responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نشریه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 17  صفحه : 9
شيوه نويسندگى و نگارش


اينك ازانواع ادبى به نمايش (= تآتر) و نمايشنامه نويسى و به انواع متفرع از آن مى پردازيم :

به عنوان مقدمه اين نكته را كه از قول يكى از بزرگان ما نقل شده است در صدر مقال مى آوريم كه گفته است: [سخنانى كه پشتوانه هنرى نداشته باشد ماندگار نيست] .

براستى سخنانى ماندنى است كه علاوه بر محتواى ارزشمند با فصاحت و بلاغت و هنرمندى توام باشد.

مصداق اعلا واجلاى اين سخن معجزه باقيه رسول گرامى اسلام(ص) قرآن كريم است كه در آن كتاب عظيم از آن چنين تعبير شده است :

الله نزل احسن الحديث كتابا متشابها مثانى تفشعر منه جلودالذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم وقلوبهم الى ذكرالله ذالك هدى الله يهدى به من يشاء ....
[خداوند بهترين سخن را نازل كرد كتابى كه آياتش ( از نظر لطف و زيبائى و عمق و محتوا) همانند يكديگراست آياتى مكرر دارد ( اما تكرار شوق انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه براندام كسانى كه در برابر پروردگارشان خاشعند مى افتد سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خداى مى گردد اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد به آن راهنمائى مى كند] 1

و حضرت على(ع) درباره اين كتاب كريم چنين مى فرمايد:

وان القرآن ظاهره انيق و باطنه عميق ... 2 .
براستى قرآن كتابى است كه ظاهرش شگفت انگيز و باطنش ژرف و عميق است .

پس از قرآن مجيد پيامبراكرم(ص) وائمه معصومين(ع) و پيشوايان گرانقدر و خطباء و بلغاء نامور و سخندانان نكته سنج و شاعران سخته گوى سنجيده سخن متعهد نمونه هاى عالى سخنان شيوا و ماندگار را به جهان اسلام و دنياى

هنر وادب عرضه كرده اند كه هر يك را بنابر مرتبت خويش ارزشى است والا و مقامى است در خور.از سخنانى اين چنين كه پايگاهى الهى و مقامى ملكوتى دارند بگذريم حتى سخنان شوق انگيز و گفتارهاى پنداميز نيز وقتى موثراست كه علاوه بر زيبايى و هنرمندى از درونى آگاه و جانى تافته وروحى گداخته از آتش شوق برخيزد تا لاجرم بر دلها نشيند و تاثيرى عميق بر جاى گذارد.

همه سخنان ماندگار و هنرمندانه از اصلى كه بدان در بالااشارت رفت - كم و بيش - مايه مى گيرد. بارى يكى ازانواع ادبى كه مى تواند در جامعه تاثيرى بسزاكند و در تربيت ابناا بشر و آحاد مردم و راهبرى آنان بسوى كمال واصلاح بسيار پر تاثير باشد نمايش (تاتر) ود كلاماسيون (با روح ادا كردن مطلب ) و سخنورى (در حد هنرمندى و دراوج فصاحت و بلاغت ) سينما وانواع ديگر هنر مطلوب و مشروع است .

اينك دراين بخش به اجمال به نوع ادبى نمايش و نمايشنامه نويسى مى پردازيم :

تاتراز نوع هنرهاى نمايشى (دراماتيك) است كه گوشه اى از زندگى را به كمك سخن آهنگ حركات حالات غم و شادى سكوت و هيجان و صحنه متناسب (دكور) به يارى بازيگر يا بازيگران ورزيده به نمايش مى گذارد.

كلمه تاتر خوداز ريشه يونانى . Theonai گرفته شده كه به معنى (من تماشا مى كنم )است .

آنچه حوادث و پيشامدها را در بر داردو هيجانات و حركات ناشى از آنها را به هر يك از بازيگران متناسب با نقشى كه در تياترايفا مى كنند منتقل مى كند نمايشنامه (پيش تاتر) است . نمايشنامه را كسى مى نويسد كه استعداد آفرينش هنرى دارد و مى تواند محتواى آن رااز زندگى روزمره تاريخ داستان كوتاه يا بلند و... بگيرد و به آن نظمى استوار ببخشد و جهات مختلف را دقيقا به صورتى منظم و منسجم در آورد. نمايشنامه نيز مانند داستان هدف معينى را دنبال مى كند و به نتايج خاصى منتهى مى گردد.

هر نمايشنامه يا پيس تاتر داراى حركت (آكسيون ) وانتريك (وقايع اساسى نمايشنامه است . آكسيون (= حركت) عبارت است از عصاره و موضوع اصلى است كه نويسنده مى خواهد آن را بپروراند واز آن نتيجه بگيرد.

انتريك - عبارت است از سلسله پيشامدهاى مختلف كه در جريان آنها موضوع اصلى نمايشنامه گسترش و پرورش مى يابد تا در آخر به نتيجه برسد.

هر نمايشنامه مانند داستان تقسيماتى دارد:

1- عرضه و نمايشExposition: كه در حكم مقدمه است و در جريان آن بازيگران اصلى با روحيه و خصال و روابط آنان با يكديگر معرفى مى شوند و بتدريج با جريان حوادث نيز آشنائى حاصل مى گردد.

2- گره يا گره خوردگى - جائى است كه

كلاف حوادث چنان در هم پيچيده مى شود كه خوانندگان يا تماشاگران نمى توانند پيش بينى كنند كه حوادث به كجا خواهدانجاميد و كدام قهرمان پيروز و سر بلند يا شكست خورده و رسوا خواهد شد.

3- گرهگشائى - قسمت پايانى نمايشنامه است كه افق روشن مى شود و كم كم نتيجه آشكار مى گردد و نمايشنامه ختم مى شود.

****
معمولا نمايشنامه ها به سه نوع منقسم مى شوند:

1- تراژدى - كه معمولا غم انگيزاست و به مرگ يا نابودى شخصى خاتمه مى يابد مانند: نمايشنامه (اتللو) از شكسپير.

2- كمدى - كه گر چه در معنى دردآور و متنبه كننده است ولى به ظاهر مسرت بخش و خنده آوراست زيرا خصال زشت افراد بشر را به نمايش مى گذارد و نقطه هاى ضعف بشرى را نشان مى دهد. مانند نمايشنامه هاى (مولير).

3- درام - كه معمولا بدان غم انگيزاطلاق مى شود ولى از جهت اصطلاح هر نمايشنامه اى است كه نتيجه آن غم انگيز باشد يا مسرت بخش 3 .

:در هر نمايشنامه واجراى آن چند عامل تاثير مى گذارد و آن را عالى يا متوسط يابد معرفى مى كند: جنبش (ژست ) حالت - بيان - و آهنگ كلام و ...

هر يك از نكات مزبور دخالت تام دراجراى نقش بازيگر دارد.

مثلااگر آهنگ كلام را در نظر گيريم ملاحظه خواهيم كرد كه چقدر آهنگ دراداى مطلب موثراست براى نمونه كلمه (مادر) را در نظر بگيريد. خوش بيان مى تواند همين كلمه چهار حرفى را در جاهاى مختلف به چندين نوع ادا كند واز هر نوع ادائى يك منظور را بخواهد. آخرين نكته اى كه دراين مختصر بايد يادآور شويم اين است كه : تاتر مى تواند عميق ترين پيامها را به بهترين صورت به تماشاگران ابلاغ كند. نيز بايد بدانيم كه نوشتن نمايشنامه مرحله اول است ولى مرحله اى مهم و فنى . بعداز آن نوبت به بازيگران و گزينش آنان مى رسد كه بسيار دقيق است و بايد بازيگران ابتدا چندين بار نمايشنامه و نقشهاى مختلف آشنا شوند و پس از آنكه نقش خود را - با توجه به جميع جهات - انتخاب كردند زير نظراستادان كارآزموده و متخصص تمرين كافى كنند.

و باز آخرين سخن آنكه : قبل از همه چيز در كار نمايشنامه نويسى و بازيگرى تاتر استعداد و شوق و علاقه شرط اساسى است .

--------------------------------------------------------------------------------

پاورقى ها
1- زمر ، 25 .

2- نهج البلاغه خ، 18 .

3- محسن سهراب فن تاتر. چاپ اميركبير. تهران 1348ش .

نام کتاب : نشریه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 17  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست