نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 201
قرائتهاى مختلف تا كى و چند؟ تا كجا؟ تا بدانجا كه در اصل وجود خدا هم تشكيك شود؟! تا جايى كه ضروريات اسلام را انكار كنند؟! تا آنجا كه قرآن را هم قابل نقد و مشتمل بر مطالب نادرست بدانند؟! پس براى چه انقلاب كرديم؟ پس چرا اسمش را انقلاب اسلامى گذاشتيم؟ چرا حضرت امام اجازه نداد كه در كنار «انقلاب اسلامى» بگوييم انقلاب دموكراتيك اسلامى، جمهورى دموكراتيك اسلامى؟[1] چرا اجازه نداد؟ چون صبغه اصلى اين انقلاب، اسلاميت است؛ مردم براى آن، جان و مال دادند، زندان رفتند، شكنجهها ديدند و شهيد شدند. براى اينكه اسلام تحقق پيدا كند، نه هوسهاى اين و آن. امام براى حفظ اين ارزشها، از هيچ چيز نمىگذشت. اين، راهبرد امام بود.
نمونه چهارم: برخورد كليمى با رشدى سامرى
گفته شد كه اختلاف نظر و وجود قرائتهاى مختلف، تنها در حوزه مسائل ظنى و متشابهات دين پذيرفته است. در مسائل قطعى اسلام، محكمات، ضروريات و بيّنات اسلام، تنها يك قرائت وجود دارد و آن هم قرائت خدا و پيامبر اوست. در اين عرصه، مجالى براى اختلاف نظر، تشكيك و ارائه قرائتهاى مختلف نيست. همانگونه كه در طى هزار و چهارصد سال كه از عمر اسلام مىگذرد، اختلافى در آنها رخ نداده است.
[1] امام، در زمان نامگذارى «اسم حكومت» به همهپرسى فرمود: «لازم است تذكر دهم، آنچه اين جانب به آن رأى مىدهم «جمهورى اسلامى» است و آنچه ملت شريف ايران در سرتاسر كشور با فرياد از آن پشتيبانى نموده است، همين «جمهورى اسلامى» بوده است، نه يك كلمه زياد و نه يك كلمه كم. من از ملت شريف انتظار دارم كه به «جمهورى اسلامى» رأى دهند كه تنها اين، مسير انقلاب است». ر.ك: صحيفه امام، ج 6، ص 265.
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 201