نام کتاب : سفر به سرزمين هزار آيين نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 387
قائل شوم؛ دين، پوست موز و معنويت خود موز است. تمامى اديان سه جنبه دارند: ارزشها، نمادها و آداب و رسوم. در حالى كه ارزشها در تمامى اديان يكسانند و نمادها و آداب و رسوم، متفاوت، ما ارزشها را فراموش كرده و تنها به نمادها و آداب و رسوم چنگ زدهايم.» او درباره تكامل معتقد است: «تكامل انسان دو مرحله دارد؛ نخست از «كس» به «هيچكس» تبديل شدن و دوم از «هيچكس» به «هركس» تبديل شدن.»
راوى شانكار بر فراز تپهاى مرتفع در احاطه انبوهى از گلها و درختان زيبا زندگى مىكرد. براى رسيدن به محل اقامتش مىبايست پلههاى زيادى پيمود. او در كنار منزلش منتظرمان ايستاده بود و با ديدن ما به استقبالمان آمد و حاجآقا را به گرمى در آغوش فشرد و دست ايشان را رها نكرد تا اطرافيانش حلقه گل آوردند و بر گردن حاجآقا انداخت.
راوى شانكار مردى است ميانسال با موهايى بلند تا ميانه كمر و با چشمانى نافذ و لبرير از لبخند و لباسى سراسر سپيد. اتاق محل نشستن ما پر است از لوح و تابلو و مجسمههاى متفاوت از نمادهاى هندو و الهههاى مقدس آنان مثل شيوا و نتراج؛ زنى با چهار دست در حال رقص، فردى با صورت فيل و دستهاى انسان و زنى نشسته در ميان دستهاى گل و چند نماد و سمبل ديگر كه نمىشناسم.
گفتوگو خيلى زود علمى مىشود با پرسشى از سوى حاجآقا كه هدف نهايى شما از آموختن راه چگونه زيستن چيست؟ و
نام کتاب : سفر به سرزمين هزار آيين نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 387