responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 103  صفحه : 10

تأملى در كتاب شيخ مناجاتيان
گلى زواره‌ غلامرضا

شيخ مناجاتيان. محمدجواد نورمحمدى, قم, مهر خوبان, 1382, 480ص, مصور, وزيرى. * تنديس تقوا و تزكيه
شرح حال علماى ربانى مأدبه اى معنوى است كه گرسنگان حكمت و معرفت لقمه هايى از آن را برمى دارند و چشمه آب حياتى است كه تشنگان مكارم و فضائل از آن جرعه هايى مى نوشند و كام جان خويش را سيراب مى سازند.
در اين مزرعه آخرت و دار عبرت همواره بر بستر با صفاى تشيّع شخصيت هايى مى زيسته اند كه چون مشعل هايى فروزان شبستان بشرى را روشنى مى بخشيده اند, عالمان و عارفانى كه پيام انبيا را صيانت كردند, به دستورات قرآن و عترت عمل نمودند و از مصاديق بارز (العلماء ورثة الانبياء)1 گرديدند, همّشان اين بود كه خود را بسازند و پس از تزكيه درون با عشق و دلسوزى به هدايت ديگران اهتمام ورزند, از اين جهت كسى كه تاريخ زندگى چنين نامدارانى را قلمبند نمايد برحسب روايتى كه از معصومين نقل گرديده, گويى آنان را زنده نموده است.2
اصولاً آن جا كه از خوبان و صالحان ذكرى به ميان مى آيد رحمت الهى نازل مى گردد3 و البته خداوند اجر كسانى را كه در اين راستا زحماتى را تحمل مى نمايند تباه نخواهد ساخت كه در قرآن كريم فرموده است (انّا لانضيع اجرمن احسن عملاً)4 و نيز (انّا لا نضيع اجر المصلحين).5 آيت الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى در زمره علما و عارفانى است كه در كتب تذكره و تراجم از وى با عنوان عارف فرزانه, استاد وارسته, فاضل متقى, جمال سالكان و صاحب فضائل و كرامات سخن گفته اند.
وى در نجف نزد مشاهير حوزه اين شهر كسب علم نمود و مراتب سير و سلوك را در محضر عارف مشهور ملا حسينقلى همدانى طى كرد و به قله هاى كمال راه يافت, در فقه و اصول مكتبِ حاج آقا رضا همدانى و ديگر فقهاى نجف را درك كرد, سپس به ايران آمد و در قم براى تربيت انسان ها همت گماشت و در واقع مروجى بزرگ براى دين و مربّى نامدارى براى مؤمنين گشت.
شرح حال مختصر وى را مى توان در آثارى چون الذريعه الى تصانيف الشيعه, طبقات اعلام الشيعه, آيينه دانشوران, ريحانة الادب, علماى معاصرين, گنجينه دانشمندان, سيماى فرزانگان و مانند آنها مشاهده كرد; در برخى نوشته هاى شاگردان ايشان نيز از جمله كتاب جامع الدرر آيت الله حاج سيد حسين فاطمى رضوى قمى و كتاب دين و وجدان اثر آيت الله حاج شيخ عباس تهرانى و غيره مى توان نكاتى خاطره گونه, اخلاقى و درس آموز از زندگى ملكى تبريزى ملاحظه نمود.
در خصوص شرح حال اين عارف والا مقام به طور مستقل چندين نوشتار تهيه و تدوين شده است. علامه حسن حسن زاده آملى در مقاله اى مبسوط و مفصل نكات جالبى از زندگى, مقامات معنوى, مكاشفات و آثار و شاگردان حاج ميرزا جواد ملكى را مطرح نموده است كه خواندنى و با حلاوت است.6
آثار ديگرى كه به طور مستقل به شرح حال وى پرداخته اند عبارتند از:
1. سيد عباس موسوى مطلق, آيت عرفان, نشر مهراس, قم, زمستان 1379.
2. صادق حسن زاده, طبيب دل ها (گفته ها و ناگفته ها درباره عارف كامل ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى), چاپ سوم, آل على, قم, 1380.
3. احمد لقمانى, ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى مردى از ملكوت, قم, 1378. * شناخت اجمالى كتاب و مباحث آن
حجت الاسلام والمسلمين محمدجواد نورمحمدى از همكاران طرح هاى پژوهشى در پژوهشكده باقرالعلوم(ع) اخيراً با همتى وافر و تلاش ارزنده اى دست به نگارش اثرى تحت عنوان شيخ مناجاتيان زده است كه مى تواند ناسخ تمامى نوشته هاى قبلى درباره حاج ميرزا جواد آقا ملكى باشد. كتاب حاضر در 454 صفحه تدوين يافته و در سه بخش ساماندهى شده است و انتشارات مهر خوبان به طبع آن پرداخته است.
در بخش اول, دوران كودكى و نوجوانى, خاندان, خانواده, استادان, حالات معنوى, سير و سلوك, آثار و شاگردان اين نامدار عرصه عرفان به خوانندگان معرفى شده است. شناختى از فرزندان حاج ميرزا جواد آقا و اسنادى جالب از افزوده هاى ديگر اين بخش است.
بخش دوم كتاب به شرح حال شاگردان ايشان اختصاص دارد كه در نه فصل تنظيم شده است, يعنى هر فصل اختصاص به يكى از پرورش يافتگان مكتب ملكى تبريزى اختصاص يافته است; اين افراد عبارتند از: آيت الله حاج شيخ عباس تهرانى, آيت الله حاج شيخ محمدحسين غروى, آيت الله سيد محمود مدرسى يزدى, اقا سيد ابوالحسن هاشمى قمى, حاج سيد حسين فاطمى قمى, حاج ميرزا عبدالله شالچى, آيت الله حاج سيد جعفر شاهرودى, آقا شيخ اسماعيل تائب تبريزى و آيت الله سيد مهدى كشفى.
شناختى از معاشران و ارادتمندان ملكى تبريزى موضوع آخرين بخش كتاب است كه در رأس آنان امام خمينى قرار داد; سرهنگ محمود مجتهدى, آيت الله گنبدى همدانى, آيت الله ميرزا خليل كمره اى, آخوند ملا على معصومى همدانى, آيت الله سيد احمد لواسانى, شيخ محمدتقى بافقى, حاج سيد صادق لواسانى, آيت الله سيد ابوالقاسم خويى, آيت الله حاج شيخ محمدرضا طبسى نجفى, شيخ محمدتقى بهلول و آيت الله العظمى مرعشى نجفى در زمره اشخاصى معرفى شده اند كه با مرحوم ملكى تبريزى مأنوس بوده و ارادت ويژه اى به ايشان ابراز مى داشته اند. * محاسن اين اثر
كتاب شيخ مناجاتيان اين حسن را دارد كه در آن علاوه بر استفاده از منابع كتابخانه اى از تحقيقات ميدانى استفاده فراوان شده است. مؤلف عقيده دارد زحمت ديگران در خصوص پرداختن به زندگانى و انديشه و اخلاق ميرزا جواد ملكى مانع از نگارش اين نوشتار نبود, زيرا درباره ايشان نكاتى بديع و تازه به دست آمده كه اگر در كتابى غير از شرح حال ايشان مى آمد مطالب ذبح مى گرديد و آن طور كه بايد و شايد حق اين شخصيت رعايت نمى گرديد, به علاوه برخى كتاب ها و مقالاتى كه در زمينه زندگى اين عارف بزرگ نگاشته شده خالى از تكرار يا برخى كاستى ها و اشتباهات نيست, لذا به نظر رسيد همه آنچه درباره اين فرزانه عاليقدر در منابع موجود است در يك جا, تدوين و سامان يابند.
مؤلف براى دريافت مطالب جديد و كشف ابعادى ناگفته از شخصيت عارف تبريزى از كتابخانه ها و كتاب ها بيرون رفته و به قفسه سينه ها و بايگانى ذهن ها و خاطرات افراد مطلع و مرتبط با اين مرد بزرگ مراجعه كرده است; او بر اين باور است نوشتن مطلب درباره شخصيتى كه هنوز فرزندان, نوادگان, خويشاوندان, شاگردان و آثار علمى وى در دسترسند اكتفا به منابع مكتوب قبلى كارى ناقص و به دور از اصول نگارش و پژوهش است.
ناگفته نماند آقاى نورمحمدى در دو كتاب عارف سالك و ناگفته هاى عارفان مطالبى را درباره ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى و برخى شاگردانش آورده بود, اما عطش تحقيق درباره اين فقيه عارف موجب گرديد كه به اين بضاعت اندك اكتفا ننمايد و كمر همت بسته افراد و اشخاصى را كه به نحوى اطلاعاتى درباره ملكى تبريزى دارند در شهرهاى گوناگون بيابد و از آنها خاطره يابى كند, با آنان مصاحبه نمايد و با توجه به اين اطلاعات جديد و يافته هاى گفته نشده كتابى جديد به نگارش درآورد. نويسنده كوشيده است اطلاعات جديد خود را اين گونه به دست آورد:
سخنرانى هاى استاد سيد عبدالله فاطمى نيا در سال هاى اخير; گفتگو با شيخ عارف حاج شيخ اسدالله طيّار; گفتگو با شيخ محمدعلى مجاهد نجف آبادى; گفتگو با آيت الله حاج سيد موسى شبيرى زنجانى; گفتگوى تلفنى با استاد منوچهر صدوقى سها; گفتگوى تلفنى با حاج سيد حسن فاطمى; گفتگوى تلفنى با حاج سيد محمد فاطمى; مصاحبه با آيت الله سيد على مدرسى واعظ; مصاحبه با آقا سيد على هاشمى فرزند آقا سيد ابوالحسن هاشمى قمى; مصاحبه با سيد ابراهيم خسروشاهى; مصاحبه با پروفسور سيد حسين مدرسى طباطبايى; مصاحبه با حاج سيد ابوالحسن شكرى; مصاحبه با حاج حبيب الله بيگدلى خياط; مصاحبه با حاج شيخ مجيد شالچى درباره مرحوم شالچى (شاگرد ملكى تبريزى); مصاحبه با حاج احمد آقا محمدزاده فرزند آيت الله حاج شيخ عباس تهرانى; مصاحبه با حاج آقا محمدرضا صاعد برادرزاده آيت الله شيخ عباس تهرانى; مصاحبه با سيد صادق شمس; گفتگوهايى با نوادگان و بستگان ملكى تبريزى از جمله خانم طاهره روميانى نواده ايشان فرزند سكينه خانم ملكى, خانم فاطمه ملك آذرى نتيجه حاج ميرزا جواد ملكى ساكن قزوين, فاطمه ملك آذرى نوه ايشان و ساكن در تهران, خانم رباب ملك آذرى نتيجه ملكى تبريزى (ساكن تهران), همسر حاج حميد آقا ملكى معيرى نوه ميرزا جواد آقا و ساكن قزوين.
همچنين در تدوين كتاب از يادداشت هاى منحصر به فرد و مخطوط آقايان سيد ابراهيم خسروشاهى, سيد على غروى, حاج محمدتقى شالچى, مهندس جواد ملك آذرى (ساكن تبريز) و نيز دفترچه جيبى مرحوم ميرزا عبدالله شالچى, نسخه خطى جُنگ آيت الله سيد مهدى كشفى و… استفاده شده است. در ضمن تصاوير زيباى رنگى از عرفا و مشاهير معاصر بر ارزش كتاب افزوده است. * تذكراتى براى منقّح گرديدن كتاب
تلاش محققانه جناب آقاى نورمحمدى با تحمل آن همه مشقت و برخى ناگوارى ها بسيار شايسته تحسين و تقدير است, منتها خوب بود كه ايشان در يك بازنگرى نهايى برخى كاستى ها را برطرف مى نمود و بر ارزش كتاب مزبور مى افزود. راقم اين سطور نكاتى را براى منقح گرديدن كتاب تذكر مى دهد, اميد آن كه در طبع هاى بعدى مورد توجه قرار گيرد و پالايش و پيرايش جديد در اختيار علاقه مندان قرار گيرد:
1. در صفحه 22 مى خوانيم (…ملكى تبريزى در خانواده اى باتقوا و پارسا به دنيا آمد) اما شايسته بود تاريخ ولادت ايشان درج مى گرديد يا حداقل قرائتى در اين باره مى آمد.
2. در ص90 الى 91 به ديدگاه سياسى ميرزا جواد آقا اشاره اى گرديده و نويسنده خاطرنشان ساخته در اين مورد اطلاع چندانى ندارد, سپس برخى خاطرات را ذكر نموده كه نشان مى دهد وى به امور سياسى اجتماعى بى توجه نبوده است, اما در يكى از آثار اين عارف نكته اى ديده مى شود كه مى تواند مؤيد اين بعد از زندگى وى باشد, در جايى از حضرت على(ع) نقل مى كند:
(بر حذر باش از اين كه ده يك بگيرى [مأمور ماليات حكومت جور شوى] و يا جاسوس, شرطه (پليس) [براى ستمگران] و…).7
3. عنوان روى جلد با عناوين صفحه عنوان, صفحه شناسنامه و فهرست نويسى پيش از انتشار مطابقت ندارد و با هم يكى نمى باشند.
4. در مواردى آيات قرآن بدون مأخذ و عارى از ترجمه آمده اند (ر.ك: ص48, 144 و397).
5. اسامى نويسندگان و برخى شخصيت ها يكنواخت ضبط نگرديده اند و نوعى دوگانگى در اين مورد مشاهده مى گردد, مثال محمد راستگو سيد محمد راستگو, ميرزا حسن آشتيانى و ميرزا محمدحسن آشتيانى, سيد احمد فهرى زنجانى, آيت الله فهرى و آقا سيد احمد فهرى.
6. ضبط تاريخ و سال در سراسر كتاب يكسان نمى باشد, قمرى, شمسى يا ميلادى بودن برخى ارقام تاريخى مشخص نيست, همچنين اعداد گاهى به صورت حروفى و گاه به شكل رقمى نوشته شده است.
7. افتادگى ها و كاستى ها در عبارات و جملات, براى مثال ر.ك: ص31: همّت الهى كه البته در مورد خداوند لفظ همت به كار نمى برند; ص40 يك سطر به آخر: (جمعى از دنياپرستان در آن جا مى خواندند) كه كلمه آواز افتاده است; ص62: در مسير خود به حضرت شاه عبدالعظيم حسنى رفتند كه لفظ حرم در متن نيامده است; ص185: تركمنچاى كه صحيح آن تركمان چاى است; ص124: (در بيمارى فوت ايشان) كه بعد از بيمارى كلمه (منجر به) بايد اضافه گردد.
8. در مواردى افعال در يك پاراگراف به صورت جمع و مفرد آمده است و روند ثابتى دنبال نشده است:
نماز جماعت را در مسجد بالاسر حضرت معصومه و گاهى در فيضيه اقامه مى كرد و شاگردانى نيز در معارف… تربيت كردند (ص62).
ص114: مطابق با 1313ق متولد شدند, پس از رشد و شكوفايى به تحصيل پرداخت و مدتى نيز به تحصيل علوم دينى مشغول گرديد… اما ديگر ادامه ندادند….
9. تكرار غير ضرور كلمات, براى نمونه در ص32, ذيل خاندان ملكى تبريزى در شش سطر كلمه خاندان شش بار تكرار شده است كه نياز به اين همه تكرار نبود.
10. جملات آشفته كه نياز به اصلاح و ويرايش دارند, ص143:
(از مكتوبات و نامه هاى وى به دوستان و ارادتمندانش چيزى در دست نداريم, اما گمان آن داريم كه ايشان به دوستانش نيز نامه هايى نوشته باشد و با تحقيق بتوان آن را پيدا كرد. اميد كه اين مجموعه نيز صورت انجام پذيرد و در اختيار جامعه قرار گيرد. البته در مجموعه حاضر يكى از آن نامه ها مى آيد كه اميد است سودمند افتد…).
10. برخى مطالب در جاى خود نيامده اند و شايسته بود در مبحث مورد نظر سامان مى يافتند, در صفحات 62 و 63 از ارتباط امام خمينى با ملكى تبريزى و شركت آن روح قدسى در درس اخلاق وى سخن گفته شده است, در حالى كه بهتر بود اين نكات در بخش سوم مى آمد; همچنين ذيل شرح حال شاگردان ملكى تبريزى مطالبى درباره ميرزا جواد آقا آمده است كه درخور بخش اول هستند, نه بخش دوم.
11. مشخصات مجلات و مقالات در منابع و مآخذ پايانى كامل نمى باشند.
12. به عناوين برخى كتاب ها كلماتى اضافه شده يا اشتباه ضبط گرديده و آن منابع از عنوان واقعى خارج شده است: (شرح حال حضرت آيت الله العظمى اراكى) كه درست آن شرح احوال… است; توحيد مفضل كه صحيح آن توحيد مُفضّل است; تاريخ حكما و عرفاى متأخر بر صدرالمتالهين كه كلمه (بر) اضافه مى باشد و در عنوان اصلى كتاب نيست; تاريخ علاى خراسان كه در اصل تاريخ علماى خراسان بوده است; كتاب معروف امام خمينى كشف الاسرار ضبط گرديده, در حالى كه كشف اسرار است.
13. نام برخى كتاب ها دقيق ضبط نگرديده اند, و اين ويژگى براى برخى كتاب ها بطور آشكار مراعات نشده اند: الذريعه كه كامل آن (الذريعه الى تصانيف الشيعه) مى باشد; الميزان كه ضبط كاملِ آن (الميزان فى تفسير القران) است; بحارالانوار كه نام كاملش (بحارالانوار الجامعة لدرر الاخبار الائمه الاطهار) مى باشد; سفينة البحار كه نام كامل آن (سفينة البحار و مدينة الحكم و الآثار) است; ريحانة الادب كه عنوان واقعى آن چنين مى باشد: (ريحانة الادب فى تراجم المعروفين بالكنيه واللقب); نقباء البشر كه كاملِ آن (نقباء الشر فى القرن الرابع عشر است); نگرشى بر مقاله قبض و بسط تئوريك شريعت كه البته نامى كه مؤلف آن آيت الله سيد محمدحسين حسينى تهرانى برايش برگزيده است اين است: (نگرشى بر مقاله بسط و قبض تئوريك شريعت دكتر عبدالكريم سروش); مكاسب شيخ انصارى كه ضبط صحيحِ آن (المكاسب يا متاجر) است.
14. در فهرست پايانى (نام كتاب ها) به اشتباه نام برخى مكان ها به عنوان كتاب آمده اند: بيت المقدس, بيمارستان فيروزآبادى, بيمارستان كامكار; همچنين برخى منابع كه مجله و نشريه اند تحت عنوان كتاب معرفى شده اند همچون مجله پيام حوزه, مجله حوزه, مجله نور علم و….
15. در ص75 نويسنده ذيل معرفى كتاب المراقبات يا اعمال السنه خاطرنشان مى نمايد ترجمه فارسى آن تحت عنوان سلوك عارفان به دست آقاى سيد محمد راستگو انجام پذيرفته است و از اين عبارت برداشت مى شود كه گويا صرفاً يك ترجمه از اين اثر در دسترس است, در حالى كه دو سطر بعد مؤلف متذكر گرديده است از اين كتاب سه چاپ موجود مى باشد يكى به خامه ابراهيم محدث, ديگرى به قلم محمد تحريرچى و ديگرى ترجمه سيد محمد راستگو. مؤلف در ادامه ترجمه (راستگو) را گردانيده كاملى از كتاب المراقبات معرفى مى كند, اما مى افزايد مترجم اين كتاب كار خود را از حالت يك ترجمه دقيق و استوار… خارج كرده است كه اين دو عبارت متناقض هم هستند; به علاوه يك ترجمه ديگر مغفول مانده است:
المراقبات, ترجمه عليرضا ميرزا حكيم خسروانى, چاپ مكتبه الشفيعى.
16. در اكثر صفحات كتاب نام مؤلف و مأخذى كه مطلبى از آن نقل شده در متن آمده است و در پاورقى نيز آن مأخذ و مؤلف معرفى گرديده است, در صورتى كه بايد به يكى از آنها اكتفا مى شد.پىنوشت: 1. اين روايت با اندك تفاوتى در منابع متعدد شيعه و سنى قابل مشاهده است. 2. من ورّخ مؤمناً فكانّما احياه (سفينة البحار, ج2, ص641). 3. عند ذكر الصالحين تنزّل الرحمة (سفينة البحار, ج1, ص447) 4. كهف(18) آيه30. 5. اعراف(7) آيه170. 6. اين نوشتار در كتاب هزار و يك كلمه, ج3, كلمه 351, ص5 ـ29 آمده است; همچنين در كتاب در آسمان معرفت كه به بنان و بيان علامه حسن زاده آملى است اين شرح حال درج گرديده است. 7. اسرار الصلوة, ص87.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 103  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست