحانيان بر زبان شيواى مقام معظم رهبرى جارى گشت و با شور و شوق واستقبال همه حوزويان مواجه گرديد ما هم به عنوان عضوى از خانواده حوزه اگر نگوييم بيش از ديگران همانند آنان مشعوف شديم .
شعف مااز آن حيث مى توانست فزونتر باشد كه داراى دو جنبه بوده :

1. موضوع تحول حوزه به شدت مورد نياز مى نموده واز شرايط فعلى آن رنج مى برديم و نويد به تحول نويد به اصلاح و كجيها واميد به تعالى بوده .

2. مااصحاب مجله حوزه از سال 1362 تاكنون بيشترين سخنان را در زمينه لزوم تحول حوزه ها داشته ايم و شايد كمتر موضوعى را بتوان سراغ گرفت كه در زمينه نيازهاى حوزه به تفصيل يا به اجمال مورد نظر مجله واقع نشده باشد.

آنچه براى ما مسرت آفرين بوده اين است كه بيشتر موضوعات مهم موضع گيريها واهتمام هايى كه ما در گذشته نسبت به حوزه و سيستم و تشكيلات آن داشته ايم و چه بسا در زمان خويش موردايراد برخى عناصر حوزوى قرار مى گرفته است امروز با بيانى صريح تر در كلام رهبرى جلوه گر است و جو عمومى حوزه نيز پذيراى آن مى باشد.

ما خداى را سپاسگزاريم كه تاكنون راه خويش را دراين راستا به صواب پيموده ايم و به توفيق الهى توانسته ايم نياز زمان خويش را درك كنيم و مصرانه آن را دنبال نماييم واز طعن ها و عيبجويهاى تنگ نظران و كوته بينان نهراسيم .

اكنون براى ارائه نمونه اى از سرفصلها و مطالبى كه ما در شماره هاى پيشين درباره مسايل حوزه آورده ايم اشاره اى خواهيم داشت تا هم گواهى باشد بر آنچه گفتيم و هم رهنمودى باشد براى آنان كه در شرايط فعلى به تحقيق اين مسايل پرداخته اند.

اين مقاله از شهيد مرتضى مطهرى رحمه الله عليه مى باشد كه در نوع خود كم نظيراست زيراايشان در شرايطى اين بيانات راايراد كرده كه كمترين استقبالى در ميان حوزويان آن روز نسبت به آن مطالب ديده نمى شده است . مگر در ميان روشنفكران حوزه كه دراقليت محض بوده اند.

اين مقاله در سال 1341 در كتاب[ بحثى درباره مرجعيت و رحانيت] چاپ و منتشر شده است مجله حوزه آن را در شماره 1 2 و 3 در آبان و آذر واسفند 1362 آورده است .

دراين مقاله به مطالب ذيل اشاره شده است .

1. دلايل ضرورت انديشيدن به حوزه واصلاح آن .

2. ريشه اصلى مشكلات نظام حوزه و روحانيت .

3. نقش سازمان و نظام صالح .

4.ارزشهاى موجود در نظام حومه (كه بايد در هر حال حفظ شود).

5. نقايص آموزشى (نداشتن كنكور ورودى نبودن كنترل بر روند درسى طلاب عدم استعداد يابى
طلاب) .

6. مشكل بى حد و حصر بودن استفاده از لباس .

7.افراط در برخى مباحث و موضوعات و غفلت از مباحث اصلى .

8. مساله بودجه .

9. تمركز و قدرت .

10. عوامزدگى و تاثير منفى آن در تحولات حوزه .

11.ارزش نظم و نظام سازمان .

12. وعظ و تبليغ .

آفاق فكرى برونحوزه اى
بى ترديد يكى از پيش كسوتان طرح مسايل حوزه واصلاح طلبان روشن انديش استاد محمدرضا حكيمى است كه استفاده از آراى وى در تحولات جارى حوزه ضرورى خواهد بود.

مجله حوزه در شماره هاى 1 2و3 سال 1362 مطالب ارزنده اى رااز استاد تحت عنوان[ آفاق فكرى برونحوزه اى] آورده است كه سرفصل مباحث آن چنين است .

1.ابعاد فكرى .

لزوم برخوردارى حوزه ازابعاد وجودى و آفاق فكرى گسترده وسعت انديشه معلومات سرشار.

2. مديريت روحى و فكرى جامعه . ضرورت داشتن نيرو براى هر مقام و موضعى كه در فكر و فرهنگ مطرح است .

3. حضور در زمان .

4. شناخت مرزهاى فكرى .

استوار مكتب .

5. حقانيت

6. شناخت تحولات .

7. سخنى از شيخ طوسى مرزبان بزرگ .

8. برنامه ريزى نه كلى گويى .

9. مسائل و تكليفها.

الف . مساله كودكان .

ب . مساله جوانان .

ج . مساله نظام دانشگاهى .

د. مساله مطبوعات و نشريات .

و. مساله اخلاق عمومى .

ز. حفظ آرامش و سكينه روحى دراجتماع .

ح . هنر و مسائل هنرى .

ط. حضور تبليغى در خارج كشور.

ى . حضور فرهنگى در سطح جهان .

يا. شناخت كشورهاى اسلامى و مسلمين جهان .

يب . حضور تعليمى تبليغى امدادى وارشادى در كشورهاى اسلامى و در ميان مسلمين جهان .

10. فلسفه سياسى و روش حاكميت دراسلام .

11. سياست اقتصادى اسلام در تامين عدالت اجتماعى .

12.اسوه اى براى طلاب جوان .

الف . جامعيت .

ب . حضور در صحنه هاى سياسى واجتماعى .

ج . آثار گستردگى ابداع .

د. نثراستوار و روان .

ه. روح لطيف و شعرشناسى .

و. نمونه اى از تعهد.

ز. قرآن كريم .

ح . سيره نبوى .

ط. آشنايى با[ نهج البلاغه] .

ى . عبادت و تهجد.

يا. شناخت تحليلى تاريخ اسلام .

يب .اطلاع ازاحوال عالمان .

يج . خوى علمى .

يد. حريت فكرى و شهامت اصلاحى .

يه . شناخت اقتصاد زمان و توجه به امر حياتى عدالت اجتماعى .

13.اشراف در مرزبانى .

14. يادى از مرزبانان .
ارزيابى مسووليت حوزه هاى علميه
مقاله اى در شماره 14 سال 1365.

1. سخن از نگرانى ها.

نگرانى ازاين كه آيا براستى همه مديران و مسؤولان شناخت همه جانبه و عميق از مسايل اسلامى وانطباق آنها بر موضوعات مستحدثه و نوين اجتماعى دارند؟

2. سخنى ديگراز نگرانيها.

اسلام خودش در مقابل اين ارزشهايى كه مى خواهد بشكند يعنى ارزشهاى مطرود وى در قلمروهاى حياتى و سياسى يا فرهنگى و يا درامور ديگر چه مى تواند به دنياارائه نمايد.

3. حوزه مخاطب اصلى بيان نگرانيها.

4. جايگاه حوزه در عصر تولد دوباره اسلام .

5. جايگاه رفيعتر و مسئوليتهاى بزرگتر.

6. به چه دلخوش داشته ايم ؟

آيا خوشحال باشيم كه عصر عصر تولد دوباره اسلام و حاكميت اسلام و اقبال به سوى اسلام است در حالى كه حوزه امروز ما با حوزه ديروز ما فرق چندانى نكرده است و تحولى بنيادى رخ نداده است .

7. حوزه و مسؤوليتهايش .

حوزه بايد در صحنه جهانى از حالت تدافعى به مرحله ابتكار و خلاقيت رسيده و دشمنان فكرى و عقيدتى و سياسى خود را به موضع دفاع بكشاند.

8. مشكلات اساسى حوزه ها.

الف . مشكلات علمى و فرهنگى .

ب . مشكلات آموزشى .

ج . مشكلات پذيرشى .

د. مشكلات اقتصادى .

ه. فقدان تشكيلات و مديريت صحيح .

مديريت در حوزه هاى علميه
مقاله تدوين شده در مجله شماره 16 شهريور 1365.

1. لزوم پاسدارى شايسته ازانقلاب .

اگر مهلت از دست رود وامانت بزرگ خداوند به شايستگى ارج نهاده نشود بر دوش دارندگان اين

امانت مخاطبان اصلى[ انه كان ظلوما جهولا] خواهند بود.

2. حوزه در بستر تحول زمان .

اگر حوزه در شيوه هاى علمى و پژوهشى و تبليغى خود تحولى منطبق با نيازهاى جهان اسلام پديد نياورد توان تحمل بار مسؤوليت عظيم خويش را به شايستگى نخواهد داشت .

3. ضرورت مديريتى صالح و شايسته .

ضرورى ترين حركت و تحولى كه بايد در حوزه رخ دهد شكل گرفتن مديريتى است مبتنى براصول اسلامى كه به دوراز شائبه تنگ نظرى كوتاه نگرى خود محورى و طبقه سالارى باشد.

4. ملاك ضرورت مديريت .

در يك جامعه ره چه سازمانها بزرگتر و حساستر مى شود ضرورت مديريت آن بيشتر و نوع مديريتش نيز پيچيده تر مى گردد.

5. نقش مديريت در كارآيى سيستمها.

عصرامروز آن چنان براى مديريت اهميت قائل است كه دانشمندان عصر ما را عصر مديريت مى نامند.

6.ايمان و تقوا خلا مديريت را پر نمى كند.

7.انواع مديريت .

8. مديريت شورايى فراگير.

9.اركان اصلى مديريت شورايى فراگير.

الف . ولى فقيه .

ب . فقها.

ج . مدرسان متعهد و داراى بينش .

د. طلاب و فضلاى جوان و خوشفكر و حركت آفرين .

اركان مديريت در حوزه
مقاله اى تدوين يافته در شماره 17 آبان 1365.

1.اهميت تبيين اركان واصول مديريت حوزه ها.

2. جايگاه ولى فقيه در تشكيلات مديريت حوزه و روحانيت .

3. نقش فقها و مدرسان در تشكيلات مديريت حوزه .

4. نقش انديشمندان حوزه اى در تشكيلات مديريت حوزه .

5. ضرورت حضور طلاب در تشكيلات مديريت حوزه .

حضور طلاب در تعيين سرنوشت خويش مساله اى است كه تاكنون عملا مورد بى توجهى قرار گرفته و نقش فعال و خلاق و مبتكر و جريان آفرين آنان ناديده انگاشته شده است .

حوزه زادگاه انديشه و خاستگاه شخصيت و پشتوانه هميشگى هويت صنفى و فكرى و عقيدتى طلاب است و آنان نمى توانند نسبت به چگونگى مديريت آن بى تفاوت باشند.

6. نحوه حضور و نظارت ولى فقيه .

7. نحوه حضور و نظارت فقها و مجتهدان .

8. نحوه حضور مدرسان .

9. نحوه حضورانديشمندان حوزه اى در نظام مديريت حوزه .

10. نحوه حضور و تاثيرگذارى طلاب در مديريت حوزه .

11.اعلام آمادگى مجله حوزه براى دريافت طرحها و نظرات تكميلى طرح ارائه شده .

مديريت در حوزه هاى علميه طرح و برنامه
مقاله اى تدوين يافته در شماره 18 دى ماه 1365.

1. رابطه[ طرح و برنامه] با[ مديريت] .

2. مفهوم[ طرح و برنامه] در سيستم مديريت .

3. ويژگيهاى[ طرح و برنامه] در كار مديريت .

الف . شناخت ارزشهاى اصولى و زيربنايى سازمان و تعيين هدف نهايى .

ب . تعيين اهداف كوتاه مدت و دراز مدت .

ج . پيدا كردن عملى ترين و ثمربخش ترين راه براى رسيدن به اهداف . د. تجزيه و تقسيم كارها و رشته ها و تخصصها.

ه. برآورد كل نيروهاى انسانى مورد نياز.

و. بررسى كميت و كيفيت نيروهاى موجود.

ز. زمان بندى براى پيمودن مراتب .

ح . فراهم آوردن زمينه هاى بازدهى و ثمربخشى و شناخت تقاضاهاى جامعه از حوزه .

ط.ايجاد سيستم نظارت و كنترل .

ى . توجه به مشكلات و موانع احتمالى و در نظر گرفتن آنها در برنامه ريزى .

4. آيا چنين طرح و برنامه اى براى حوزه علميه ضرورت دارد؟

5. طرح و برنامه، و تاثير آن در حفظ دستاوردها.

6. عامل تداوم نيافتن نهضتهاى اسلامى در گذشته .

الف . در دست نداشتن طرح و برنامه اى مدون .

ب . دراختيار نداشتن كادر لايق و صالح براى شوون مورد نياز.

ج . تعدد مراكز تصميم گيرى و عدم تمركز مديريت .

7. چرا تاكنون حوزه ها[ طرح و برنامه] نداشته اند؟

8. عوامل جو ركود وايستايى .

9. كوتاهى روحانيت درارائه[ طرح و برنامه] .

اين كوتاهى هم در رابطه با كل نظام و حاكميت اسلام بر جامعه به

چشم مى آيد و هم در رابطه با وضعيت درونى و ساختار تشكيلاتى خود حوزه ها و سازمان روحانيت .

10. طرحى براى حوزه مقدم بر طرحى براى جامعه .

11. حوزه سيستم انديشه گر نظام اسلامى .

12. رهبرى و هدايت با كلى گويى تحقق پذير نيست .

13. طرح و برنامه حوزه ها و رابطه آن با مصالح جهان اسلام .

الف . ضرورت عدم دخالت ناآگاهان محدودانديش در تهيه طرح و برنامه براى حوزه .

ب . لزوم بهره گيرى از همه عناصر آگاه و متعهد دراين راستا.

مسائل نظام حوزه
مقاله اى تدوين يافته در شماره 19 فروردين 1366.

1. زمينه هاى كلى و نظرگاههاى عمده نظام .

2. اصلى ترين هدف حوزه ها.
الف . آيا فقط كار يك روحانى خودسازى به معناى كسب نور جين است و هيچ وظيفه اى در قبال جامعه و بشريت ندارد؟

ب . يااين كه روحانيت و حوزه ها علاوه بر خودسازى در قبال جامعه و بشريت مسوولند و بايد هدف خويش را به وسعت جغرافياى جوامع انسانى گسترش بخشند و براساس آن برنامه ريزى كنند.

3. اولين گام تعيين هدف نهايى .

4. دومين مرحله تعيين مسايل عمده نظام .

5. مسايل عمده نظام حوزه .
الف . مديريت و تشكيلات ادارى .

ب . پذيرش و گزينش .
ج . آموزش .

د.امور علمى و تحقيقاتى ارتباطات علمى با مراكز جهانى .

ه. مسايل صنفى (مالى و...).

و. پرورش اخلاقى و معنوى .

ز.امور تبليغى و بازدهى .

ح .ارتباط نظام حوزه با نظام اجتماعى .

ط. پيوستگى جريان حوزه با مجموع نظام روحانيت .

6. سومين مرحله تجزيه و تحليل مسايل عمده نظام .

7. مديريت و تشكيلات ادارى .

8. پذيرش و گزينش .
الف . شرايط پذيرش شوندگان

ب . نحوه گزينش .

9. مسايل مربوط به امر پذيرش .
الف . تعيين حد متوسط سن داوطلبان با توجه به رشته هاى مختلف .

ب . تعيين ميزان تحصيلات به لحاظ رشته ها و تخصصها و خدمات .

ج . شناسايى سوابق ...

د. بررسى انگيزه ها.

ه.اخذ تعهد درانجام وظايف و ماموريتهاى حوزه اى .

10. مسايل مربوط به گزينش .
الف . تعيين حد مجاز و لازم براى تجسس از سابقه فرد.

ب . مشخصات گزينش كنندگان وانتخاب آنان براساس ضابطه و نه رابطه .

ج . جلوگيرى ازاعمال نظرهاى شخصى و گروهى درامر گزينش .

د.استفاده از روشهاى علمى در گزينش .

ه. برخورد سالم با مراجعه كنندگان .

و. بكارگيرى سعه صدر در عين مراعات ضوابط.

ز. نظارت و كنترل بر حسن جريان كارگزينش .

11. مسايل مربوط به آموزش
الف . بررسى متون آموزشى موجود و تعيين قوتها و ضعف آن .
ب . تدوين متون آموزشى جديد و فاقد ضعفهاى موجود.

ج . بررسى شيوه هاى مختلف آموزشى و به كارگيرى بهترين آن .

د. نظارت براجراى صحيح آموزش .

ه. وجود سيستمى فعال در جهت بالا بردن سطح آموزش .

و. ويژگى طراحان نظام آموزشى .

ز.استعداديابى طلاب .

12. مسايل مربوط به امور علمى و تحقيق .
الف . كشف و شناخت معارف قرآنى و علوم اسلامى در زمينه هاى مختلف .

ب . گسترش دادن به دامنه علوم و رشته هاى علمى حوزه اى .

ج . تعيين حدود و مشخصات دانش عمومى حوزويان .

د. تبيين تخصصهاى مختلف رشته هاى علمى .

ه. بررسى شيوه هاى رايج پروهشى و تحقيقى در حوزه ها و رفع كاستى هاى آن .

و. تاسيس مراكز بزرگ تحقيقاتى و بين اللملى .

ز.ارتباط با مراكز علمى و فرهنگى جهان .

ح . تضمين امنيت افراد درابراز عقايد علمى و فرهنگى .

ط. هماهنگى كارهاى تحقيقى با نيازهاى جامعه و جوامع اسلامى .

مسائل نظام حوزه (قسمت دوم )
مقاله اى درج شده در شماره 20 خرداد 1366.

1.هويت معنوى و شخصيت اجتماعى .
2. مسائل خاص حوزه .
الف .اخلاق حوزه اى .

ب . كارآيى و بازدهى و فعاليت .

ج . لباس روحانيت .

د. تشكيلات و سازماندهى .

3. اخلاق حوزوى .
الف . شناخت ارزشها و ويژگيهاى اخلاق حوزوى .

ب . رفتار منافى با شخصيت و هويت حوزوى .
ج . شناسايى نارسايى هاى اخلاقى موجود.

د. ريشه يابى روانكاوانه مشكلات اخلاقى .

ه. تدارك راههاى اصولى .

و.اعمالم تصفيه جدى .

ز. وجود مرجعى قضايى و قانونى براى رسيدگى به تخلفات .

4. لباس روحانى .
الف . فلسفه وجودى لباس روحانى .

ب . مشكل بى ضابطگى دراستفاده از لباس .

ج . شناخت سوءاستفاده هايى كه از لباس مى شود.

د. تعيين ضوابط علمى واخلاقى براى پوشيدن لباس .

ه. تعيين مجازات براى متخلفان از ضوابط مربوط به لباس .

و. ضمانت اجرا.

5. فعاليتهاى حوزوى .
الف . تعيين كارهاى واقعى واصيل .

ب . تفكيك كارهاى اصيل از كارهاى كاذب و سطحى .

ج . تعيين شرايط براى كسانى كه عهده دار فعاليتهاى تبليغى واجتماعى مى شوند.

د.اصلاح و تصفيه كسانى كه فاقد شرايطند.

ه. بررسى طرحهاى كوتاه مدت و دراز مدت دراين زمينه .

6. پرورش اخلاقى و معنوى حوزه ها.
الف . تاسيس بخشى به منظورارزيابى مداوم مسايل اخلاقى و معنوى حوزه ها.

ب .استفاده از روشهاى علمى روان شناسى و جامعه شناسى و علوم تربيتى درارزيابى و سازندگى .

ج . پيشگيرى قبل از نياز به اصلاح و تصفيه .

د. شناخت عوامل در زمينه هاى انحراف .

مسائل نظام حوزه (قسمت سوم)
مقاله اى درج شده در شماره 21 مرداد 1366.

1. امور تبليغى و بازدهى حوزه .
الف . توجه به تاثير شگفت تبليغات در جامعه بشرى .
ب . شناخت رابطه قديم تبليغ و هنر.

ج . تبليغات مستقيم و غيرمستقيم .

د. بررسى كاستى هاى موجود در روشهاى تبليغى .

ه. حذف مبلغان و عناصر فاسد.

و. وجود مرجعى تصميم گيرنده و كنترل كننده براى امور تبليغى .

ز. تعيين ضوابط براى مبلغان .

ح . تبليغات خارجى و داخلى .

ط. بهره گيرى از دوران مشموليت طلاب در گسترش دادن به كار تبليغ .

جايگاه اجتماعى حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 22 مهر 1366.

1. تعيين جايگاه اجتماعى حوزه .

2. مفهوم جايگاه اجتماعى .

3. آثار منفى نامشخص بودن جايگاه اجتماعى حوزه .

4. چگونگى ايفاى نقش معلمى و رهبرى فكرى .

مبانى نظرى جايگاه اجتماعى حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 23 آذر 1366.

1.اهداف غائى و آلى در حركت انبياء.

2. حركت براساس عينيتها.

3. جايگاه انبيا در جامعه بشرى .

4. معلمى انسان درابعاد مختلف .

5. لزوم تداوم راه انبياء( ع) .

6. ميراث و ميراث بران پيامبر(ص) .

اصول كلى و شيوه هاى عملى رسالت اجتماعى حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 26 خرداد 1367.

1.اصول كلى رهبرى و هدايت جامعه .

الف .اصل تفكر و بينش اجتماعى .
ب . هدايت يافتگى و صيانت صنفى .

ج . حركت براساس برنامه ريزى و همگام با نيازها.

د. حفظاصول ارزشى و پايبندى به آن .

ه. شناخت و بكارگيرى موثرترين شيوه ها.

2. شيوه هاى عملى

مسايل مالى واقتصادى نظام حوزه
مقاله اى درج شده در شماره 27 مرداد 1367.

1. منابع مالى نظام حوزه .

الف . موقوفات و صدقات جاريه .

ب . وجوهات شرعى (سهم امام .

( 2. مزايا و مشكلات .

الف . مشكلات اخلاقى در بهره گيرى از سهم امام و جذب آن .

ب . مشكلات بينشى و سياسى نشات يافته از شكل ارتزاق .

ج . مشكلات اجتماعى نشات يافته از نوع ارتزاق حوزه ها.

مسائل مالى واقتصادى نظام حوزه (قسمت دوم)
درج شده در شماره 28 مهر 1367.

1. ضرورت تمركز بودجه حوزه ها.

2. مشكلات عدم تمركز.

الف . تشتت آراء در تصميم گيرى براى مسايل حوزه .

ب . تقويت روحيه بيت گرايى و پيدايش قشرى گرى .

ج .امكان تصرفات غير مجاز براى عناصر نفوذى و سودجو.

د. صرف سهم امام درامور غير زيربنايى و محدود.

ه. صرف بودجه براساس تصميم گيرى يك فرد و نهايتا هدر رفتن آن .

و. سامان نيافتن نيازها و نابسامانى هاى مالى حوزه .

ز. تقسيم شهريه به صورتى پراكنده و غيرمحترمانه و شيوه هاى ابتدايى .
3. ضرورت تجديد نظر درامر شهريه ها.
4. شيوه پرداخت شهريه .

5. تامين معاش .

6. وضعيت معيشت در گذشته .

7. وضع اقتصادى توده مردم وارتباط آن با وضع معيشتى حوزه ها.

8. زهد يا فقر؟

9. تاثيرگونه معيشت بر عقل وانديشه واخلاق .

10. تاثيرگونه معيشت بر روابطاجتماعى .

11. وضع معيشت در حال .

12. اصلاح معيشت بر پايه، كفاف .

خطر نظم و نظام تشكيلاتى براى حوزه ها
مقاله درج شده در شماره 29 آذر 1367.

1. تفكيك دو نظرگاه در زمينه لزوم يافتن حوزه ها و يا باقى ماندن آن بر وضع موجود.

2. نظريه هاى منفى در زمينه نظم و تشكيلات حوزه .

الف . سطحى نگران كوتاه انديش .

ب . آگاهان نگران و دلواپس .

3. آيا تشكيلات مانع رشداستعدادهاست ؟

4. كارآيى سيستم حوزه و دانشگاه .

5. مدارس تحت برنامه حوزه ها.

6.انواع ضوابط تشكيلاتى .

خطر نظم و نظام تشكيلاتى براى حوزه ها (قسمت دوم)
درج يافته در شماره 30 بهمن 1367.

1. مشكل ناآشنايى منتقدان با روشهاى علمى جديد.

2. محدوديت اطلاعات .

3. تشكيلات و بوروكراسى .

4.اشتياق به حفظ سنتهاى صنفى.

5. آفت شناسى و آفت زدايى از تشكيلات .

الف . آفت بوروكراسى و راه حل آن .

ب . آفت مدرك گرايى و راه حل آن .

ج . آفت محدود شدن استعدادها.

د. آفت ديكتاتورى تشكيلات .

نقش حوزه در شكست يا تداوم انقلاب
درج شده در شماره 31 فروردين 1368.

1. تحولات اجتماعى در پرتو عوامل قانونمند.

2. مسووليت روحانيت در قبال اسلام وانقلاب .

3. راهى كه روحانيان در پيش دارند.

4. دردهاى حوزه و درمانها.

5. متظاهران به اصلاح طلبى .

مسؤوليت حوزه هاى علميه در نگاه بلند رهبرى
درج يافته در شماره 34 مهر 1368.

1. حوزه هاى علمى هسته مركزى نظام .

2. حوزه ها مسؤول تدوين نظام ارزشى اسلام .

3. ناهماهنگى تلاش با نيازهاى واقعى زمان .

4. ضرورت اصلاح و بازسازى نظام حوزوى .

5. لزوم حضور طلاب جوان در صحنه هاى انقلاب .گ

6. فراخوانى به وحدت و همدلى .

بازسازى و رسالت حوزه و دانشگاه
سرمقاله شماره 35 آذرماه 1368.

1. تصوير بازسازى .

2. حوزه ها و فرهنگ صنعتى .

3. مسائل كاربردى نظام حوزه .

الف . تجديد نظر در برنامه هاى درسى .

ب .اصالت كلى دانشهاى دينى .

ج . تفكيك حوزه هاى اجرائى .

اين نمونه اى بوداز برخى مسايل كه مجله حوزه در طول ساليان دراز همواره بدان توجه داشته واز هر فرصتى براى طرح آنها سود جسته است .

البته يادآور مى شويم كه در بسيارى از مصاحبه ها و مقالات ديگر مجله مطالب بسيار سازنده و راه گشايى در زمينه مديريت نيازها و برنامه اى

ضرورى حوزه مطرح شده است كه شناسايى و مورد دقت قرار دادن آنها نيز مى تواند در بردارنده رهنمودها و آرايى بس عميق و مترقى باشد.

چنانچه توفيق الهى ما را مدد كند در تنظيم و يا فهرست بردارى آنهااقدام خواهيم نمود و دراختيار مشتاقان مسايل نظام حوزه و روحانيت قرار خواهيم داد.

اكنون كه زمينه پذيرش اين حقايق به صورت گسترده اى در حوزه پديد آمده است تا آن جا كه رهبر بزرگوار نظام با قدرت و صلابت عميق ترين دردها را در سطح حوزه و در برابر ديد همگان مطرح ساخته و دردهاى ديرين خود را با روشن ترين بيان و صريح ترين تعابيراظهار داشته اند نويد بزرگى است براى همه كسانى كه ده ها سال اين سخنان را محرمانه و بدون داشتن پايگاه لازم اجتماع واجرايى و با نااميدى و دلواپسى مطرح مى كرده اند.

نگرانى از چگونگى ادامه راه
فصل شگفتن آغاز شده است امااين فصل چگونه تداوم خواهد يافت .

صريح تر بايد گفت زيرانگرانى جدى است .

زمانى كه منشورامام براى حوزويان مطرح گرديد و حضرت امام در آن جا طلاب جوان و جامعه مدرسان را به همكارى و همفكرى دعوت كردند و در پى آن پيام سمينارى از جانب آنان برگزار گرديد در آن سميناركميسيونها برقرار شد و حرفها زده شد و به دنبال آن موضوع نمايندگان شهرستانها مطرح گرديد ولى عملا ديديم كه همه آن برنامه ها به آنچه مورد هدف بود نينجاميد.

يعنى پس از گذشت چند سال مى بينيم حضرت آيه الله خامنه اى با صراحت هر چه تمام تر در برابر همه طلاب واعضاى جامعه مدرسان و شوراى مديريت ضمن تقديراز هر زحمتى كه كشيده اند چنين بيان مى دارد:

مشكل كاراين است كه براى اداره حوزه به اين عظمت شوراى مديريت امكان ندارد بتواند كارى از پيش ببرد .

اين واقعيتى است كه امروز مى توان آن را به صراحت بيان داشت و تجربه هم آن را نشان داده است . ما در مقالات گذشته خود درباره مسايل حوزه بارها و بارها گفته ايم كه فكر و سليقه وانديشه يك
گروه خاصى نمى تواند سرنوشت حوزه بااين عظمت و كارى بااين گستردگى را مشخص سازد زيرا هر گروهى محدوديتهايى در بينش دارد .

ازاين رو براى تشكيلات حوزه بايد همه انديشه هاى نيرومند حوزوى از هر طيف و گروهى كه باشند. هر گروهى كه متعهد و معتقد به ارزشهاى دينى وانقلابى است بايد شركت كنند تا حوزه حقيقتا در راستاى تامين منافع اسلام و مسلمين قدم بر دارد نه در راه سليقه ها و برداشتها و عقايد فقهى و سياسى واجتماعى يك گروه خاصى . .

پس اولين و مهمترين موضوع در زمينه پى گيرى سخنان رهبرى اين است كه ببينيم چگونه مى توان به همه نظرها بدون سانسور بدون اعمال نظر و بدون رئيس تراشى از ناحيه يك خط و گروه دست يافت .

اگر چنين مرجعى پا گرفت اميد به تداوم صحيح اين راه مى رود. تا زمانى كه تشكيلات برنامه ريزى و خط دهى دراختيار يك جناح فكرى خاصى باشد واقعيتهاى حوزه همچنان فداى گرايشهاى جناحى خواهد شد و آرمانهاى امام راحل و رهبر معظم انقلاب در زمينه تحول حوزه ها به بار نخواهد نشست .

همه اين تلاشها و برنامه ريزيها واحساس مسؤوليتها حركتى است به سوى آن روشنايى برزگ وانشاءالله جلوه ها و سپيده هايى است از آن فجر جهانى يعنى تحقق حاكميت دين بر سراسر جهان با ظهور بقيه الله الاعظم حضرت مهدى ( ع) .

بى شك ظهور آن گرامى و تحقق آن صحنه عظيم تاريخ انسان نيازمند و زمينه هايى آماده است چه اين كه سنت خداوند جارى ساختن امور براساس وسائط لازم است .

و مااميدواريم كه انقلاب اسلامى و نيز حركت هاى نوين و تحولات آينده نظام حوزه به سوى تكامل هر چه بيشتر و جهان گير شدن تبليغات و تعاليم اسلامى زمينه اى باشد براى عملى شدن وعده عظيم الهى و رسيدن صالحان به وراثت زمين .

--------------------------------------------------------------------------------

پاورقى ها
1. سوره يوسف آيه 87.

2. سوره بقره آيه 214.

3. سوره انفال آيه 87.

4. سوره توبه آيه 120.

5. سوره رعد آيه 11.

6. سوره انفال آيه 105.

7. سوره نور آيه 55.

8. سوره نور آيه 55.

9. از سخنان مثام معظم رهبرى روزنامه جمهورى اسلامى 70/11/16.

نام کتاب : نشریه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 48  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست