اين سؤال مطرح است كه آيا ديدن هلال در شهرهاى غربى، براى كسانى كه در شهرهاى شرقى زندگى مى كنند، كافى است؟ فقها در اين مساله سه گروه هستند:
گروه اول: اساسا متعرض اين مساله نشده يا فرقى بين شهرهاى دور و نزديك قائل نشده يا تصريحى دراين زمينه ندارند.
گروه دوم: اكثريت فقها را تشكيل مى دهند كه متعرض اين مساله شده و بين شهرهاى دور و نزديك تفاوت قائل شدهاند.
گروه سوم: بين شهرهاى نزديك و دور تفاوتى قائل نشده اند و حكم شهرهاى دور رابا شهرهاى نزديك يكى دانسته اند.
نيازى به ذكر فقهاى گروه اول نيست. مهم اشاره به فقهاى دو گروه ديگر است كه به آنها مى پردازيم.
فقهايى كه وحدت افق را شرط دانستهاند
گروهى از قدما نزديكى دو شهرى را كه در يكى از آنها ماه ديده شده است، شرط كرده اند. اولين آنها شيخ طوسى (385 آ460 هـ) است. تعدادى از كسانى كه ياد آور اين شرط شده اند عبارتند از:
1. شيخ طوسى:
نشانه ماه رمضان، رؤيت هلال يا قيام بينه بر رؤيت هلال است... هر گاه هلال در شهرى [كه فرد مكلف در آن زندگى مى كند [ديده نشود بلكه خارج از آن شهر ديده شود، بنابر آنچه بيان كرديم چنانچه شهرهايى كه هلال در آنها ديده شده است نزديك آن شهر باشند به طورى كه با صاف بودن آسمان و نبود مانع، هلال در آن نيز ديده شود، دراين صورت واجب است به دليل اتحاد آن شهرها در عرض جغرافيايى و نزديك بودنشان به هم، طبق شهرهايى كه هلال درآنها ديده شده است، عمل شود. مانند شهرهاى بغداد، واسط، كوفه، تكريت و موصل.