responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سفر به سرزمين هزار آيين نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 132

احتراز از صحبت سلوك خويش، ذكر جهر، ذكر خفى، پاس انفاس، مراقبت باطن و چله‌نشينى را معمول داشتند. حتى در بعضى مراسم‌ها بسيار افراطى شبيه جوكيان هند عمل مى‌كردند. آنان رسمى به نام چله معكوس داشتند‌؛ بدين طريق كه چهل روز آويزان در چاه مى‌ماندند. چشتيه جلسات سماع بر پا مى‌كردند، جامه‌هاى رنگين مى‌پوشيدند و تنها بادام مى‌خوردند. برخى صرفاً براى گذران زندگى زمينى باير را كشت مى‌كردند و بعضى چونان راهبانان هندو و بودايى، با زنبيل خانه به خانه به گدايى مى‌پرداختند.

بعد از اين مقدمه، به سراغ مزار نظام‌الدين مى‌رويم. سردرِ ورودى مقبره را با اين مصرع شعر فارسى زينت داده‌اند: «شاهان چه عجب گر بنوازند گدا را» و زير آن نوشته‌اند: لا اله الا الله محمد رسول الله. ظاهراً معماران اين بنا، توجهى به شرافت و ترتيب اين دو نوشته نداشته‌اند. قبر را با پارچه سبز رنگى پوشانيده‌اند و به سنتى قديمى بر روى آن گلبرگ‌هاى سرخ مى‌ريزند. نكته ديگرى كه در رسوم هندى رعايت مى‌شود پوشاندن سر است هنگامه ورود به معابد و مزارها، اگر عمامه و كلاهى نداشته باشند به مدد دستمال پارچه‌اى و يا حتى تكه كاغذى سر خود را مى‌پوشانند. ازدحام جمعيت حاجتمند داخل، به اضافه هواى پررطوبت اين ماه‌هاى هند، گرد سنگينى از گرما را بر سرمان آوار مى‌كند و سردى عرق را از بدنمان سرازير. حاج‌آقا كه از شدت گرما برافروخته شده‌اند دستمال عرق‌گيرشان را رها نمى‌كنند حق هم

نام کتاب : سفر به سرزمين هزار آيين نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 132
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست