اساس حرکتهاي شهادتطلبانه نيز ميتواند از مصاديق جهاد بهشمار آيد که جنبه امر به معروف و نهي از منکر نيز دارد. گاهي ممکن است در جامعه، دولت اسلامي قوياي که بتواند جلو فساد ـ اعم از فساد در عقيده يا فساد در عملـ را بگيرد، وجود نداشته باشد؛ يا اصلاً دولت کفر حاکم باشد و کساني به نام اسلام حکومت کنند که درواقع، اهل نفاق باشند؛ يعني عناصري از نفاق در ميان آنها باشند و امکان اينکه دستگاه حاکم وظيفه امر به معروف و نهي از منکر را انجام دهد، نباشد. همچنين ممکن است افرادي که در جامعه براي اصلاح امور و جلوگيري از فساد، امر به معروف و نهي از منکر ميکنند، آنقدر توانايي نداشته باشند که بتوانند بر حاکمان زورمدار پيروز شوند و حق را اِعمال کنند. ممکن است اين افراد در انجام اين فريضه، چنان حرکتي انجام دهند که به سبب آن مظلومانه به شهادت برسند، و شهادت مظلومانه ايشان موجب بقاي اسلام گردد. مصداق بارز آن، حرکت و قيام امام حسين(عليه السلام) است. هدف ایشان از قيام اين بود که جامعه را از طريق امر به معروف و نهي از منکر اصلاح کند. چنين حرکتي که به شهادتش انجاميد، مصداق کامل امر به معروف و نهي از منکر بود. اين امر به معروف و نهي از منکر تنها به اخم کردن، تذکر زباني يا به يک حرکت فيزيکي ساده، محدود نشد؛ بلکه حرکتي بود که با عظمت، شکوه و با عمقي خاص، تاريخ را متحول ساخت، و تا جامعه انساني باقي است، آثار آن باقي خواهد ماند. البته چنين مصاديقي ـ بهویژه در حد اعلاي آن، که براي امام حسين(عليه السلام) واقع شد ـ بهندرت رخ ميدهد.