و مهارناپذیر سازد؛ بلکه بايد با حداقل ضرر، جلو يک آسيب را در جامعه گرفت.
در کلمات و فتاواي فقها آمده است که اگر انجام امر به معروف و نهي از منکر سبب خطر جاني شود، اين تکليف ساقط است. وجوب امر به معروف و نهي از منکر تا آنجایی است که به خطر جاني براي انسان نینجامد. اما آيا استثنایي هم دراينزمينه وجود دارد يا خير؟ درزمينه امر به معروف و نهی از منکر، بين فقها کمابيش اختلافاتي به چشم ميخورد. در بين فقهاي زمان ما کسي که صريحاً نمونه استثنا را ذکر فرموده و دراينزمينه اعلاميه داده است، امام خمینی(رحمهَ الله) است. ایشان در جمله تاريخي خود با صراحت در مقابله با رژيم پهلوي بيان ميدارند که «اصول اسلام در معرض خطر است. قرآن و مذهب در مخاطره است. با اين احتمال تقيه حرام است، و اظهار حقايق واجب؛ ولو بلغ ما بلغ».[1] از نگاه ايشان، در شرایطی که رژيم محمدرضا شاه، به احکام اسلامي حمله ميکند و ميخواهد برخلاف احکام اسلام عمل، و قانون وضع کند، تقيه حرام است؛ هرچند هزينه جاني دربر داشته باشد.
پس آنجا که مسئله حفظ دين مطرح است و بناست احکام اسلام فراموش و نسخ شود، تقيه کردن نهتنها واجب نيست، بلکه حرام است. حتی اگر افزون بر جان و مال، ناموس او هم به خطر افتد، تکليف از او
[1] سيدروحالله خميني(رحمهَ الله)، صحيفه امام(رحمهَ الله)، ج1، نامه خطاب به علماي تهران به مناسبت تهاجم عوامل رژيم شاه به مدرسه فيضيه و ضرب و جرح مردم و طلاب، 13/1/1342، ص178؛ ر.ک: همان، ج8، سخنراني در هيئت قائميه تهران، 8/3/1358، ص11.