responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 52  صفحه : 1

چاپ و نشر كتاب در جهان اسلام‌
و.البين‌ ميخائيل

## ترجمه منصور معتمدى ##
بايد در ميان «چاپ و نشر در كشورهاى اسلامى» و «چاپ و نشر اسلامى» تمايز قائل شد. بحث چاپ و نشر در كشورهاى اسلامى در بر گيرنده چاپ كتاب‌هايى به دست مسيحيان از سده هفدهم ميلادى تا روزگار ما است كه طى آن كتبى با موضوعاتى غير دينى Secular مثل متون درسى و نيز آثار ادبى و مجلات عمومى انتشار يافته‌اند. اصل و منشأ اين نوع آثار را بايد استانبول سده هجدهم ميلادى و چاپخانه‌هاى سده نوزدهم بولاق قاهره دانست. مبحث دوم، يعنى چاپ و نشر اسلامى كه موضوع اين مقاله است از اواسط تا اواخر سده نوزدهم گسترش يافت. اين قسم چاپ و نشر كه از سر منشايى با امكانات محدود سر بر آورده بود چنان رشد كرد كه امروزه در ميان توليدات ناشران خاورميانه حضورى فراگير دارد.
يكى از جهات تأخير در چاپ كتب اسلامى اين بود كه جماعات متدين و سنتى از چاپ اكراه داشتند. ابراهيم متفرقه (1085-1158 ه ق./1674-1745م.)،(1) پيشرو پرآوازه چاپ كتاب در خاورميانه، بيش از ده سال كوشيد تا توانست سلطان عثمانى و شيوخ دربارش را متقاعد سازد كه چاپ، خطرى براى فرهنگ اسلامى ندارد، بلكه به پيش رفت‌هايى مى‌انجامد كه به حال حكومت عثمانى در مواجهه و مقابله با قواى اروپايى سودمند مى‌افتد. او در رساله‌اى كه به سال 1138/1726 درباره چاپ نوشت، چنين استدلال كرد كه مسلمانان بهتر از مسيحيان و يهوديان كتب مقدس خود را حفظ مى‌كرده‌اند، اما اين كتب در كوران‌هاى سياسى همچون تاخت و تازهاى مغول و طرد مسلمين از سرزمين اندلس از دست رفته‌اند. چاپ، فوايد و امتيازات فراوانى در بر دارد، چرا كه علم را در ميان مسلمانان اشاعه مى‌دهد، با چاپ، كتاب ارزانتر مى‌شود و بنابراين عموم مردم مى‌توانند دسترسى بيشترى به آن داشته باشند؛ با چاپ كتاب، مطالعه راحت‌تر و دوام كتاب بيش‌تر مى‌شود. اگر چنانچه سلطان عثمانى مسلمانان را از اين منافع منتفع كند شايسته قدردانى خواهد شد. البته مى‌توان متون فاسد و مستهجن چاپ شده در اروپا را از دور كارهاى خود خارج كرد و به چاپ نرساند. سال بعد، متفرقه اجازه چاپ كتاب را به شرطى كه از طبع آثار مربوط به دين احتراز ورزد، كسب كرد و او نيز رعايت اين شرط را محترم مى‌شمرد. اين قيد صريح كه در مورد چاپ آثارى دينى نظير قرآن و حديث و فقه وجود داشت، متوليان مسلمانان امور چاپ و نشر را بيش از صد سال در محدوديت نگاه داشت.
مشايخ كه از تسلط خود بر مبانى تعاليم سنتى خاطر جمع بودند، هيچ وجهى در استفاده از چاپ براى بهبود بخشيدن به امر ارتباط با مخاطب نمى‌ديدند. خطبه‌هاى نماز جمعه و مدارس علميه و نسخ دست نوشته، حافظ علوم اكتسابى بودند و وسايل صيانت از ديانت توده مردم به شمار مى‌رفتند. فرهنگ *3* مسلمانان كه بر ذات خود اتكا داشت و از هيچ جا اطلاعى نداشت، فرهنگى بود كه در آن حتى عقايد دينى جديدى همچون آراى ابن تيميه (661-728/1263-1328) يا محمد بن على السنوسى (1183-1275/1789-1859) به كندى از طريق وعاظ با نفوذ يا محافل صوفيه، به ميان توده مردم بى‌سواد راه مى‌يافت.
چاپ موضوعات اسلامى عموماً تا نيمه سده نوزدهم، در مهم‌ترين مناطق اسلامى (امپراطورى عثمانى و ايران) و به مهم‌ترين زبان‌هاى اسلامى (عربى، فارسى، تركى) صورت مى‌پذيرفت. در استانبول خود متفرقه و اخلاف بلافصلش هيچ كتابى درباره موضوعات اسلامى چاپ نكردند. طى سده نوزدهم چاپ و نشر در استانبول حالتى غير دينى به خود گرفت، هر چند شواهدى دال بر وجود واكنش‌هاى پنهانى در برابر گرايش به اروپا در دست است. اين واكنش‌ها به صورت رساله‌هايى به چاپ سنگى عليه بدعت‌هاى غربى مثل تلگراف و كشتى بخار نمودار مى‌شدند.
در مصر نيز تفاوت چندانى به چشم نمى‌خورد. در آن جا نيز بر موضوعات فنى جديد و پيشرفته تأكيد مى‌شد و تاريخ و مطالعات ادبى ارائه مى‌گرديد. محمد على پادشا (1184-1265/1770-1849 م.) مطبعه مشهور بولاق را در 1237/1822 تأسيس كرد. محمد على كه تقريباً از استانبول مستقل بود و بيش‌تر به عمل تمايل داشت تا مباحث الهيات، با اين انگيزه به چاپ روى آورد تا بتواند از آن در برپايى يك حكومت متجدد و پيشرفته كه بتواند هم مانع قواى اروپايى باشد و هم در برابر سلطان سدى ايجاد كند، بهره جويد. از اين رو، مطبعه بولاق توجه خود را بر چاپ آثارى معطوف كرد كه در بحبوحه 1822 تا 1840 از ارزش عملى برخوردار بودند. اين چاپخانه كتب معدودى نيز كه محتواى اسلامى داشتند، چاپ كرد.
ايران يك مورد كاملاً متفاوت است. در اين كشور، طبق آن‌چه عده‌اى از محققان گفته‌اند، طبع كتاب بسيار زود يعنى در 1227 ه ق / 1812 م و در شهر غربى ايران، تبريز، به راه افتاد. با اين كه دواعى چاپ در ايران تا حد زيادى ناظر بر اغراض غير دينى بود، چاپ و نشر متون دينى پيشتر از آن كه استانبول يا قاهره دست به كار آن شوند، آغاز شد. مداركى در دست است كه نشان مى‌دهند منوچهر خان در 1235 تا 1245 دهه 1820 كتب دينى را در تهران چاپ مى‌كرده است. كتاب زادالمعاد محمد باقر مجلسى، پيشواى كثير التأليف شيعى سده يازدهم / هفدهم كه در باب دعا و نماز و شعاير دينى بود، نزديك به بيست بار طى سده سيزدهم / نوزدهم در تهران و تبريز و لكنهوى هند به چاپ رسيد. با وجود اين‌ها، صنعت نشر حتى پس از تأسيس نخستين مدرسه در 1267 / 1851 - كه برنامه‌هاى آموزشى آن مطابق مدارس اروپا بود - بسيار كند پيش مى‌رفت. متون درسى، يادداشت بردارى‌هاى كلاسى و ترجمه‌هاى انجام شده از زبان‌هاى اروپايى از لوازم مدرسه بودند، اما فنون و شيوه‌هاى چاپ تنها به افراد خاصى اين امكان را مى‌بخشيد كه كتب داراى موضوعات گسترده و از جمله موضوع دينى را به چاپ برسانند. با اطمينان مى‌توان گفت كه قشر روحانيان، افرادى باسواد و داراى نفوذ كلام در خود داشت. ايشان كه در استفاده از صنعت چاپ به عنوان وسيله‌اى براى تبليغ ترديد داشتند، از امكانات بالقوه آن در جنبش تنباكو كه در 1307-1317/دهه 1890 به وقوع پيوست به بهترين وجه آگاهى يافتند. با اين كه از اسباب پيدايش اين تحول مطالب اندكى مى‌دانيم، اما اطلاع داريم كه در آغاز قرن حاضر در ايران، آثار دينى در قياس با كتب ديگر هميشه خريدار بيش‌ترى داشته است.
تعيين دقيق زمان تبديل «چاپ» به «چاپ و نشر» دشوار است، زيرا، اولاً تعيين وجه تمايز اين دو، كارى ظريف است و ثانياً به تحقيقات بيش‌ترى در مورد فعاليت‌هاى فرهنگى سال‌هاى 1277 تا 1317/1860 تا آغاز قرن بيستم نياز دارد. گويا، چاپخانه‌هاى دولتى هيچ روشى براى توزيع كارهاى چاپ شده و رساندن آن‌ها به دست خوانندگان نداشته‌اند. بدين معنا، هيچ يك از نخستين چاپخانه‌هاى دولتى در حقيقت، ناشر نبوده‌اند. نشر، بيش از هر چيز تجارت كتاب است و ناشران موفق طالب آنند كه با استفاده از القاب و عناوين مؤلفان يا چاپ آثار كلاسيك و نظارت بر دستگاه توليد و فنون (چاپ) و بازاريابى و افزودن بر تعداد خوانندگان جديد، پشوانه‌اى محكم و ثابت براى خود ايجاد كنند.
شايد آنچه در مصر، در زمان عباس و اسماعيل پيش آمد، بتواند مسأله را روشن كند. گويا دوره انتقال از «چاپ» به «چاپ و نشر» حقيقى را بايد روزگار حكومت خديو عباس (1265-1270/1849-1854م.) و خديو سعيد (1270-1279/1854-1863) دانست. دوره مذكور، دوران متلاطم چاپ و نشر مصر بود. چاپخانه بولاق كه در واپسين سال‌هاى حكومت محمد على، واپسين نفس‌هاى خود را مى‌كشيد، دست به تكيه شديد بر كارهاى قراردادى زد. افزون بر اين، چاپخانه‌هاى رقيب همديگر، چه *4* دولتى و چه خصوصى، بر سر به چنگ آوردن كار از يكديگر پيشى مى‌گرفتند. افراد براى پديد آوردن آثار كلاسيك دينى و ادبى به زبان‌هاى تركى و عربى با اين چاپخانه‌ها قرارداد مى‌بستند. تا اين اوان، ديگر، روحانيان از آن قيد و شرطهايى كه پيش‌تر در مورد چاپ قائل مى‌شدند، دست كشيده بودند. نمونه‌هاى متعدد، شاهد برآنند كه اقدامات جسورانه ايشان در سرمايه‌گذارى در توليد كتاب براى تعالى دادن به معنويات و ترقى در امور مالى بوده است. از كتب پرفروش اين روزگار بدرالمنير و ديگر آثار عبدالوهاب شعرانى، عالم سده دهم/ چهارم بود؛ چهارده اثر از كارهاى او در ميان سال‌هاى 1274 تا 1277/1858 تا 1861 به چاپ رسيدند. برخى از آن‌ها محرمانه و برخى در بولاق با قرارداد خصوصى چاپ شدند. در همين ايام بود كه نخستين كوشش‌ها براى چاپ قرآن صورت گرفت، اما اين تهور و مخاطره دشوار محكوم به شكست شد. ساير آثارى كه در مسائل دين اسلام نقش محورى داشتند به زيور طبع آراسته شدند: صحيح بخارى (در 1280/1863)، مجموعه‌اى از احاديث [حضرت ]رسول(ص)؛ فتوحات المكيه ابن عربى (در 1273/1857)؛ روح البيان فى تفسير القران، نوشته اسماعيل حقى كه كارى عامه پسند بود و طبعى از آن در 1275/1859 منتشر شد. رونق بازار چاپ در آن روزگار، ارائه كتاب‌شناسى جامعى را درباره آنچه به چاپ رسيده است، دشوار مى‌سازد. آنچه در اين خصوص بر مشكل مى‌افزايد ورود چاپ سنگى به مصر در حدود سال 1266/1850 است. به واسطه فن چاپ سنگى كه امور چاپ با آن ارزان تمام شد، كشورهاى مصر و ايران و تركيه شاهد نشر گسترده عمومى كتاب گرديدند. اين چاپخانه‌ها كتبى درباره موضوعات دينى پديد مى‌آوردند كه محتوا و قطع و جلد ناپخته‌شان سبب بى‌دوامى آن‌ها مى‌شد. در مقابل، حجم عظيم‌تر كتب بيرون آمده از مطبعه‌هاى دولتى قرار داشتند كه براى نگهدارى در كتابخانه‌ها مورد تقاضا بودند.

مى‌توان گفت كه چاپ و نشر پيشرفته در حال حاضر، از تمايل مسلمانان به تبليغ دين در هر جا كه نقصانى در شناخت عمل به اسلام ببينند، نشأت مى‌گيرد. صرف نظر از زمان وقوع اين نقطه عطف، نتيجه آن شده كه وفور كتاب در موضوعات مختلف و در گستره وسيع جغرافيايى تا به حدى رسيده است كه حتى مرور گذرايى بر اين پديده هم امكان‌پذير نيست. ناشران به صورت تخصصى اقدام به چاپ كتب «تراث» يا «دعوه» كرده‌اند. يوسف البستانى، كتابفروش عمده قاهره در فهرست 1934 خود نشان مى‌دهد كه ناشران كتب «تراث»، در صورت وجود، معدود بوده‌اند، اما بيش‌تر ناشران به نحو مصممى به چاپ كتب مربوط به «دعوه» توجه داشته‌اند. كار ناشران تراث بيش‌تر تجديد طبع آثار كلاسيك علوم اسلامى است. برخى اوقات، موضوعاتى داغ و تازه سر از چاپخانه در مى‌آوردند؛ مثلاً رسالة السنيين اثر مجادله‌انگيز مصطفى الكرامى بر ضد وهابيان در 1339/1921 به طبع رسيد.
ناشران خصوصى قاهره و بيروت در سال‌هاى بعد، دست به چاپ و نشر هر دو نوع كتاب براى عرضه انبوه به بازار زدند. با افزايش سواد، هر دو نوع اثر كه از ميان نوشته‌هاى اسلامى به چاپ مى‌رسيد، سود نصيب ناشر مى‌كرد. همچنين كار ناشران مصرى كه به علت نزديكى به الازهر و معاهد علمى وابسته بدان، طبع‌هاى ارزان قيمت از آثار كلاسيك را براى استفاده طالب علمان چاپ مى‌كردند، رونق خوبى داشت. در تمام شاخه‌هاى علوم اسلامى آثارى به صورت چاپى در آمده و موجودى كتب دكه‌هاى كتاب فروش و بازار كتاب را در مجله الازهر قاهره تشكيل دادند. اين طبع‌ها در تمام بلاد اسلامى طالبان جدى و مشتاق دارند.
مراكز نشر دولتى كماكان به كار خود در اين زمينه ادامه مى‌دهند. برخى از ناشران مصر، مثل الهيئة المصريه العامه للكتاب، آثار خودشان را از طريق كتابفروشى‌هاى دولتى يا كتابفروشى‌هاى خصوصى به بازار عرضه مى‌كنند. ساير نهادها، همچون وزارتخانه‌هاى فرهنگ يا اوقاف در عمان و مراكش و ايران همچنان به كار ديرينه و سنتى توزيع آثارشان كه فقط براى اهل علم و مجامع فضلا صورت مى‌گرفت، ادامه مى‌دهند.
از جمله آثارى كه از ظرافت تكنيكى بيش‌ترى برخوردارند، كتاب‌هاى مربوط به تراثند كه در بيروت به وسيله ناشرانى چون دارالغرب الاسلامى و دارالجيل تجديد طبع مى‌شوند. جنگ مصيبت بار 1975 تا 1985 لبنان، تنها براى اين ناشران تجارى دست اندر كار تجديد طبع آثار اسلامى دردسر ايجاد كرد. در كشورهاى خليج [فارس‌] و شبه جزيره عربستان بازارهاى گسترده كتاب، عناوينى را كه پيش‌تر در زمره گنجينه‌هاى نسخ خطى ناياب قرار داشتند، يا به صورت كتب طبع شده‌اى كه چاپ آن‌ها مدت‌ها به اتمام رسيده بود، به معرض فروش گذاشته‌اند. اين عناوين كه بسيارى از آن‌ها شامل يك دوره كتاب مى‌شوند - عموماً با صحافى چرم نما و تذهيبكارى - به چشم هر كس كه كتابفروشى‌هاى كشورهاى اسلامى يا فروشگاه‌هاى *5* ويژه خاورميانه را در ايالات متحده و اروپا ديده باشد، آشنا مى‌آيند.
آثار مربوط به دعوه نيز ناشران و خوانندگان خاص خود را دارند. اين نوع عظيم از آثار، شامل شرح و تفسير مو شكافانه و روشنفكرانه حيات معنوى و فرهنگى اسلام است؛ آثار دو نويسنده مصرى، محمد الغزالى و محمد عماره، در زمره بخشند كه دارالشروق منتشر كرده است. اين شركت انتشارات مهم را محمد المعلم در 1961 در قاهره بنياد نهاد. وى در معهد علمى معتبر دارالعلوم، متعلق به دانشگاه قاهره تحصيل كرده بود. اين شركت در آغاز دارالقلم نام داشت و چيزى نگذشت كه به سود سرشارى دست يافت؛ توفيق اين انتشاراتى، توجه مقامات را كه در تشكيلات سوسياليست جمال عبدالناصر بودند جلب كرد و همين مسأله موجب شد كه جمال عبدالناصر شركت را ملى اعلام كند. المعلم مدت كوتاه، اداره شركت دولتى شده را در دست داشت و سپس در شركت انتشاراتى جديد و مستقل ديگر كه آن را دارالشروق خواند، سرمايه‌گذارى كرد. به سبب گستاخيش، مدت كوتاهى به زندان افتاد. هنگامى كه آزاد شد از مصر به بيروت رفت و در آن جا همچنان به نشر آثار تحريك‌آميز نويسندگانى چون سيد قطب ادامه داد و بعد از مرگ ناصر به مصر بازگشت. در حال حاضر، دارالشروق در مصر و لبنان و عربستان سعودى به امر چاپ و نشر اشتغال دارد و كتاب‌هايى در زمينه دعوه و همچنين تراث بيرون مى‌دهد.
امروزه هر يك از كشورهاى عربى و اسلامى، مراكز نشر خاصى براى طبع كثرت دعوه و تراث دارد. همچنين در هر كشورى مجموعه‌اى مجله دينى عمومى وجود دارد و موضوعات دينى در نشريه‌هاى ادوارى مورد پسند عموم گنجانده مى‌شوند. نمونه‌هاى اين مسأله را در مجلة الازهر مصر از يك طرف تا تفاسير سياسيى كه از منظر اسلام در همه روزنامه‌هاى عمده مصر انجام مى‌شوند، مى‌تواند ديد. در تركيه، دين بار ديگر موضوع مورد توجه مردم و براى ناشران و كتابفروشان سودآور شده است. كتب ترجمه شده از عربى به زبان تركى روز، قفسه‌هاى كتابفروشى‌هاى استانبول را پر كرده‌اند. امروزه مسلمانان ترك به نوشته‌هاى شهيد مسلمان مصرى، سيد قطب دسترسى دارند و در عين حال، چشم انتظار ترجمه نوشته‌هاى رمان نويس مصرى، نجيب محفوظند.
آمارى كه نشان دهد در كشورهاى اسلامى، در صد نشر كتب اسلامى نسبت به كل نشر كتب چه ميزان است، يا در دست نيست و يا دقت كافى در آن به عمل نيامده است تا مورد استناد قرار گيرد. اما ناشران كتب دينى بر اين نكته متفقند كه طى پانزده سال گذشته موضوعات دينى بر بازار نشر كتاب سيطره داشته است. اگر بگوييم كه بسيارى از ناشران و كتابفروشان از درآمد فروش كتب دينى به سود كلانى رسيده‌اند،
سخن گزافى نگفته‌ايم.
ترجمه آثار كلاسيك اسلامى به زبان انگليسى و همچنين ترجمه آثار تعليمى و زهدآميز، تطور عامى است كه در اين اواخر رخ داده است. از جمله آثار كلاسيك موجود در زبان انگليسى مى‌توان از چندين ترجمه قرآن به همراه تفاسيرى از شخصيت‌هاى برجسته‌اى چون ابوالاعلى مودودى پاكستانى و فقيه و خطيب مصرى، محمد متولى الشعراوى نام برد. علاوه بر اين‌ها، گزيده‌هايى از تعداد عظيم آثار اسلامى نظير سيره رسول الله(ص)، حديث، اصول فقه، مناسك عبادت و حج و ساير شعاير و آداب نيز به زبان انگليسى در دست است. اين آثار به واسطه بذل مساعى خاورشناسان غربى و پژوهندگان مسلمان - عمدتاً اهل شبه قاره هند - به انگليسى برگردانده شده‌اند. آثار سيد قطب، و نويسنده و معلم ايرانى دكتر على شريعتى، دو انديشمند مسلمان اواسط قرن بيستم، كه چاپ نوشته‌هاى آنان در كشورهاى متبوعشان ممنوع بوده و هر دو به شهادت رسيده‌اند، نيز به زبان انگليسى در آمده‌اند.
در پايان اين نگرش عمومى به چاپ و نشر اسلامى، بايد توليدات صوتى و تصويرى را هم در شمار آوريم. محصولات فرهنگى اسلامى را در اين وسايل نسبتاً جديد ثبت و ضبط مى‌كنند. سازندگان فيلم‌هاى مستند در صدد بوده‌اند كه غنا و تنوع حيات معنوى و فرهنگى اسلامى را، از آسياى جنوب شرقى تا افريقاى غربى، براى بينندگان انگليسى زبان به تصوير بكشند. بى‌ترديد، اين وسايل ارتباطى از تأثير بالايى برخوردارند. نقش آن‌ها در انتقال پيام آيت الله خمينى(ره) در تبعيد به هموطنانش بسيار مورد توجه قرار گرفته است. همچنين مسلمانان در ايالات متحده از تلويزيون كابلى و شبكه‌هاى تلويزيونى تجارى كوچك و عمومى بهره بر مى‌گيرند. همه اين‌ها را بايد شكل‌هاى نوينى از همان آثارى دانست كه توليدشان 150 سال پيش در چاپخانه‌هاى كوچك و با امكاناتى محدود آغاز شد.پى‌نوشت: 1. سال وفات متفرقه در متن مقاله 1745 آمده كه اشتباه است. وى در 1158 ه.ق كه معادل 1754 م. مى‌شود وفات كرده است. مترجم.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 52  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست