responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 74  صفحه : 15

اخبار



 

درگذشتگان
آيت اللّه وحيدى
فقيه معظّم حضرت آيت اللّه آقاى حاج سيّد محمّد وحيدى شبسترى, يكى از علماى مشهور و مراجع حوزه علميه قم به شمار مى رفت. معظم له در ماه رجب 1335ق (1295ش) در بيت علم و تقوا و فضيلت زاده شد. پدرش آيت اللّه حاج سيّد رضى الدين (فرزند حاج سيّد محمّد فرزند آيت اللّه علامه حاج سيّد اسماعيل شبسترى) از علماى شبستر بوده و جدّش آيت اللّه العظمى حاج سيّد اسماعيل, از شاگردان آيات عظام: صاحب جواهر و شيخ حسن كاشف الغطاء و داراى اجازه از آن دو بوده و قبرش هم اينك در شبستر, مزار خاص و عام است.
معظم له, پس از فراگيرى خواندن و نوشتن در 12 سالگى به يادگيرى ادبيات پرداخت و در 15 سالگى, به تبريز رفت و در مدرسه طالبيه ساكن شد. در سال 1353ق, به قم آمد و به فراگيرى سطوح عاليه نزد آيات عظام: شيخ محمّدعلى حايرى قمى, سيّد محمّد تقى خوانسارى و ميرسيّد على يثربى كاشانى پرداخت و همزمان فلسفه, كلام و عرفان را از حضرات آيات: شيخ مهدى مازندرانى, ميرزا آقادامغانى و ميرزا محمّدعلى شاه آبادى فرا گرفت. پس از فراغت از سطوح, يكسره به درس خارج فقه و اصول آيت اللّه حاج سيّد محمّد حجت كوهكمرى حاضر شد و به مدت 8 سال بهره هاى فراوان برد. در سال 1363ق, بنا بر دعوت مكرر مردم زادگاهش و دستور آيت اللّه حجت, به شبستر بازگشت و قريب ده سال در آن سامان به خدمات بزرگ علمى و دينى پرداخت و پس از بازگشت به حوزه علميه قم نيز, مردم شهرش را از ياد نبرد و نزديك چهل سال, در ايام تعطيل حوزه به آذربايجان مسافرت مى نمود و در شهرهاى شبستر و مياندوآب و مناطق اطراف, به تأسيس مدارس و مساجد و حسينيه هاى بسيار اقدام مى فرمود. معظم له, در سال 1372ق به حوزه علميه قم بازگشت و به تدريس خارج فقه و اصول و نيز شركت در درس آيت اللّه العظمى بروجردى پرداخت. پس از وفات آيت اللّه بروجردى (13 شوال 1380ق) رساله عمليه اش به چاپ رسيد و بخشى از شهريه حوزه را بر عهده گرفت و مدرسه وحيديه (همراه با كتابخانه اى بزرگ) را بنياد نهاد. معظم له از استادش آيت اللّه حجت و آيت اللّه سيّد ابوالحسن اصفهانى اجازه اجتهاد داشت و در نشر مذهب اهل بيت در استان هاى آذربايجان غربى و كردستان كوشش بسيار مى نمود و هماره مبلّغين بسيار به آن سامان مى فرستاد و بنا بر دستورشان, مساجد و حسينيه هاى فراوان در شهرها و روستاهاى آن دو استان, بنياد نهاده شد. با آغاز نهضت اسلامى, فقيه فقيد نيز همگام با ديگر مراجع تقليد به سخنرانى و صدور اعلاميه ها و پيام هاى متعدد پرداخت, كه مجموعه آنها در كتابى گرد آمده است. به زيارت جامعه كبيره و عاشورا علاقه فراوان و تقيد به قرائت داشت و بر زيارت جامعه شرحى نگاشت.
برخى از تاليفات معظم له, عبارتند از:
1. توضيح المسائل.
2. مناسك حج.
3. حاشيه عروة الوثقى.
4. حاشيه منهاج الصالحين.
5. مجمع المسائل (استفتائات).
6. اللئالى المنتظمة فى المسائل المستحدثة.
7. الهداية الى مسائل الاجارة.
8. الوجيزة النافعة فى احكام القضا و الشهادة.
9. تحفة الولاة فى احكام القصاص و الديات.
10. النقد و التفريعات فى الحدود و التعزيرات.
11. الفلاح فى مسائل النكاح.
12. مستمكات الاحكام (در استئنائات احكام در ابواب مختلف فقه).
13. الولاية الساطعة فى شرح زيارة الجامعة.
14. كشف السترة عن وجه الغيبة.
15. احقاق عقائد الشيعة.
16. شرح زيارت جامعه كبيره.
17. ردود عقائدية.
18. الموجز (در بيان مسائل اقتصاد اسلام).
19. حاكميت پيرامون خاتميت و رفع شبهات.
20. پيام انقلاب (مجموعه اعلاميه ها, سخنرانى ها و مصاحبه ها پيرامون انقلاب اسلامى از سال 40 تا 1360).
و كتابهاى مخطوط ايشان, عبارت است از:
1. تفسير قرآن كريم (تا جزء پنجم).
2. ترجمه و شرح خصال صدوق.
3. پنجاه مجلس.
4. اجوبة المسائل الارومية.
5. شرح وسيلة النجاة (اجتهاد و تقليد, و طهارت).
نيز از آثار ماندگارش در قم بناى حسينيه قائم ـ عليه السلام ـ است.
سرانجام آن فقيه بزرگوار پس از 85 سال زندگى, در روز چهارشنبه 10 ربيع الثانى 1421ق (22 تيرماه 1379ش) بدرود حيات گفت و پيكر پاكش با حضور هزاران نفر, صبح پنجشنبه تشييع و پس از نماز آيت اللّه سيّد موسى شبيرى زنجانى بر آن, در مسجد بالا سر حرم حضرت فاطمه معصومه ـ سلام اللّه عليها ـ به خاك سپرده شد و مراسم تجليل از مقام علمى اش تا مدّت ها ادامه يافت.
* استاد اديب
دانشمند محترم, حاج محمّدحسين اديب حايرى, در سال 1341ق در كربلا زاده شد. پس از اخذ ديپلم به تدريس در مدارس ابتدايى شهر حلّه و مديريت مدارس كربلا روى آورد و همزمان علوم دينى را از حضرات حجج اسلام: شيخ جعفر رشتى, شيخ حسن حايرى, شيخ محمّد خطيب و شيخ على فرزندى, آموخت و پس از آن به نجف اشرف مهاجرت كرد و در درس هاى فقه و اصول آيت اللّه العظمى خويى حاضر شد و علاوه بر تحصل, به تأليف كتاب ها و مقالات بسيار (در مجلات دينى و ادبى عراق) پرداخت. پس از چند سال, بر اثر فشار حزب بعث عراق به تهران و سپس به قم آمد و به خدمات دينى و علمى خود ادامه داد.
برخى از آثار چاپ شده وى, عبارتند از:
1. المنتظر على ضوء الحقايق.
2. منهج التربية عند الامام الصادق (ع).
3. زينب اخت الحسين (ع).
4. الدين و الحياة.
5. المنتخباب من احسن القصص.
6. الروابط الاجتماعية فى الاسلام.
7. زينة الرجال (در حرمت ريش تراشى).
8. الطواف: واجباته وادعيته.
9. كيف تحجّ الى بيت اللّه الحرام؟
10. كيف تصلّى اليومية؟
11. كيف تصوم رمضان؟
12. لمحات فى التربية الاسلامية.
13. مبادئ الدين و التهذيب.
14. المحمل فى الشيعة و معتقداتهم.
15. مكارم الاخلاق فى الشريعة.
16. الايمان و العلم الحديث.
استاد فقيد, پس از 80 سال زندگى در روز دوشنبه 15 ربيع الثانى 1421ق (27 تيرماه 1379ش) بدرود حيات گفت و پس از تشييع در خور و شايسته, در قبرستان باغ بهشت قم, به خاك سپرده شد.
* آيت اللّه شيرازى
حضرت آيت اللّه آقاى حاج شيخ ابوالحسن شيرازى, يكى از فقهاى بزرگ مشهد مقدس به شمار بود. معظم له, به سال 1326ق در يكى از روستاهاى (داراب) زاده شد و پس از يادگيرى خواندن و نوشتن, در اوان نوجوانى (16 سالگى) به تحصيل علوم دينى روى آورد و در داراب و اصطهبانات, مقدمات و ادبيات و سطوح را فرا گرفت. در 19 سالگى (1345ق) به شيراز آمد و نزد حضرات آيات: سيّد عبداللّه شيرازى و سيّد نورالدين شيرازى به فراگيرى سطوح عاليه پرداخت, و نزد ميرزا محمّدعلى حكيم شيرازى (شرح تجريد) و شيخ عبدالكريم (شرح منظومه), علوم حكمى و عقلى را آموخت. در سال 1349ق, رهسپار مشهد مقدس شد و در محضر حضرات آيات: ميرزا مهدى اصفهانى (خارج فقه و اصول و تفسير), آقا بزرگ حكيم (خارج شواهد الربوبية) و ميرزا مهدى شهيدى (اسفار) زانوى ادب به زمين زد و بهره هاى فراوان بُرد. سپس در سال 1354ق, با تحمل مشكلات فراوان به نجف اشرف مهاجرت كرد و ساليان فراوان در درس حضرات آيات عظام: شيخ محمّدكاظم شيرازى, آقا ضياء عراقى, شيخ محمّدحسين غروى اصفهانى, سيّد ابوالحسن اصفهانى و سيّد عبدالهادى شيرازى حاضر شد و بنيه علمى خويش را استوار ساخت, و همزمان به تدريس سطوح عاليه و خارج فقه پرداخت. در حدود سال 1367ق به قم آمد و به تدريس مكاسب و كفايه مشغول شد و پس از چندى (1375ق), به مشهد مقدس مهاجرت كرد و به تدريس و تأليف و بنيان نهادن مدارس علميه پرداخت. معظم له, در جريان انقلاب اسلامى, فعالانه شركت جُست و علاوه بر همكارى و تقويت مبارزين و مخالفين رژيم و همفكرى با روحانيت بيدار, به فعاليت هاى فرهنگى پرداخت و چند مدرسه علميه براى خواهران و برادران تأسيس كرد و نخستين راهپيمايى بانوان عليه رژيم ستمشاهى (در 17 دى 1356) را سازماندهى كرد. وى در سال هاى اوج مبارزه, در صف مقدّم قرار داشت و اخذ امضاى علماى مشهد در اعلاميه هاى ضد رژيم, بر عهده وى بود. پس از پيروزى انقلاب به امامت جمعه مشهد و نمايندگى مجلس خبرگان قانون اساسى و خبرگان رهبرى برگزيده شد. فقيدِ معظّم از زندگى ساده و بى پيرايه و روحيه زهد و قناعت برخوردار بود و همين روح بلندش, او را از وابستگى به بيوت دور نگاه داشته بود. استاد علامه محمّدتقى جعفرى(ره) درباره وى مى گفت: تبحرّ ايشان در فقه, به گونه اى است كه قابل مقايسه با بسيارى از هم سلكان خود نيست). (مجله حوزه, ش17, آبان 1365, ص 20) تاليفات
معظم له عبارتند از:
1. توضيح المسائل; 2. كتاب الزكاة; 3. كتابى در معاد.
وى, پس از عمرى 95 ساله, در روز دوشنبه 17 مرداد 1379 (6 جمادى الاول 1421ق) بدرود زندگى گفت و پيكر پاكش پس از تشييع باشكوه و نماز آيت اللّه بهجت بر آن, در دارالزهد حرم مطهر حضرت امام رضا ـ عليه السلام ـ به خاك سپرده شد.
* حجةالاسلام غفارى
حضرت مستطاب حجةالاسلام والمسلمين آقاى حاج ميرزا حسن غفارى تبريزى, يكى از افاضل دانشمندان حوزه علميه قم به شمار مى رفت.
فقيد سعيد, در سال 1345ق (1305ش) در تبريز به دنيا آمد و پس از تحصيلات جديد به فراگيرى علوم دينى روى آورد و ادبيات را از آقا شيخ على اكبر نحوى و سطوح عاليه را از آيات عظام: ميرزا محمود دوزدوزانى, ميرزا رضى مجتهد زنوزى, ميرزا فتاح شهيدى و ميرزا مهدى انگجى فرا گرفت و با علوم و فنون مختلف آشنا شد. سپس در سال 1365ق, به حوزه علميه قم مهاجرت نمود و در درس خارج فقه و اصول آيات عظام: بروجردى, نجفى مرعشى و سيّد محمّد محقق داماد حاضر شد و پس از وفات آيت اللّه العظمى بروجردى, به آيت اللّه نجفى مرعشى پيوست و علاوه بر شركت در بحث فقه معظم له, در جلسه لجنه (احقاق الحق) و هيأت استفتاى آن مرجع فقيد نيز شركت مداوم داشت و به غير از آن, به تدريس سطوح عالى نيز مى پرداخت. در سال 1400ق به تهران مهاجرت كرد و امامت جماعت مسجد (الزهراء) ـ عليهاالسلام ـ در (آرياشهر) و تدريس متون اسلامى در (جامعة الامام الصادق عليه السلام) را بر عهده گرفت و از رهگذر تدريس و تاليف و اقامه جماعت, خدماتى را به عالَم دين, تقديم نمود.
برخى از تاليفات وى, عبارتند از:
1. شركت در تدوين (ملحقات احقاق الحق).
2. حديث از نظر شيعه (چاپ شده).
3. كاوشهاى علمى: بررسى رجال و اسانيد روايات اهل سنّت در صحاح ستّه ـ كه در نوع خود كتاب ارزنده اى است.
4. تعيين مبانى المختلفة بين العلمين: شيخ انصارى و آخوند خراسانى.
5. تقريرات درس فقه آيت اللّه بروجردى.
سرانجام آن عالم خدمتگزار در 75 سالگى به تاريخ 20 جمادى الاولى 1421 ق (30 مرداد 1379ش) بدرود حيات گفت و در بهشت زهرا به خاك سپرده شد.
* حجةالاسلام نصراللهى
استاد ارجمند و خطيب توانمند, حضرت حجةالاسلام والمسلمين حاج شيخ محمّد نصراللهى خراسانى, يكى از بزرگان خطبا و مدرّسين مشهد مقدس به شمار مى رفت.
فقيد سعيد در سال 1304ش (1344ق) در مشهد مقدس به دنيا آمد و پس از خواندن دروس جديد, به تحصيل علوم دينى رو ى آورد و در اوان نوجوانى اش, در مدرسه علميه نواب به همراه هم درس و هم بحث خويش ـ آيت اللّه ابوالقاسم خزعلى ـ به فراگيرى ادبيات عرب نزد مرحوم عابدزاده پرداخت. سپس به قم آمد و سطوح عاليه را نزد مرحوم آيت اللّه محقق داماد و حضرت امام خمينى فرا گرفت و پس از آن به درس خارج فقه و اصول آيات عظام: آقاى بروجردى (12 سال), آيت اللّه حجت, حاج سيّد محمّدتقى خوانسارى و در آخر به درس فقه و اصول امام خمينى و فلسفه و تفسير مرحوم علامه طباطبائى حاضر شد و مبانى علمى اش را استوار ساخت. آنگاه به مشهد بازگشت و به تدريس علوم عقلى و نقلى و تبليغ دين پرداخت و در اين راستا علاوه بر زادگاهش هر ساله در ماه مبارك رمضان به شهرهاى ديگر و كويت مهاجرت مى كرد و مبانى دين را به همگان مى آموخت. معظم له, بسيار فروتن و بخشنده بود و دستى گشاده, بيانى شيرين, طبعى روان و ذوق سرشار داشت و تا حدّ امكان به فكر گره گشايى از كارِ مردم و به ويژه طلاّب بود. آثار قلمى اش عبارت است از:
1. تقريرات درس فقه آيت اللّه بروجردى.
2. تقريرات درس اصول امام خمينى.
3. ترجمه (اثباة الهداة) شيخ حرّ عاملى , 7 جلد (همراه با اصل و با همكارى آيت اللّه احمد جنتى), چاپ شده.
4. مجموعه شعر.
فقيد سعيد, پس از عمرى 75 ساله, در تاريخ چهارشنبه 5 مرداد 1379ش (24 ربيع الثانى 1421ق) در مشهد مقدس چشم از جهان فرو بَست و پس از تشييع, در صحنِ حرمِ خواجه ربيع در خاك آرميد. ناصرالدين انصارى
* دكتر يحيى مهدوى
دكتر يحيى مهدوى, به سال 1287 در تهران ديده به جهان گشود. وى پس از سپرى كردن دوران ابتدايى و متوسطه و خواندن جامع المقدمات, الفيه و سيوطى در منزل, وارد دارالفنون شد و موفق به كسب ديپلم گرديد. سپس تحصيلات عالى را در رشته ادبيات و فلسفه در دارالمعلمين پى گرفت و در سال 1310 پس از گرفتن ليسانس ادبيات و فلسفه براى ادامه تحصيل عازم فرانسه شد. درگذشت پدر در سال 1311 تأثيرى در روند فراگيرى علم و دانش وى نداشت.
استاد مهدوى با كوششى خستگى ناپذير و عشق سرشار و علاقه وافر به يادگيرى و دانش اندوزى موفق به گرفتن گواهينامه هاى عالى متعددى از دانشگاه هاى خارج از كشور شد; از جمله:
1. گواهينامه عالى (ريشه شناسى زبان عربى) از دانشگاه استراسبورگ, سال 1932.
2. گواهينامه عالى (تحقيقات ايرانى) از دانشگاه استراسبورگ, سال1932.
3. گواهينامه عالى (روان شناسى) از دانشكده مون پليه, سال1933.
4. گواهينامه عالى (روان شناسى و آموزش و پرورش) از دانشگاه پاريس, سال1935.
5. گواهينامه عالى (علم اخلاق و علم الاجتماع) از دانشگاه پاريس, سال1935.
6. گواهينامه عالى (فلسفه عمومى و منطق) از دانشگاه پاريس, سال1937.
7. گواهينامه عالى (روانشناسى) از دانشگاه پاريس, سال1937.
در سال 1319 در شورايى با حضور آقايان مرحوم دكتر سيد ولى اللّه خان نصر, رئيس دانشكده ادبيات, و دكتر غلامحسين صديقى استاد فلسفه, دكتراى ايشان به تصويب شوراى عالى وزارت فرهنگ رسيد. استاد مهدوى در سال 1320 رسماً با عنوان دانشيار فلسفه, وارد خدمت دانشگاهى شد.
مسؤوليت ها
1. عضويت در شوراى دانشگاه به مدت 20 سال.
2. شركت در دومين كنگره بين المللى فلسفه در كلن, سال 1334.
3. عضويت در هيئت نمايندگى ايران در كنفرانس بين المللى تعليم و تربيت, ژنو, سال 1342.
4. رياست هيئت مديره چاپخانه دانشگاه تهران.
5. مدير گروه فلسفه دانشگاه تهران, از سال 1342 تا بازنشستگى.
6. عضو انجمن تأليف و ترجمه دانشگاه تهران.
اساتيد
استاد مهدوى از سرچشمه هاى زلال علم و دانش بسيار نيوشيد و حتى براى طلب علم به ديگر كشورها و ممالك سفر كرد. از اساتيد ايشان مى توان بديع الزمان فروزانفر, ميرزا عبدالعظيم خان قريب, مسعود كيهان و ميرزا كاظم خان شيمى را نام برد.
شاگردان
دانشجويان بسيارى مستقيم يا غيرمستقيم خوشه چين خرمن علم و دانش استاد مهدوى بودند; از جمله:
1. دكتر احمد احمدى
2. دكتر غلامرضا اعوانى
3. دكتر نصراللّه پورجوادى
4. دكتر محسن جهانگيرى
5. دكتر غلامعلى حداد عادل
6. دكتر على مراد داورى
7. دكتر رضا داورى
8. دكتر جلال الدين مجتبوى
9. دكتر مير عبدالحسين نقيب زاده
10. دكتر فاطمه مظاهرى
11. دكتر مهتاب مستعان
12. دكتر محمّدرضا شفيعى كدكنى
13. دكتر محمّد ابراهيم باستانى پاريزى
14. دكتر سيّد جعفر شهيدى
15. دكتر على شيخ الاسلام.
سجاياى اخلاقى
(استاد دكتر مهدوى گذشته از مقام علمى, مَثل اعلاى فضايل اخلاقى است. مجموعه مكارم است. رعايت اعتدال در گفتار و كردار, اهتمام شديد در نشر علم و فضيلت و حقيقت, تواضع جبلى توأم با وقار و متانت. محبت و شفقت نسبت به ديگران, گره گشايى از كارهاى فروبسته, دفاع از حق و حقيقت, صدق و صفا و حيا و امانت, مراقبت بى حد در ارزشيابى كارهاى تحقيقى دانشجويان, دقت شديد در نمره دادن, تشويق دانشجويان ممتاز و حمايت از آنان, ورقى است از كتاب مكارم ايشان.) (مهدوى نامه, ص9).
آثار
1. جامعه شناسى يا علم الاجتماع, سال 1322.
2. شناخت روش علوم يا فلسفه علمى, سال 1323, (ترجمه)
3. مصنفات افضل الدين محمد مرقى كاشانى, سال 1331ـ1337, (با همكارى مجتبى مينوى)
4. فهرست نسخه هاى مصنفات ابن سينا, سال 1338.
5. تصحيح ترجمه قصه هاى قرآن, سال 1338.
6. قصص قرآن مجيد, سال 1347.
7. مابعدالطبيعه, سال 1347, (ترجمه).
8. فلسفه عمومى يا مابعدالطبيعه, سال 1370, (ترجمه).
9. هفتاد مقاله, 2جلد, سال 1370ـ1371 (با همكارى ايرج افشار).
10. نگاهى به پديدارشناسى و فلسفه هاى هست بودن (ترجمه).
11. منادولوژى از لايب نيتس, سال 1375.
12. شكاكان يونان, سال 1376.
13. تاريخ فلسفه قرون وسطى, سال 1376, (ترجمه و تلخيص). (براى اطلاع بيشتر, ر.ك: مهدوى نامه, به اهتمام حسن سيد عرب و على اصغر محمدخانى, انتشارات هرمس, 1378)
استاد مهدوى از ابتداى راه اندازى دوره دكتراى فلسفه كه به همت خود ايشان تأسيس شده بود, به تدريس در آن دوره مشغول شد. وى پس از عمرى تلاش و درخششى سبز در مهر 1352 بازنشسته شد. نام دكتر مهدوى در زمره نخستين آموزگاران خردورزى و فلسفه رسمى در عصر اخير هميشه ماندگار خواهد بود.
وى در سن 92 سالگى حيات را بدرود گفت و در صبح گاه روز 26 تيرماه 79 بر روى دستان اساتيد و دانشجويان و مردم قدرشناس تهران تشييع شد. يداللّه جنّتى
* آيت اللّه سيّد محمّدرضا كشفى
فيلسوف بزرگوار, آيت اللّه حاج سيّد محمّدرضا كشفى (ره) در سال 1311 شمسى در تهران و در خانواده اى روحانى ديده به جهان گشود. پدرش آيت اللّه حاج سيّد مهدى فرزند آيت اللّه سيّد ريحان اللّه كشفى, فرزند علامه سيّد جعفر كشفى بوده است.
وى تحصيلات مقدماتى را در تهران و در مدرسه مروى پشت سر نهاد و پس از آن در سال 1327 ش به قم مهاجرت نمود و تحصيلاتش را پيش برد و پس از آن در درس خارج آيت اللّه شيخ عبدالنبى عراقى شركت كرد.
وى در سال 1331 به نجف اشرف سفر كرد و از محضر آيات عظام: خوئى, سيّد نصراللّه مستنبط, ميرزا هاشم آملى,سيّد يحيى يزدى و ميرزا باقر زنجانى استفاده نمود.
معظم له بعد از اتمام تحصيلات خود در فقه و اصول و رسيدن به مرتبه اجتهاد, به تهران بازگشت و در درس فلسفه آيت اللّه آقاى حاج سيّد ابوالحسن رفيعى قزوينى و علامه شعرانى و آيت اللّه ميرزا احمد آشتيانى و در درس عرفان حكيم شيرازى و استاد الهى قمشه اى حاضر شد و در فلسفه از آيت اللّه رفيعى قزوينى اجازه دريافت كرد.
ايشان داراى اجازات متعددى از آيات عظام: سيّد يحيى يزدى, سيّد ابوالحسن رفيعى قزوينى, امام خمينى, خويى و سيّد احمد خوانسارى مى باشد.
آثار قلمى ايشان حدود بيست جلد كتاب در فلسفه متعاليه و ديگر علوم اسلامى است كه برخى از آنها عبارتند از:
1. كنكاش عقل نظرى;
2. چرا آئينه ها نشان نمى دهند؟ (4 ج)
3. كتاب ناب در نقد آراء فلسفى و عرفانى گذشتگان از نظر عقلى و تأسيس يك مكتب جديد. (2 ج)
سرانجام معظم له در سن 68 سالگى, در روز دوشنبه 26 ارديبهشت 1379 (دهم صفر 1421 قمرى) زندگى را وداع گفت و پس از تشييع در تهران و قم و نماز آيت اللّه جوادى آملى, در قبرستان باغ بهشت سر به تيره تراب نهاد.
* آيت اللّه سيّد محمّد تقى كشفى
آيت اللّه آقاى حاج سيّد محمّد تقى كشفى (ره) از ائمه جماعات و علماى تهران به شمار مى رفت. ايشان در سال 1304 شمسى در بروجرد در بيت علامه بزرگوار آيت اللّه سيّد جعفر كشفى ديده به جهان گشود.
در سال 1320 به تحصيل علوم دينى روى آورد. مقدمات را در بروجرد ,نزد مرحوم فيضى و مرحوم مجاهدى فراگرفت و در زمان مهاجرت آيت اللّه بروجردى به قم (سال 1326) به قم رفت و لمعتين را نزد آيت اللّه شهيد صدوقى (ره) و رسائل را نزد آيت اللّه حاج شيخ مرتضى حائرى يزدى (ره) و مكاسب را نزد آيت اللّه سلطانى طباطبايى و كفايتين را نزد مرحوم مجاهدى و مرحوم آيت اللّه شيخ عبدالجواد اصفهانى و خارج اصول را نزد آيات عظام: امام خمينى(ره) و محقق داماد(ره) و حجت كوه كمره اى(ره) و خارج فقه را نزد آيات عظام: بروجردى و امام خمينى و حجت كوه كمره اى فرا گرفت و به درجه اجتهاد نايل آمد. همزمان فلسفه و كلام و تفسير را نزد آيت اللّه علامه طباطبايى آموخت.
وى تا سال 1334 شمسى در قم به تحصيل و تدريس سطوح عاليه اشتغال داشت; تا اينكه به دستور آيت اللّه بروجردى و به درخواست عده اى از مردم تهران, براى اقامه نماز و تصدى امور شرعيه به آن شهر رفت و 45 سال در مسجد سادات, واقع در ميدان زندان قصر به اقامه نماز و تدريس پرداخت و آن مسجد را به طرز باشكوهى تجديد بنا نمود.
معظم له از بسيارى از بزرگان شيعه اجازات متعدد روايى, اجتهادى و امور حسبيه دريافت داشت كه از جمله آنها آيات عظام: شيخ آقا بزرگ تهرانى, شيخ عبدالنبى عراقى, خويى, امام خمينى, شريعتمدارى, سيّد عبدالهادى شيرازى,شاهرودى, گلپايگانى, حكيم, ميرسيّدعلى يثربى, به خصوص آيت اللّه بروجردى بوده اند.
ايشان سراسر عمرش را به تحصيل, تدريس, تحقيق و تبليغ دين گذراند و موفق شد تا شاگردان ممتازى تربيت و كتاب هاى ارزنده اى را تصحيح و احياء كند كه برخى از آنها عبارتند از:
1. مفاتيح الجنان مرحوم محدث قمى (ره).
2. تحفه طوسيه.
3. هدية الزائرين.
4. بهج الصباغه فى شرح نهج البلاغه, علامه شوشترى (ره).
5. مسالك الافهام.
6. مبسوط شيخ طوسى (ره).
7. مغنى المغنى آيت اللّه آقاى حاج شيخ محمّد بروجردى (ره).
8. سنابرق, علامه سيّد جعفر كشفى (ره).
9. اجابة المضطرين.
10. تنظيم فهرست تذكره علامه.
11. الجلد اول و دوم روضات الجنات.
12. بينات الفريد, علامه فريد گلپايگانى.
13. تفسير سوره حشر.
14. تفسير سوره حديد, صف, تغابن و رساله اى در ولايت.
15. اثبات صانع و مراتب توحيد.
16. تفسير سوره اسراء, مؤمنون, ملك.
17. العقد المنير فى مايتعلّق بدراهم و الدّنانير, آيت اللّه آقاى حاج سيّد موسى مازندرانى (ره).
18. شرح ابن ميثم بر نهج البلاغه.
19. شرح حال آيت اللّه علامه سيّدجعفر كشفى (ره).
سرانجام در سن 75 سالگى در روز دوشنبه 26 ارديبهشت 1379 (دهم صفر 1421 قمرى) بدرود حيات گفت و پس از تشييع با شكوهى در تهران و پس از آن در قم و نماز آيت اللّه جوادى آملى در قبرستان باغ بهشت به خاك سپرده شد.
سيّد محمّدصالح صدر آل داوود
***
اخبار علمى فرهنگى
* انتشار نشريه ذهن
(ذهن) به صاحب امتيازى پژوهشگاه فرهنگ و انديشه, نخستين شماره فصلنامه تخصصى معرفت شناسى و دانش هاى همگن اسلامى و به مدير مسوؤلى على اكبر رشاد و با همكارى شوراى نويسندگان منتشر شد.
در بخشى از سرمقاله, اهداف اين نشريه چنين آمده است:
1. بازپژوهى و بازپيرايى, تنسيق و ساماندهى, تعميق و توسعه مبانى و مباحث معرفت شناسى اسلامى و اهتمام در جهت دستيابى به تبيين هايى تازه در اين حوزه, با لحاظ مكاتب و مناظر و مباحث معرفت شناختى معاصر و جديد;
2. مطالعه تطبيقى و ارزيابى علمى نحله ها و نظريه هاى معرفت شناختى كلاسيك, جديد و معاصر با هم, از سويى و با نظريه هاى اسلامى از ديگر سو;
3. گسترش زمينه تعاطى آراء و تضارب افكار در قلمرو معرفت شناسى, از طريق طرح عالمانه مباحث و نظرات گوناگون و برقرارى ارتباط زنده و سازنده ميان صاحب نظران در داخل و خارج;
4. تبيين نقاط, مبانى و لوازم تلاقى آراء و نظريه هاى معرفت شناختى با انديشه دينى ـ فلسفى اسلامى و پاسخ گويى به شبهات و تشكيكات مطرح.
همچنين محورهاى درج مقالات اين فصلنامه, چنين تعريف شده است: تعاريف و اطلاقات, پيشينه و تطورات, موضوع و مسائل, هدف و كاركردها و اقسام معرفت شناسى و رويكردهاى مختلف معرفت شناختى. همچنين تحليل معرفت (اطلاقات و تعاريف معرفت و واژگان معادل, تئورى هاى معنا …), مبدأ و كيفيت تكوين معرفت, امكان و گستره معرفت (رئاليسم ساده, رئاليسم پيچيده, شكاكيت, نسبى گرايى, ايدآليسم), اقسام معرفت, تئورى هاى صدق و تئورى هاى توجيه.
در نخستين شماره (ذهن) با موضوعاتى از جمله: معرفت شناسى, پيشينه و تعاريف; علم حضورى و علم حصولى; صورت طبيعى دادن به معرفت شناسى; با آثارى از آيت اللّه مصباح يزدى, مصطفى ملكيان, آيت اللّه دكتر مهدى حائرى يزدى, كارل پوپر, آلوين پلنتينجا و كواين پرداخته شده است.
آينه پژوهش ورود (ذهن) را به خانواده مطبوعات تخصصى, تبريك گفته, دوام نشر آن را از خداوند عليم مسئلت مى نمايد.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 74  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست