«تعديل قرارداد» يكى از پديدههاى به
ظاهر ساده و در واقع بسيار با اهميّت است.
امروزه هركس عرصه داد و ستدهاى رايج
را بنگرد، از حجرات ساده بازار و بنگاههاى معاملاتى گرفته تا اَ بَرشركتهاى عمده
اقتصادى، به موارد بى شمارى بر مىخورد كه دو طرف پيمان، نيازمند تعديل قرارداد
پيشين خود مىشوند.
همچنان كه نوسانات شديد اقتصادى و
افزايش و كاهش مكرر نرخ كالا و خدمات، ضرورت تعديل قراردادها را ايجاب و طرفين را
در حل و فصل آنها، راهى دفاتر وكلا و مشاوران حقوقى يا محاكم قضايى مىكند. به
عنوان مثال پيمانكارى كه احداث و تحويل مجتمع مسكونى را بر مبناى قيمت توافق شده
متعهد گرديده است با حوادث غير مترقبه اى چون سيل، زلزله، يا جنگ و بحرانهاى
سياسى، اجتماعى و اقتصادى مواجه مىگردد كه بهاى مصالح ساختمانى را به چند برابر
قيمت روز انعقاد پيمان رسانده و عملا ايفاى تعهد را براى وى زيان آور مىسازد.
دراين جاست كه ضرورت تعديل قرارداد رخ نمايانده، پذيرش يا عدم پذيرش جواز شرعى
تعديل قرارداد اهميت فراوانى مىيابد.