اگر مال مغصوب تلف شده باشد، ردّ مثل آن واجب است و اگر مثل پيدا نشود، قيمت روزى بايد پرداخته شود كه قاضى حكم كرده است. (34)
شافعيه: صاحب نهاية المحتاج در اين باره مىنويسد:
اگر اموال مثلى اتلاف گردد. مثل آن بايد رد گردد و اگرمثل ممكن نبود، قيمت آن پرداخت مىشود و قول صحيحتر اين است كه كمترين قيمت از زمان تصرف تا زمان تعذر مثل پرداخت گردد. (35)
مالكيه: صاحب كتاب بلغة السالك لاقرب السالك مىنويسد:
شخصى كه مالى را غصب كرده است مثل آنرا ضامن است (و در صورت ممكن نبودن مثل) قيمت آنرا... و ملاك قيمت روزى است كه آنرا تصرف كرده است. (36)
حنابله: صاحب مغنى و شرح كبير مىنويسد:
به روايتى از احمد دست نيافتم، مبنى بر اينكه غاصب بالاترين قيمت را به هنگام تغيير قيمتها ضامن باشد. بنابراين ملاك، قيمتزمان إتلاف است. هر چند عدهاى از احمد روايت كردهاند كه ملاك، قيمتزمان غصب است؛ زيرا در آن هنگام دست مالك از ملكش كوتاه شده. (37)
(34)در المختار، ج5، ص126 به نقل از موسوعة الفقه المقارن، ج1، ص120، ألمجلس الاعلى للشؤن الاسلامية. (35)نهاية المحتاج، ج5، ص161، به نقل موسوعة، ج1، ص120. (36)بلغة السالك، ج2، ص197، به نقل از موسوعة، ج1، ص120. (37)شرح الكبير، ج5، ص421، به نقل از موسوعة، ج1، ص121 .