responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 100  صفحه : 10

معرفى هاى گزارشى


فلسفه و كلام
 پژوهشى تطبيقى در معرفت شناسى معاصر
محمد حسين زاده, قم, مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), چاپ اوّل, 1383, 288ص, وزيرى.
نوشتار حاضر پژوهشى تطبيقى در حوزه معرفت شناسى معاصر است. اين حوزه رويكرد ويژه اى در معرفت شناسى است كه به فيلسوفان تحليلى و فلسفه كشورهاى انگليسى زبان اختصاص دارد. در اين اثر, عمده ترين مباحثى كه در معرفت شناسى معاصر مطرح شده, در ضمن چند فصل عرضه مى گردد. در فصل اول, معرفت شناسى مطلق و مقيد و رويكردهاى معرفت شناسى مطلق, يعنى رويكرد قدما, رويكرد مدرن و رويكرد معاصر, شرح داده شده و جايگاه معرفت شناسى معاصر در فلسفه مغرب زمين تبيين شده است. در فصل دوم, ابتدا معانى و كاربردهاى لغوى واژه معرفت شرح داده شده, تفاوت آن با تحليل فلسفى مطرح گرديده, سپس تعريف رايج معرفت ذكر و نقد و بررسى مى شود. مباحث ديگر كتاب عبارتند از: باور, صدق, موجه سازى, مبناگروى, نقد مبناگروى, قرائت هاى مبناگروى, مبناگروى از منظر انديشمندان مسلمان. فلسفه آفرينش
عبدالله نصرى, قم, دفتر نشر معارف, چاپ اوّل, 1383, 442ص, وزيرى.
نگارنده در اين كتاب مسئله آفرينش را از ديدگاه هاى مختلف تبيين نموده است. بخش اول كتاب به بررسى طرح سؤال انسان از فلسفه و هدف زندگى و ريشه هاى تاريخى آن اختصاص دارد. بخش دوم مشتمل است بر تحليل فلسفه پوچى و بيان تاريخچه آن . سومين بخش كتاب هدف آفرينش را شامل مى شود. موضوعات فصل هاى كتاب عبارت است از: در جست وجوى فلسفه آفرينش; علل و انگيزه هاى سوال از فلسفه آفرينش; انسان و فلسفه افرينش; ديدگاه هاى پيرامون جهان هستى; فلسفه بدبينى; علل گرايش انسان به پوچى; ارزيابى فلسفه پوچى; ارزش حيات از ديدگاه قرآن; حيات طيبه در قرآن; فلسفه آفرينش از ديدگاه حكمت متعاليه; هدف از آفرينش از ديدگاه قرآن; جهان آفرينش به سوى كمال; هدف نهايى انسان از ديدگاه مكاتب; مسيرهاى انسانى به سوى كمال و موانع راه كمال. كلام تطبيقى (توحيد, صفات و عدل الهى)
على ربانى گلپايگانى, قم, مركز جهانى علوم اسلامى, چاپ اوّل, 1383, 312ص, وزيرى.
كتاب حاضر شامل مباحث كلامى است كه با موضوع توحيد, عدل و صفات به نگارش درآمده است. مخاطبان اصلى اين كتاب, طلاب كارشناسى ارشد در مركز جهانى علوم اسلامى هستند. در اين كتاب نخستين مسئله اى كه مورد بحث تطبيقى قرار گرفته, صفات خداوند است كه از دو جنبه وجودشناسى و معناشناسى بررسى شده است… مسئله ديگر كه پژوهش تطبيقى شده است, توحيد است كه در رديف مهم ترين مسائل كلامى قرار دارد… عدل الهى در عرف متكلمان دو كاربرد دارد: گاهى به عنوان يكى از صفات جمال الهى در كنار ديگر صفات مطرح مى شود كه در اين صورت يك مسئله كلامى و اعتقادى به شمار مى رود… آخرين بحث اثر حاضر تحقيق و بحث تطبيقى درباره مسئله (بدأ) اختصاص يافته است… رويكرد اصلى اثر حاضر بحث تطبيقى ميان عقايد و آراى مذاهب كلامى و متكلمان اسلامى است. در اين خصوص, بيشتر مذاهب كلامى و متكلمان مشهور و برجسته مورد نظر بوده است.  گفت وگوى بى ستيز: گامى به سوى تفاهم
عصام عماد; مترجم: مصطفى اسكندرى, قم, دارالغدير, چاپ اوّل, 1383, 144ص, رقعى.
آنچه در اين كتاب بازگو شده شرحى از عقايد عصام العلماد از وهابيون يمن است كه پس از موضع گيرى افراطى نسبت به شيعيان ,خود به عقايد شيعى متمايل شد و آن چنان اعتقادى پيدا كرد كه بسيارى از وهابيون را به شيعه فراخواند. در اين نوشتار از اعتقادات مذهب اماميه, و رد عقايد وهابيان سخن رفته است. بعضى از مطالب آن بدين قرار است: شناخت ريشه اى مذهب اماميه, ويژگى هاى مذهب اماميه, شيوه هاى مطالعاتى شيعه شناختى, زمينه تاريخى اشتباهات وهابيان, شناخت تحليلى اماميه, اهداف اماميه, منابع مذهب اماميه, علل پيدايش تشيع, و مسئله غيبت امام دوازدهم. اثبات وجود خدا به روش اصل موضوعى
عبدالرسول عبوديت, قم, مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), مركز انتشارات, چاپ اوّل, 1383, 168ص, رقعى.
نگارنده در اين نوشتار بر آن است تا با استفاده از روش اصل موضوعى (روش قياسى يا روش هندسى) وجود خداوند را به اثبات برساند. مباحث كتاب با اين عناوين فراهم آمده است: خداى دين و خداى فلسفه; انواع براهين اثبات خدا; مباحث مقدماتى و قراردادها; اثبات قضاياى مقدماتى; براهين جهانى شناختى; براهين صديقين سينوى. گفتنى است كه در روش قياسى تعداد محدودى گزاره تحت عنوان اصول معرفى مى شوند كه صدق همه گزاره هاى ديگر علم قياسى, كه به آنها قضايا مى گويند, بايد به صدق آنها مستند باشد. به عبارت ديگر, مقدمات استدلال هايى كه قضاياى علم قياسى را ثابت مى كنند يا بايد خود اين اصول باشند و يا بايد نتايجى باشند كه با استدلال هاى منطقى, بى واسطه يا با واسطه, از اين اصول به دست آمده اند و لاغير…. مطالعه تاريخى ـ معنايى درباره الاسماء الحسنى
شهريار نيازى, تهران, قديم, چاپ اوّل, 1383, 244ص, وزيرى.
در اين تحقيق تلاش مى شود كه با پى جويى تاريخى سير تحول بحث هاى مربوط به اسماى خداوند و حاصل كار شارحان باز نمايانده شود و… در يك سير منظم و با استفاده از شواهد در دسترس, بازخوانى اين شروح در قالب نقد و تحليل انجام گيرد… در اين پژوهش, خط تاريخى شروح اسماء از قديم ترين نشانه هاى برجاى مانده درباره اسما كه مستند آن حديث 99اسم منقول از پيامبر اكرم(ص) است, تعقيب و از ابن قتيبه دينورى (م276ق), زجام (م311ق) و شاگردانش زجامى نهاوندى (م322ق) و ابوحاتم رازى (م322ق) كه نخستين لغويان شارح اسما بودند, بحث آغاز و تا مكتب شارحان شيعى اصفهان ادامه خواهد يافت. همچنين در اين تحقيق از شارحانى همچون ابن بابويه قمى (381ق) و ابوسليمان خطابى بستى (م388ق)… كه به بحث اسما پرداختند و پايه گذار شروح حديثى ـ كلامى بودند تا متحكمان برجسته اى چون غزالى طوسى (م505ق) و فخر رازى (م606ق) و صوفيان متشرع خراسان همچون ابوالقاسم قشيرى نيشابورى (م465ق) سخن خواهد رفت كه هركدام سلسله جنبان تعداد ديگرى از شارحان اسما بودند. نقد نظريه بسط تجربه نبوى
على ربانى گلپايگانى, قم, حوزه علميه قم, مركز مديريت, چاپ اوّل, 1383, 156ص, وزيرى.
نگارنده در كتاب بر آن است نظريه بسط تجربه نبوى دكتر سروش را نقد و بررسى كند. به تصريح نگارنده: بسط تجربه نبوى در حقيقت به تبيين چگونگى پيدايش قرآن كريم به عنوان متن مقدس و وحيانى دين اسلام مى پردازد. آقاى سروش شريعت اسلام (قرآن و سنت حضرت رسول) را محصول دو گونه تجربه درونى و بيرونى پيامبر اكرم(ص) مى داند كه تا پايان عمر آن حضرت در طى فرآيندى تدريجى و متكامل پديدار گشته است; يعنى چنين نبود كه خداوند از آغاز مجموعه اى مشخص از معارف و احكام را طراحى كرده, آنها را يك جا, يا تدريجا در اختيار پيامبر گذاشته و از او خواسته باشد تا به تدريج و در شرايط خاص به مردم ابلاغ نمايد, بلكه تجربه درونى و كشف و شهودهاى باطنى پيامبر(ص) از يك سو و حوادث و رخدادهاى اجتماعى و پرسش هايى كه مطرح مى شده و نيازهايى كه نمايان مى گشته, از سوى ديگر, موجب پيدايش اين مجموعه (كتاب و سنت) شده است. بر اين اساس, اگر دوران نبوت پيامبر(ص) كوتاه تر يا بلندتر از دوران كنونى آن مى بود و حوادث, پرسش ها و نيازهايى كه در سرزمين عربستان رخ مى داد, كما و كيفا, متفاوت با آنچه رخ داده است مى بود, قرآن كريم نيز كما و كيفاً با آنچه اكنون هست, متفاوت مى بود. نگارنده براى نمونه در نقد اين نظريه مى گويد: …آنچه تاريخى است به زمان تكوين خود اختصاص دارد و بر زمان هاى ديگر قابل انطباق نيست, ولى آنچه ذاتى است ثابت و تغييرناپذير است… اگر پيروى از اسلام و پيامبر(ص) واجب است, بايد همه احكام اعم از عبادى و غير عبادى را با تمام ويژگى هاى آنها اجرا كرد…. نقد گفتمان دينى
نصر حامد ابوزيد; مترجم: حسن يوسفى اشكورى, محمد جواهر كلام, تهران, يادآوران, چاپ اوّل, 1383, 240ص, رقعى.
نويسنده اين كتاب (نصر حامد ابوزيد) در فصل اول بر آن است كه مبانى و ساز و كارهاى جريان راست سنتى را مورد نقد قرار دهد. در اين نقادى نويسنده معتقد است كه اين جريان با مرجع قراردادن سنت گذشته اسلامى و تقديم سنت گذشته بر حال, سياليت واقعيت دوران معاصر را از آن سلب نموده است. همچنين اين جريان با اعتقاد بر حاكميت متون دينى و ماندن در معناى نقطى اين متون, نه تنها قابليت بازسازى و توسعه دلالى متون را براى تمامى عصرها از آن سلب نموده, بلكه اين تلقى موجب تماميت گرى متن دين و تبعاً افراد خاص كه مفسران آن باشند, مى گردد. در فصل دوم, نويسنده به نقد جريان چپ اسلامى مى پردازد. اين جريان همواره سعى دارد تفسير جديدى از اسلام ارائه داده و آن را با واقعيت هاى مدرن امروزين مطابقت دهد. در نظر نويسنده اين تلقى به رويكردى منفعت طلبانه, تحميلى و تكوينى مى انجامد كه در بنياد چندان تمايز و فاصله اى با جريان مقابل خود (راست اسلامى) پيدا نمى كند. نويسنده در مهم ترين فصل كتاب به تبيين مواضع خود درباره متن دين (قرآن) مى پردازد. او مدعى است كه رويكرد سكولار, علمى ترين, انسانى ترين و حقيقى ترين تأويل از متن مى باشد. البته سكولاريسى كه به زدايش غبر اسطوره ها و امور خرافى از متن دين مى پردازد. نه سكولاريستى كه اساساً متن را از جريان واقعى اجتماع بيرون مى داند و شعار گسست از متن دينى و دين را مى دهد. در اين فصل, نويسنده با رويكرد هرمنوتيكى خود, گرفتار شدن در معناى دين و توجيه نمودن آن را, نوعى گمراهى از مراد و فحواى دين مى شمارد و نقطه عزيمت خويش را بر همين فحوا بنا مى نهد…. نقدى جامع بر تصوف: ترجمه رساله الاثنى عشريه فى الرد على الصوفيه
محمد بن حسن حر عاملى; مترجم: عباس جلالى, قم, انصاريان, چاپ اوّل, 1383, 382ص, وزيرى.
اين نوشتار ترجمه اى است بر رساله الاثنى عشريه فى الرد على الصوفيه, نوشته حر عاملى (1033ـ1104) كه در رد آموزه هاى صوفى گرى نگارش يافته است. موضوعات كتاب عبارتند از: بطلان و نكوهش صوفى گرى; بطلان مسلك تصوف; خط بطلان بر اعتقاد به طول و اتحاد و وحدت وجود; بطلان كشف, فصول كشف و اسقاط تكليف; چله نشينى; صوفيان و برترين عبادات; رقص و پايكوبى; كسب روزى; تحريم غنا; ذكر خفى و جلى و عدم جواز دوستى با دشمن خدا. شرح الهيات شفا
محمدباقر ملكيان; شارح: محمدتقى مصباح, قم, مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), چاپ اوّل, 1383, 456ص, وزيرى.
در نوشتار حاضر شرحى بر مقاله نخست الهيات شفا نوشته ابوعلى سينا درج گرديده است. گفتنى است كه كتاب الهيات شفا مشتمل بر ده مقاله است: مقاله اول آن هشت فصل را دربرمى گيرد. در دو فصل نخست مقاله اول مطالبى پيرامون موضوع فلسفه ارائه شده است… اين كتاب شامل مباحث امور عامه, خداشناسى و مباحثى درباره معاد و نبوت و امثال آنهاست… و اولين كتاب مفصل فلسفى اى است كه در فرهنگ اسلامى نگاشته شده و در آن فلسفه ارسطو با آراى مفسران اسكندرانى او و با فلسفه نو افلاطونى به طور منطقى تلفيق يافته و با نظريه يكتاپرستى اسلام درآميخته است و در نتيجه, در آن مسائلى ابداعى در زمينه فلسفه مشايى ارسطويى, مطرح شده است. عقل در اخلاق از نظرگاه غزالى و هيوم
حسينعلى شيدان شيد, قم, پژوهشكده حوزه و دانشگاه, چاپ اوّل, 1383, 348ص, وزيرى.
در اين تحقيق سعى شده ميزان تأثير عقل بر اخلاق براساس ديدگاه امام محمد غزالى و ديويد هيوم بررسى و مقايسه شود. نگارنده معتقد است: غزالى و هيوم هر دو به اين كه سهم عقل را در دست يافتن به احكام اخلاقى, و به طور كلى در شناخت همه امور, به لااقل آن فرو كاسته اند, شهره اند; مبارزه بى امان غزالى با فلسفه مشاء و نفى استدلال عقل در احاطه يافتن به بسيارى از مسائل از يك سو, و انكار حسن و قبح ذاتى و عقلى ـ به اقتضاى اشعرى بودن او ـ از سوى ديگر, از غزالى چهره اى نسبتاً عقل ستيز به دست داده است. چنان كه مخالفت شديد هجوم با عقل گرايان, و نيز اين كه اخلاق را يكسره به عواطف و احساسات ارجاع مى دهد و عقل را صرفاً برده احساسات مى خواند سبب شده است كه هيوم در شمار منكران توانمندى عقل, به ويژه در اخلاق درآيد… از اين قرار, دو فيلسوف مورد بحث در آن جا كه خواسته اند با سلاح دليل به جنگ عقل بروند و دخالت او را در اخلاق انكار كنند, ادله غير وافى آورده اند, و در آن موارد كه خواسته اند برخى از آراى ديگر خود را تبيين و توجيه كند… عملاً به لزوم دخالت عقل اعتراف كرده اند. غزالى و هيوم در اخلاق را بر روى پريروى عقل بسته اند, اما سپس بى صدا, و شايد ناخودآگاه, او را از روزن در ميان آورده اند. البته غزالى در اين راه دادن به عقل از هيوم كامياب تر بوده, نيز ـ چنان كه خود او مى گويد ـ از طريق عقل به دين و تصوف, كه آن را باطن دين مى داند, راه يافته است. لذا كار وى موفق تر پيش رفته, و نظام اخلاقى وى عمق و غناى بيشتر يافته است. دروس شرح اشارات و تنبيهات ابن سينا; نمط هشتم (البهجه والسعاده).
حسن حسن زاده آملى; تدوين: صادق حسن زاده, قم, مطبوعات دينى, چاپ اوّل, 1383, 240ص, وزيرى.
كتاب حاضر سلسله درس هايى است از حسن زاده آملى كه طى آن شرح و توضيحى در باب اشارات و تنبيهات اثر ابن سينا فراهم آمده است. ابن سينا در اين كتاب مباحث عقلى و فلسفى را به طور فشرده ـ براساس مكتب مشاء ـ با اسلوبى خاص و معماگونه تحرير نموده است. تمايلات عرفانى شيخ در اشارات بسيار پر رنگ ظاهر شده است; به ويژه در سه نمط هشتم, نهم و دهم معارف عرفانى با براهين و استدلالاتى بيان گرديده است. براى نمونه شيخ مى گويد: چون خداوند مثل, ضد, جنس, فصل و حد ندارد و قابل اشاره نيست تنها راهى كه براى شناخت او باقى مى ماند, راه شناخت بى واسطه درونى و حضورى است. اين راه همان طريق مشاهده است كه در عبارت نمط نهم به تصريح آمده است. اما مباحثى كه در اين كتاب, براساس نمط هشتم اشارات (البهجه والسعاده) مطرح گرديده بدين قرار است: اقسام لذت: عقلى و حسى, خير و كمال, تمثل و كشف, تكامل برزخى, تناسخ, مبدأ و معاد, عشق و ابتهاج, رابطه ادراك و عشق, و نظاير آن كه گاه به اقوال و نظريات ديگر فلاسفه و متكلمين اسلامى نيز اشاره مى گردد. دو رساله مثل و مثال
حسن حسن زاده آملى, تهران, نشر طوبى, چاپ اوّل, 1383, 260ص, وزيرى.
در فصل آغازين كتاب, با اشاره به آراى افلاطون, ارسطو, فارابى, ابن سينا, ملاصدرا, و ديگران تعريفى از مثل آمده است. (به تعبير افلاطون, محسوسات ظواهرند نه حقايق, و عوارضند و گذرنده نه اصيل و باقى و علم بر آنها تعلق نمى گيرد بلكه محل حدس و گمانند). بياناتى در معرفت به مثل و ارواح و اجساد, كلام افلاطون و ارسطو و فارابى در حقيقت مثل, رواياتى در مثل, شكوك و تحقيقاتى در مثل; وجه تسميه مثل افلاطونى به مثل, و وصف مثل به نورانيت و مضاهى آن, باز تحقيق و تدقيق در بيان مثل و ختام بحث از مثل, مباحث اصلى رساله اول (رساله مثل نورى الهى) است.
رساله دوم (رساله مثال) در هفت فصل در باب عالم مثال, تدوين گرديده است. عالم مثال غير از عالم مثل است: مثل منارقات نوريه و مجردات محضه اند, مثال عالم ابدان روحانى است كه مجرد به تجرد برزخى اند و سخن در اثبات عالم مثال منفصل است كه آن را مثال اكبر خيال منفصل و صور معلقه و مثل ظلمانيه و مثل معلقه نيز مى گويند…. عليت و وحدت وجود از ديدگاه ملاصدرا
محمود نمازى, قم, مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), مركز انتشارات, چاپ اوّل, 1383, 112ص, رقعى.
هدف از تدوين اين كتاب, تجزيه و تحليل نظريه وحدت وجود از ديدگاه صدرالمتألهين شيرازى (1571ـ1640) به ويژه چگونگى پردازش و بررسى او از رابطه عليت است. در بخشى از كتاب آمده است: مسئله عليت و رابطه اش با وحدت وجود, يكى از مقولات خاص فلسفه ملاصدرا است… ملاصدرا از راه قانون عليت, وحدت وجود را اثبات مى كند. كاربرد اصول صدرايى (مانند اصالت وجود و تشكيك در وجود) كه از اصول اساسى كل دستگاه فكرى او به شمار مى آيند, نظريه منحصر به فرد وحدت وجودى او را تدارك ديد. با اين نظريه او مى خواهد عارفان را متقاعد كند كه اگرچه در جهان, يك واقعيت بيشتر وجود ندارد, اين واقعيت خود را در درجات و مراتب متنوعى از حيث شدت وجودى, جلوه گر مى سازد…. نگرشى نوين به مسئله اتحاد عاقل و معقول
حسين ديبا, قم, مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), چاپ اوّل, 1383, 256ص, وزيرى.
در مباحث اين نوشتار, ابتدا به تاريخچه بحث در ميان فيلسوفان يونانى و افلاطونى و نيز فيلسوفان اسلامى اشاره شده است. دامنه مباحث اتحاد عاقل و معقول, نخست در آثار فيلسوفان بزرگ يونان, نظير افلاطون و ارسطو و نيز شارحان آثار ايشان بررسى, سپس به بررسى نظريات فيلسوفان نوافلاطونى نظير فلوطين و فرفوريوس پرداخته شده است. از مجموعه اين مباحث مى توان چنين نتيجه گرفت كه مسئله اتحاد عاقل و معقول, در فلسفه يونان و نوافلاطونى به صورت روشن مورد بحث بوده و در ميان اين گروه از فيلسوفان, طرفدارانى جدى داشته است. به دنبال بررسى اين مسئله در ميان فيلسوفان غير مسلمان, به طرح تاريخچه بحث در ميان فيلسوفان اسلامى پرداخته شده است. ابتدا سخنان متقدمات نظير كندى, فارابى و ابن سينا مطرح شده و در پايان, به بررسى بحث در حكمت متعاليه پرداخته شده است. از مباحث اين قسمت نيز مى توان دريافت كه مهم ترين طرفدار مسئله اتحاد عاقل و معقول در فلسفه اسلامى صدرالمتألهين و جدى ترين مخالف آن ابن سينا بوده است و ديگر فيلسوفان اسلامى در يكى از اين دو جبهه قرار گرفته اند. البته در مجموع مى توان گفت كه نظر بيشتر فيلسوفان اسلامى پس از حكمت متعاليه, بر موافقت با اين مسئله قرار گرفته, چنان كه نظر غالب پيش از حكمت متعاليه, مخالفت با اين مسئله بوده است. پس از بيان تاريخچه و تبيين مفهوم واژه هاى كليدى مسئله اتحاد عاقل و معقول, به تحرير محل بحث پرداخته شده است. از مجموعه مباحث اين قسمت نيز چنين نتيجه شده كه ادعاى طرفداران مسئله اتحاد عالم و معلوم, به اتحاد وجودى بين عالم و مدركات خويش برمى گردد و فيلسوفان, اين مسئله را بيشتر در علوم حصولى مطرح كرده و طرف اتحاد را صورت هاى ذهنى دانسته اند. در اين ميان بين تصورات, تصديقات و يا مراتب مختلف ادراك اعم از حسى, خيالى و عقلى فرقى نگذاشته اند. همچنين در اين نوشتار, ادله فيلسوفان مسلمان و غير مسلمان در باب اثبات نظريه اتحاد عاقل و معقول مطرح گرديده و تقريرات مختلف از هر دليل به همراه اشكالات ناقدان اين ادله مورد بررسى قرار گرفته است. در ادامه مباحث نيز به ادله مخالفان نظريه اتحاد عاقل و معقول و پاسخ هاى طرفداران آنها اشاره شده و در نهايت, ثمرات مسئله اتحاد عاقل و معقول مورد بررسى و تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
فقه و حقوق
نظام سياسى و دولت در اسلام
سيد محمد موسوى, قزوين, حديث, چاپ اوّل, 1383, 248ص, رقعى.
اين مجموعه شامل چهار فصل است كه در آن مناسبات دين و دولت در اسلام, نظام هاى سياسى در اسلام, نظريه هاى دولت دينى, و سرانجام دين و دموكراسى بحث و بررسى شده است. به تصريح نگارنده: بحث نظام سياسى اسلام به نخستين مناقشه سياسى مسلمانان برمى گردد كه به دنبال رحلت پيامبر اكرم(ص) منازعات كلامى و سياسى در ميان مسلمانان توسعه و گسترش يافت و در پى آن فرقه هاى مختلف اسلامى و انديشه هاى سياسى نوين و متفاوت از هم به وجود آمدند. از طرف ديگر تحولات تاريخى و رخدادهاى سياسى نيز در شكل دهى انديشه هاى سياسى اسلامى بسيار مؤثر افتادند. از مسائل عمده انديشه سياسى دينى تبيين مناسبات ميان دين و سياست, مفهوم دولت دينى و رابطه ميان دين و دموكراسى و قرائت هاى مختلف انديشمندان اسلامى از اين حوزه هاست. كتاب حاضر براى درس نظام سياسى و دولت در اسلام در مقطع كارشناسى رشته علوم سياسى تدوين شده است.
u نظريه حقوقى اسلام (جلدهاى2و1)
محمدتقى مصباح; محقق: محمدمهدى نادرى قمى, محمدمهدى كريمى نيا, قم, مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), چاپ اوّل, 1383, 352ص, وزيرى.
اين كتاب حاوى سلسله سخنرانى هاى آيت الله مصباح يزدى است كه قبل از خطبه هاى نماز جمعه تهران ايراد شده است. موضوع سخنرانى ها از اين قرار است: حق و مفاهيم مختلف آن, خاستگاه و منشأ حقوق, تقسيمات حقوق, ديدگاه اسلام درباره منشأ حقوق, خداوند و اعتبار حقوق, خدا منشأ حقوق, تكليف, قدرت, مصلحت; انسان, آزاد از بندگى خدا; رابطه فاعليت و ثبوت حق; انسان و طلب كارى حقوق از خدا; تفاوت عبوديت و بردگى; رحمت الهى در قالب اوامر و نواهى; تعيين مصلحت در قوانين حقوقى; ملاحظاتى در تدوين نظام حقوقى; حق كرامت انسان; حق آزادى و ديدگاه اسلام درباره حق حاكميت انسان بر انسان.
قرآن و حديث
 رسائل في دراية الحديث
ابوالفضل حافظيان بابلى, قم, دارالحديث, 1382ـ1383, ج1و2, وزيرى.
رسائل في دراية الحديث عنوان مجموعه مجلّداتى است كه در هر جلد, تعدادى از رساله هاى مربوط به علم درايةالحديث جاى دارد. در اين مجموعه, رساله هاى كوتاهى كه در حجم يك كتاب نيستند, تصحيح و احياء مى شود. تاكنون دو مجلد از اين مجموعه انتشار يافته است:
جلد نخست اين مجموعه كه در 616 صفحه وزيرى منتشر شده است, شامل يك مقاله و چهار رساله مهم در درايه مى باشد كه عبارت اند از:
1. مصنّفات الشيعه في علم الدراية (ابوالفضل حافظيان).
2. البداية في علم الدراية, تأليف: زين الدين بن على العاملى, تحقيق: غلامحسين قيصريّه ها.
3. الرعاية لحال البداية, تأليف: زين الدين بن على العاملى, تحقيق: غلامحسين قيصريّه ها.
4. وصول الأخبار إلى اصول الأخبار, تأليف: حسن بن عبدالصمد العاملى, تحقيق: محمّدرضا حسينى جلالى.
5. الوجيزة فى علم الدراية, تأليف: بهاءالدين محمد العاملى, تحقيق: سيّد حسن حسينى.
جلد دوم از اين مجموعه در 640 صفحه وزيرى منتشر شده كه شامل اين رساله هاست:
1. المقنعة الأنيسة والمغنية النفيسة, تأليف: مهذّب الدين بصرى, تحقيق: عليرضا هزار.
2. الفنّ الثاني من القواميس, تأليف: فاضل دربندى, تحقيق: محمدكاظم رحمان ستايش.
3. رسالة في علم الدراية, تأليف: رفيع بن على رشتى, تحقيق: سيّد حسن حسينى.
4. الجوهرة العزيزة في شرح الوجيزة, تأليف: سيّد على محمّد نصيرآبادى, تحقيق: محمد بركت و نعمت الله جليلى.
5. موجز المقال فى نظم الوجيزة, ناظم: شيخ عبدالرحيم اصفهانى, تحقيق: سيّد حسن حسينى.
6. الوجيزة فى علم الدراية الحديث, تأليف: ملاّ عبدالرزاق حائرى, تحقيق: رضا قبادلو.
اين مجموعه در گروه احياء و تصحيح متون مركز تحقيقات دارالحديث به فرجام رسيده است.  الحاشية على أصول الكافي
رفيع الدين محمد بن حيدر النائينى, تحقيق: محمدحسين درايتى, قم, دارالحديث, 1383, 672ص, وزيرى.
حديث, يادگار گرانبهاى رسول خدا و ائمه هدى و مشعل هدايت امت اسلامى است. يكى از معتبرترين و كهن ترين جوامع حديثى شيعه, كتاب (الكافى) است كه بيش از هزار سال قبل, و در عصر غيبت صغرى, دستان پرتوان دانشمند بى مانند و مجاهد سخت كوش, ثقةالاسلام محمد بن يعقوب كلينى آن را پديد آورد.
جامع بودن احاديث و گستردگى آن, مسند بودن روايات و تأليف آن در عصر تحيت صغرى, بخشى از امتيازاتى است كه باعث توجه و عنايت ويژه شيفتگان عترت به اين اثر ارزشمندش به گونه اى كه احاديث آن مبناى اعتقادات و فقه شيعه اماميه قرار گرفته و شروح و حواشى و تعليقات فراوانى بر اين كتاب نوشته شده است.
الشروح والحواشى على الكافي عنوان سلسله اى است كه به تحقيق و احياى شرح ها و حاشيه ها و تعليقه هايى مى پردازد كه در طى قرن هاى گذشته توسط انديشمندان و صاحب نظران و عالمان دينى به اين اثر جاودانه به رشته تحرير درآمده است.
نخستين اثر از اين مجموعه, حاشيه اصول كافى, تأليف عالم فقيه, حكيم متأله, رفيع الدين محمد بن حيدر حسينى نائينى, معروف به (ميرزا رفيا) متوفى 1082ق است. وى از مشاهير علماى اماميه در قرن يازدهم بوده و در محضر عالمانى مانند مرحوم شيخ بهايى, شيخ عبدالله شوشترى و ابى القاسم فندرسكى تلمذ نموده و از مشايخ بزرگانى مانند مرحوم علامه مجلسى و شيخ حر عاملى به حساب مى آيد.
حاشيه او تنها بر بخشى از اصول كافى است و تا كتاب الحجة حديث سوم از ميان أنّ المتوسمين الذين ذكرهم الله تعالى في كتابه هم الأئمة را شامل است. اين حاشيه به صورت (قوله, قوله) بر گزارش و داراى نكات بسيار مهم در شرح احاديث و حل مشكلات آن مى باشد. اين اثر از زمان تأليف تاكنون همواره مورد توجه و عنايت شارحين كافى, به ويژه علامه مجلسى(ره) بوده است. وى در مرآةالعقول از اين اثر بسيار سود جسته و در موارد بسيارى از نص الفاظ آن استفاده كرده است.
اين اثر در گروه احياء و تصحيح متون مركز تحقيقات دارالحديث به فرجام رسيده است.  الحاشية على أصول الكافي
سيّد بدرالدين بن أحمد الحسينى العاملي, تحقيق: على فاضلى, قم, دارالحديث, 1383, 352ص, وزيرى.
الشروح والحواشى على الكافي عنوان سلسله اى است كه به تحقيق و احياى شرح ها و حاشيه ها و تعليقه هايى مى پردازد كه در طى قرن هاى گذشته توسط انديشمندان و صاحب نظران و عالمان دينى به اين اثر جاودانه به رشته تحرير درآمده است.
دومين اثر از اين مجموعه, حاشيه اصول كافى, تأليف سيد بدرالدين بن أحمد بن ادريس حسينى عاملى است. وى از مشاهير علماى قرن يازدهم بوده و در محضر بزرگانى مانند شيخ بهايى و محمد بن حسن صاحب استقصاء الاعتبار كسب فيض نموده است. گرچه اين اثر, حاشيه بر دو جلد اصول كافى است اما بخش اعظم آن به شرح احاديث جلد اوّل اصول كافى اختصاص يافته و تنها در پايان كتاب شرح بعضى از فقرات احاديث جلد دوم اصول كافى مى باشد.
با توجه به اين كه مؤلف نسخه هاى فراوانى از كافى در اختيار داشته و در شرح احاديث كافى به ساير منابع مهم روايى توجه داشته و خود نيز دقت هاى بسيارى را در متن احاديث نموده, اثرش از جذابيت خاص برخوردار شده و از نكات بسيارى برخوردار است.
اين اثر در گروه احياء و تصحيح متون مركز تحقيقات دارالحديث به فرجام رسيده است. فرمان مالك اشتر
حسينى علوى آوى, قم, بنياد بين المللى نهج البلاغه, چاپ اوّل, 1383, 174ص, رقعى.
على(ع) طى فرمانى مالك اشتر را به حكومتِ مصر گمارد. طى اين نامه وى را به عدالت و دورى از ظلم و جور و همنشينى با مردمان و خلاصه آنچه وى را مقبول خاطر خداوند و مردم مى سازد, فراخواند. حسينى علوى آوى اين نامه را در قرن هشتم به فارسى درآورد كه مصحح محترم آن را با عنوان (فرمان مالك اشتر) به چاپ رسانده است. نثر اين ترجمه ساده و روان است و از پيچيدگى و تعقد به دور مى باشد. البته ممكن است كلماتى چون (عقارات) بر خواننده ناآشنا باشد و خوانش متن را بر وى سخت سازد, منتها مى توان با رجوع به كتاب لغتى اين دشوارى را رفع ساخت. حال چند سطرى از صفحه94 را مثال مى زنيم:
(مماثلتِ بشريّت و سَويّت انسانيّت را دافع تفاخر و استيثار سازد و از ردّ مظالمى كه از تو واقع شده باشد و استحلال از رنجش ها[يى] كه به خاطر مردم رسيده, تغافل و تكاسل نپسندد, كه عن قريب پرده از روى كار بردارند و داد مظلوم از ظالم بستانند.) بررسى تاريخى قصص قرآن
محمد بيومى مهران; مترجم: سيد محمد راستگو, تهران, شركت انتشارات علمى و فرهنگى, چاپ اوّل, 1383, 376ص, وزيرى.
در اين تحقيق, رويدادهاى تاريخى قرآن, يا قصص قرآن از منظر تاريخى بررسى شده است. از ويژگى هاى اين كتاب سنجش ها و مقايسه هايى است كه ميان قرآن و آنچه در تورات و انجيل آمده, صورت گرفته است. نويسنده رويدادهاى تاريخى قرآن را از ديدگاه جغرافيايى بخش بندى كرده و رويدادهاى هر منطقه جغرافيايى را در جلدى آورده است. رويدادهاى قرآنى مربوط به جزيرةالعرب در جلد نخست اين كتاب بررسى شده است. در آغاز كتاب, اطلاعاتى درباره تدوين قرآن كريم, گردآورى و تدوين احاديث, و تفسيرهاى قرآن ذكر گرديده است.… بخش نخستين اين مجموعه, تنها از رويدادهايى سخن مى گويد كه در قرآن از آنها ياد شده و ديار عرب نخستين صحنه و منطقه رخداد آنها بوده است. از اين جاست كه اين بخش درباره حضرت ابراهيم(ع) و كعبه سخن مى گويد و سپس درباره عادى ها (قوم هود), ثمودى ها (قوم صالح) و مديانيان (قوم شعيب). نيز درباره رويدادهايى كه در تاريخ عرب پيش از اسلام بازتابى گسترده داشته است. رويدادهايى چون سيل عرم, داستان اصحاب اخدود و سرانجام داستان اصحاب فيل…. قرآن و قلمروشناسى دين
مصطفى كريمى, قم, مركز انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره), چاپ اوّل, 1383, 408ص, وزيرى.
آنچه هدف اصلى اين نوشته را تشكيل مى دهد, جست وجو از نقش قرآن در قلمروشناسى دين بوده, و پرسش اصلى اين است كه آيا براى به دست آوردن قلمرو دين مى توان به قرآن كريم مراجعه كرد يا نمى توان, و بايد پيش از مراجعه به قرآن, با مباحث برون دينى, قلمرو دين را به دست آورد و آيه هاى مربوط به قلمرو دين را براساس آن فهم تفسير كرد…. بر اين اساس, مفروض هاى بحث عبارتند از: دين اسلام, با انسان و ويژگى هاى او متناسب است; يعنى شارع و آورنده دين, انسان بودن, صفت ها, توانمندى ها و ضعف هاى وى را در نظر داشته است. خاتميت و پايان يافتن وحى, به معناى انقطاع ارتباط مستقيم و حياتى است, نه بى نيازى انسان از وحى و آموزه هاى الاهى. بنابراين, انسان ها هميشه به وحى نياز دارند و بايد براى رسيدن به سعادت, از احكام, دستورها و معارف آن استفاده كنند. رابطه علم (به معناى عام) و دين, تساوى عموم خصوص مطلق (به سود دين) نيست; يعنى دين تمام احكام و معارف و دستورهاى مورد نياز انسان و آن چه با علم كشف مى شود, بيان نمى كند. خداوند در قرآن كريم به زبان مردم سخن گفته است كه با شرايط و قواعد لازم مى توان به احكام و معارف آن دست يافت.
اخلاق و تعليم و تربيت
پژوهشى در فرهنگ حيا
عباس پسنديده, قم, دارالحديث, چاپ اوّل, 1383, 388ص, وزيرى.
مهار كردن نفس و تنظيم رفتار در راستاى اهداف مورد نظر, از مهم ترين رموز موفقيت به شمار مى رود. اين امر به عواملى نياز دارد كه يكى از مؤثرترين آنها (حيا) است. اگر حيا نباشد, هر كارى روا شمرده مى شود. اهميت اين نيرو به اين است كه نه مبتنى بر ترس است و نه مبتنى بر طمع, بلكه بر كرامت نفس و درك حضور مبتنى است. اثر حاضر در چهار بخش به بررسى اين موضوع در قرآن و حديث پرداخته است.
بخش اوّل به كليات اختصاص دارد كه پس از بيان تعريف هاى لغت شناسان و علماى اخلاق, با استفاده از روشى نو در مفهوم شناسى, تعريف حيا را از متون استخراج نموده و سپس ماهيت حيا, اقسام حيا و مراتب آن را تبيين كرده است.
بخش دوم كه از مهم ترين بخش هاى كتاب است, در هشت فصل به بررسى قلمروهاى تأثير حيا مى پردازد. فصل اوّل به خلوت هاى فردى و گروهى و مصون سازى آن با استفاده از حيا اختصاص دارد. فصل دوم به مسئله گمنامى در جمع كه آفت كلان شهرها است, پرداخته و راه هاى مصون سازى را با استفاده از فرهنگ حيا بيان نموده است. فصل سوم به بررسى رابطه حيا و پوشش مى پردازد. فصل چهارم حيا را در حوزه خانواده از خواستگارى تا تربيت فرزند مورد بحث قرار داده و ويژگى الگوى ارتباطى مبتنى بر حيا و الگوى تربيتى با حيا را تبيين كرده است. فصل پنجم به بررسى ويژگى هاى شهر حيا و جامعه با حيا مى پردازد. فصل ششم حيا را در بخش رسانه ها مورد بحث قرار مى دهد. فصل هفتم نقش حيا در مديريت و الگوى مديريتى مبتنى بر حيا را بررسى مى كند, و فصل هشتم به تأثير متقابل حيا و معمارى مى پردازد.
بخش سوم به مسئله كمرويى اختصاص دارد و در چهار فصل موضوع هاى ماهيت كمرويى, ريشه هاى كمرويى, نمودهاى كمرويى, پيامدها و راه هاى درمان كمرويى را بررسى كرده است.
بخش چهارم به موضوع بى حيايى مى پردازد و مسائلى همچون ماهيت بى حيايى, ويژگى هاى بى حيايى, عوامل بى حيايى و پيامدهاى بى حيايى را مورد بحث قرار داده است.
اين پژوهش در واحد روان شناسى گروه فقه الحديث مركز تحقيقات دارالحديث به فرجام رسيده است. جلوه هاى نماز در قرآن و حديث
احمد صادقى اردستانى, تهران, بنياد فرهنگ اسلامى كوشانپور, 1382, چاپ دوم, 368ص, رقعى.
خداوند به همه موجودات عنايت ورزيده و ايشان را از شمول رحمت خويش برخوردار كرده است. اما اين ميان انسان را تخصيص داده و نعمت هايى به وى بخشيده كه احصاى آن ممكن نيست. از اين رو بر انسان است كه در شكرگزارى و سپاس خداوند ـ بيش از ديگر موجودات ـ بكوشد هرچند قادر نخواهد بود كه آن را تمام و كمال انجام دهد.
يكى از راه هاى عبادت و طاعتِ حق نماز است كه از ديگر شيوه هاى عبادى مهم تر به نظر مى رسد. چون درباره نماز 122 آيه نازل شده است. گذشته از جنبه طاعتى آن, بايد گفت نماز آدمى را به چنان آرامش و سكونى مى رساند و چنان ارتقا مى بخشد و به محبت حق نزديك مى سازد كه نظيرى نمى توان براى آن يافت.
اهميت نماز جناب احمد صادقى اردستانى را واداشت كه جلوه هاى نماز در قرآن و حديث را تفحص و جستجو كند و آن را در 21 مبحث بگنجاند. (جنبه هاى تربيتى نماز; فلسفه و اسرار نماز; سازندگى اخلاقى و اجتماعى از عنوان هاى برجسته اين اثر مى باشد. نثر اين اثر ساده و روان است و همگان مى توانند از آن بهره گيرند بى آن كه به ارزش علمى كتاب خدشه اى وارد شود. حال جهت آشنايى خواننده با نثر كتاب بندى از بحث فلسفه و اسرار نماز را نمونه مى آوريم:
(انسان در همه حال و به خصوص در وقتى كه گرفتار مشكلات مى شود و همه درهاى اميد را به روى خود بسته مى بيند, به پناهگاهى احتياج دارد كه بدان پناه جويد, درد دل كند… چنان كه اين حالت را به هنگام گرفتارى ها, بارها در زندگى خود مشاهده كرده ايم). آراى دانشمندان مسلمان در تعليم و تربيت و مبانى آن
محمد بهشتى, مهدى ابوجعفرى, على نقى فقيهى, تهران, پژوهشكده حوزه و دانشگاه, سمت, چاپ اوّل, 1383, 372ص, وزيرى.
سومين جلد از مجموعه حاضر به بررسى آراى تربيتى امام محمد غزالى (405 ـ 505) اختصاص دارد. در فصل اول سخن بر سر زندگى و آثار غزالى است… فصل دوم پرداختى است از پاره اى از مبانى فلسفى انديشه تربيتى غزالى و در آن از رويكرد غزالى به هستى و خدا و جهان و انسان به تفصيل سخن رفته است. مفهوم و تعريف تربيت در فصل سوم واكارى شده است و از اين رهگذر به تعريف تربيت از نگاه شمارى از مربيان بزرگ اشاره شده و در پايان, تربيت از نگاه غزالى تعريف و تحليل شده است. فصل چهارم درباره امكان و حد تربيت است و در آن, اين دو موضوع از زبان غزالى باز گفته شده و سرشت انسان و علت چندگانگى مردم در تربيت پذيرى, از نگاه وى واشكافته شده است. ضرورت تربيت و فلسفه آن در فصل پنجم آمده است. در فصل ششم اصول تعليم و تربيت مطرح شده و در شرح آن پس از اشاره اى به معناى لغوى و اصطلاحى اصل, برخى از ويژگى هاى اصول تربيتى ياد شده و به منابع كشف اصول تربيتى و برخى از اصول تربيتى شناخته شده پرداخته شده است. عوامل تربيتى, بحث فصل هفتم است و در آن از نقش وراثت در تربيت گفته شده و به تأثير محيط در تربيت اشاره شده است. موضوع فصل هشتم, هدف هاى تربيتى است و در آن ضمن بيان مفهوم و ماهيت هدف, به برخى از ويژگى هاى هدف تربيتى و منابع و مصادر هدف هاى تربيتى اشاره شده و به پاره اى از هدف هاى تربيتى در مكتب هاى گوناگون تربيتى پرداخته شده است. فصل نهم اين اثر درباره روش هاى تربيتى از منظر غزالى است. نگارنده در اين فصل, ابتدا به فرق ميان روش با شيوه و فن, و نيز تعريف هريك پرداخته است و از رابطه روش ها با ديگر عناصر نظام تربيتى گفته آن گاه با اشاره اى به روش شناسايى و دسته بندى روش هاى تربيتى در آثار غزالى, پنج روش از روش هاى آمده در آثار او را به تفصيل واشكافته است.
تاريخ و شرح حال
زينب قهرمان دختر على(ع)
احمد صادقى اردستانى, تهران, مطهر, 1381, چاپ چهارم, 415ص, رقعى.
اگر حضرت زينب(س) در حادثه عاشورا حضور نداشت ممكن بود واقعه نينوا به محاق فراموشى افتد و رنج و مصيبتِ اهل بيت در راه اعتلاى اسلام ناب محمدى ناديده گرفته شود. بنابراين بر نويسندگان و اهل قلم است كه درباره نقش ويژه و عظمت و فضيلت اين بانوى گرامى, هرچه بيشتر بنويسند و در اختيار خوانندگان متدين و هوادار اهل بيت قرار دهند.
(زينب قهرمان دختر على) كارى است كه به اين جهت نگارش يافته است. همه مباحث آن, ذيل هجده عنوان گنجانده شده است. اوج فضائل و كرامت; زينب در كوفه; خطابه زينب در كاخ سبز از عنوان هاى مهم اين كتاب است. آقاى صادقى اردستانى اين اثر را با نثرى ساده و روان نگاشته است; البته اين ساده نويسى نه فقط ارزش علمى آن را نمى كاهد, بلكه فزونى مى بخشد. حال بخشى از بحث ازدواج و تشكيل خانواده را نمونه مى آوريم تا خواننده با نثر نويسنده آشنايى بيشترى بيابد:
(عبدالله [شوهر زينب] گفت: اگر مرد سياه است, موى او سفيد است, او استحقاق بيشتر از اين را دارد, چون چيزى را كه او گفته ماندنى است و چيزى را كه دريافت داشته است فانى خواهد شد). بانوى با كرامت
غلامرضا گلى زواره, قم, انتشارات حنين, 1382, چاپ اوّل, 208ص, رقعى.
سيده نفيسه از نوادگانِ امام حسن(ع) بود كه در پانزدهم ربيع 145 هجرى ديده به جهان گشود. پرورش و بالش در خانه اى اصيل و پرهيزگار او را از چنان عظمت و فضيلتى برخوردار ساخت كه كمتر مى توان مانندى براى او يافت, تا حدى كه وقتى به مصر رفت جماعت بسيارى را در پرتو علم و فضل خويش قرار داد.
(بانوى كرامات) كتابى است كه به زندگانى اين بانوى گرامى اختصاص دارد. مؤلف همه گفته هاى خويش را در شش بخش گنجانده است كه عبارتند از: خاندان نكوفام; باغبان با شرافت; رويش فضيلت; از مدينه تا مصر; كرامت ها; ميهمان قدسيان ميزبان مصريان. نثر اين اثر ساده و خالى از دست انداز مى باشد. به نمونه ذيل توجه فرماييد:
(زركلى نيز به معرفى اين بانو پرداخته و خاطرنشان ساخته است كه بانوى دانشمند و پرهيزگارى بود كه در تفسير قرآن و حديث تبحر وافرى از خود بروز داد… تعدادى از معارف از او حديث شنيده اند. بسام عبدالوهاب الحايى نيز بر بعد دانشورى و پروا پيشگى اين بانوى صالح اصرار ورزيده و او را مفسر و محدث معرفى كرده است). مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى
مرتضى مطهرى, تهران, صدرا, چاپ اوّل, 1383, 1076ص, وزيرى.
كتاب حاضر جلد پانزدهم ـ جلد دوم از بخش تاريخ ـ از مجموعه آثار شهيد مطهرى است كه مطالب آن از شصت جلسه گفت وگو و درس تاريخ فلسفه تاريخ در سال هاى 1356 و 1357 برگرفته شده است. در آن دوره مسائل فلسفه تاريخ در ميان اهل فكر و دانشجويان و روشنفكران به شدت مطرح بود و عده اى نيز گرايش ماركسيستى پيدا كرده بودند و جامعه و تاريخ را به شكل ماترياليستى و ماركسيستى تحليل مى كردند. استاد مطهرى اين درس را تشكيل دادند كه در ابتدا يكى از متون ماركسيستى مورد تجزيه و تحليل قرار مى گرفت و در هر جلسه يكى از حضار مبحثى را به صورت كنفرانس, عرضه مى كرد… پس از آن, فلسفه تاريخ در قرآن مورد تحقيق واقع شده است. محمد رسول خدا
آنه مارى شيمل; مترجم: حسن لاهوتى, تهران, شركت انتشارات علمى و فرهنگى, چاپ اوّل, 1383, 596ص, وزيرى.
آنه مارى شيمل ـ شرق شناس آلمانى ـ نويسنده كتاب مى كوشد تا با استفاده از تفكرات فيلسوفان, گزارش هاى مورخان, راويان احاديث, مفسران قرآن, خيال ورزى هاى شاعران و داستان پردازى هاى عاميان مسلمان, تحليلى از مقام حضرت محمد(ص) به دست دهد. مطالب كتاب ذيل اين عناوين فراهم آمده است: سيره و سرگذشت; مقتداى نكو; يكتايى مقام محمد(ص); قصه ها و معجزه ها; محمد شفيع قيامت و صلوات بر او; نام هاى پيمبر; نور محمد و مكتب عرفان; جشن ميلاد پيامبر; سير شبانه و معراج پيمبر; لغت پيمبر; طريقه محمديه و تفسير تازه از زندگى پيمبر; محمد پيمبر خدا در آثار محمد اقبال. باغبان عرفان: داستان زندگى مير سيدعلى همدانى عارف تلاشگر قرن 8ق
على جهانپور, همدان, سفير نينوا, چاپ اوّل, 1383, 256ص, وزيرى.
آنچه در اين مجموعه گرد آمده, داستان زندگى مير سيد على همدانى ـ عارف قرن 8ق است. در آغاز كتاب تصاويرى از گنبد علويان, مقبره باباطاهر و آرامگاه ابوعلى سينا به طبع رسيده است. در بخشى از كتاب آمده است: مير سيد على همدانى داراى دو خصوصيت اخلاقى و منش اجتماعى بود. نخست فردى پويا و پر تلاش بود… بيشتر از 23سال عمر نكرده بود كه سفر و تجربه اندوزى را شروع نمود. با داشتن استعداد و هوش خدادادى, به سرعت توانست دوران آموزش عرفان نظرى و عملى را در رباط ها و خانقاه ها به پايان رساند. در هر خانقاه و زير نظر هر قطب و مرشد, او برترين بود و در كوتاه ترين زمان ممكن مدارج آموزش علوم اسلامى و عرفان را گذرانيد. زندگينامه شاعران و دانشمندان
مصطفى رحيمى نيا, تهران, جهان آرا, چاپ اوّل, 1383, 408ص, رقعى.
در اين مجموعه سرگذشت 34 شاعر ايرانى نيز زندگى نامه 31 دانشمند ايرانى و خارجى گرد آمده و در پايان به اختراعات و اكتشافات مهم آنان ـ همراه با نام كشف كننده, سال كشف و مليت هريك اشاره شده است. برخى از اين افراد عبارتند از: رودكى, فردوسى, سنايى, خاقانى, مولوى, نيما, سهراب سپهرى, شاملو, ابوريحان بيرونى, ابوعلى سينا, محمود حسابى, نيكو براهه, نيوتون, گاليله, نوبل, كخ و اينشتين. سيرى در كانون نويسندگان ايران
مسلم نجفى, قم, مؤسسه بوستان كتاب قم, چاپ اوّل, 1383, 240ص, رقعى.
اين نوشتار حاوى اطلاعات و مطالبى است درباره كانون نويسندگان ايران. در فصل اول تاريخچه كانون و در فصل دوم انديشه ها و عملكرد آن بيان شده است. در فصل سوم شعار اصلى گروه كه آزادى انديشه و بيان است, تحليل مى شود. فصل چهارم به معرفى تنى چند از فعالان و اعضاى كانون اختصاص دارد. اخوان: شاعرى كه شعرش بود
منوچهر آتشى, تهران, آميتيس, چاپ اوّل, 1383, 112ص, رقعى.
نگارنده در كتاب سه محور را براى بررسى شعر اخوان ثالث در نظر مى گيرد كه عبارتند از: اخوان شعر است; اخوان معجونى از كلاسيسم و مدرنيزم است; اخوان در شعر حل مى شود و زبان اخوان در شعر ايجاد حالت مى كند. او نه رمانتيك است نه پوچ گرا. براساس اين, در كتاب خاطرنشان مى شود: اخوان خود شعر بود. جانى لرزان و سوزان كه حتى با چشم هاى گرگى پر شعله و خشمناك و حتى هنگام خنده هاى ريزش, مى گريست,, آرى اخوان, در خنده هم مى گريست. چرا؟ چون تمام وجودش و عصب و رگ هايش پر از زهر شعر بود… كلاسيسم اخوان… هرچند مثل هر شعر خوب كلاسيكى سرشار از مفاهيم خاص و مبتكرانه شعرى و تغزلى است يك ويژگى هم دارد كه در هر غزلى يا قصيده و قطعه اى كنايتى را مى گنجاند كه مغز انتقادى ويژه اى دارد… اخوان در دوره كلاسيسم اش, چون نيما, جز نكته ها و ظرايف, حرف تازه اى ندارد, ولى اين كلاسيسم, با انگاره اين قلم, از اخوان جداشدنى نيست… اخوان شاعرى نمادگرا يا سمبوليست به مفهوم اروپاييش نيست. شعر او كه از اراده قبلى او برنمى خيزد, چنان طبيعى, هر تصوير را يا صحنه را بى لكنت و گرهى حركت مى دهد, كه همه چيز, يعنى كل زبان او مى شود خود او و درون اشك آلود او… اخوان نه روشنفكر چپ يا راست بود, نه مدرنيست, به قول حقوقى همان ايرانى ترين ايرانى و شاعرترين شاعر ايراني… شعر اخوان از نظر ساختار نو نيست, يا به تعبيرى, شعريت را از منافذ و مقاطع ساختار عرضه نمى كند, بلكه اين لحظه ها و دم هاى دلخواه اويند كه شعرش را به سوى عطوفتى بديع و گريان ـ يا گهگاه خندان ـ سوق مى دهند…. سهراب شاعر نقش ها
منوچهر آتشى, تهران, آميتيس, چاپ اوّل, 1383, 104ص, رقعى.
منوچهر آتشى در اين نوشتار شعر و انديشه سهراب سپهرى را نقد و بررسى مى كند. او مى گويد: …سهراب از ديد من, يك نقاش است. با روحى خجول كه در پشت نقاشى (و شعر ـ نقاشى ها) هميشه حضورى مبهم و پر از ابهام دارد. نگارنده در آغاز, شعر سپهرى را دوره گرته بردارى از نيما معرفى مى كند. به تصريح وى: اين دوره, تقريباً به طور كلى, سهراب, باهوش نيز, مثل هر هنرمند واقعى آن روزگار, به ناگزير به نيما, زبان نيما و نوعى تصويرگرى نيما نگاه كرده و هرچند به زبان واقعى نيما نرسيده, طرحى كلى را از او عرضه داشته است. به زعم نگارنده, سهراب در مرحله بعدى اندك اندك به سمت تصويرهاى محض با ارجاع غير عينى در حركت است… از اين به بعد فعلاً در زندگى خواب ها ـ ما با بدترين ساختارها در شعر سهراب سر و كار داريم. چرا كه زندگى خواب ها بر هيچ قائمه عينى و هم سخنى زبان استوار نمى شود. مضاف و مضاف اليه, تتابع اضافات پى درپى و تصويرهايى كه فقط مى آيند تا تصويرهاى ديگرى بازگويند و وصف هايى گاه واضح گاه پنهان… و همه اين ها تا انبوه شوند و در نهايت, طرحى ذهنى از بودهى ـ بودا, بوديسم از آنها تابانده شوند و محوطه ادراك را روشن سازد, كه در بيشتر اوقات چنين كاركردى هم ندارد… در بخش هاى بعدى اين نوشتار, مجموعه هشت كتاب, با انتخاب برخى قطعه ها, بررسى و خاطرنشان مى شود: در اين كتاب ها, خصوصاً در سه كتاب

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 100  صفحه : 10
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست