ديگرى را به انتخاب دينى مجبور كند ـهمچنان كه كسى بر باقى ماندن برد ين منتخب خود نيز مجبور نمىشودـ ولى اگر با آزادى، اسلام اختيار كرد، حق تغيير دين خود را ندارد (، ارتداد).
كافرانى كه در سرزمين اسلامى زندگى مىكنند، براساس ضوابطى، در ابراز عقيده خود بدون فراخواندن مسلمانان به آن آزادند. همچنين در انجام مراسم عبادى و نيز عمل بر طبق شريعت خود در ازدواج، ارث و معاملات، آزادى دارند؛ به شرط آنكه آنچه را نزد مسلمانان منكر است، بهطور علنى مرتكب نشوند. براى حلّ اختلافات خود نيز مىتوانند نزد قاضى مسلمانان يا قاضى خودشان مراجعه كنند و دولت اسلامى تا جايى كه به حال مسلمانان ضرر و با مصالح كشور اسلامى منافات نداشته باشد، نمىتواند در شئون آنان دخالت نمايد (، اهل ذمّه).
2. آزادى بيان و قلم: براساس اصل حريّت، آدمى در ابراز انديشهها و افكار خود و نيز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما پرهيز از دروغ، نشر باطل، ترويج منكرات، اهانت به فرد يا جامعه و آنچه موجب تضعيف نظام و امت اسلامى است، واجب و ارتكاب آنها حرام مىباشد.
از اينرو، چاپ و نشر محصولات فرهنگى و كتابهاى منحرف (كتب ضالّه) جايز نيست و دولت اسلامى مىتواند از آن جلوگيرى كند و يا در صورت نشر، آنها را جمعآورى نمايد. دولت اسلامى همچنين در دوران جنگ مىتواند از فعاليت مطبوعاتى كه باعث تضعيف روحيه رزمندگان اسلام مىشوند يا اسرار را براى دشمن فاش مىكنند، جلوگيرى كند.
3. آزادى اجتماعات: براساس اصل حريّت، مردم از حق برپايى اجتماعات و گردهمايى براى مشورت و تبادلنظر در موضوعات مورد علاقه تحت عنوان حزب، اتحاديه و مانند آن برخوردارند و دولت اسلامى نمىتواند از آن ممانعت كند، مگر اينكه براى نظام و امّت اسلامى مضر باشد.
4. آزادى كار: هر انسانى در عمل خود آزاد است و كسى نمىتواند او را به