نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 34
صراحت مىگويند كه ما آن زمان هم به «ولايت فقيه» ايمان نداشتيم! اين افراد، شايد در بعضى از پستهاى مهم كشور هم حضور يافته و بر جاى بزرگان تكيه زدهاند! اينان نمىخواهند كه «وصيتنامه» امام، پيش چشم ياران او باشد و مردم با آن مأنوس شوند؛ زيرا مادامى كه اين سخنان در دست باشد و مردم با آنها انس داشته باشند، فريب دشمنان اسلام و عُمّال و مزدوران آنان را نخواهند خورد؛ اما وقتى كه مردم از كلام امام، وصيتها و رهنمودهاى او فاصله بگيرند، كمكم جاى وسوسههاى شيطان باز مىشود.
11. وصيتنامه امام كجا و نشريههاى دگرانديش كجا؟!
من از جوانان عزيز درخواست مىكنم كه چند صفحه از «وصيتنامه» امام را بخوانند! آن گاه چند صفحه از «روزنامهها و نشريههاى دگرانديش»[1] را نيز بخوانند. سپس اين دو را با هم مقايسه كنند تا بدانند كه امام چه مىگفت و اينها چه مىگويند و ببينند كه تفاوت ره از كجاست تا به كجا! آيا اينان مىتوانند پيرو امام باشند؟
آيا اين قوم، به انقلاب و اسلام و ولايت معتقدند؟ آيا انكار صريح مُفاد آيات قرآن، با اسلام سازگار است؟ آيا مرسوم كردنِ هتك احكام قطعى و ضرورى اسلام با لحن تمسخرآميزـ با «ايمان» مىسازد؟ كجاى اين انديشه با اعتقاد به خدا،
[1] آن نشريههايى كه در يك زمان ظهور كردند و زنجيروار بر جامعه پيچيده بودند، در همان ايام (1378ش) حملههاى گستردهاى را به مقدسات شروع كردند. هرگاه يكى از آنها توقيف مىشد، قلم به دستان آن، به يارى همكار ديگر خود مىرفتند و از آنجا حمله مىكردند و يا با نام جديدى كار را شروع مىكردند. خيلى از آنها، توقيف شد. مقام معظم رهبرى اين نشريهها را «روزنامههاى زنجيرهاى» و «پايگاه دشمن» لقب دادند.
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 34