قحطي، زلزله، شيوع بيماري واگير و مواردي ازاينقبيل بايد به کمک مردم شتافت. اين دسته، در برابر امور اخلاقي و معنوي مسئوليتي قائل نيستند. اين همان گرايش سوسياليستي است که کمابيش در بعضي از کشورها امروزه نيز طرفداراني دارد. در برخي کشورهاي غربي نيز که احزاب سوسياليست يا سوسيالدموکرات حکومت را اداره ميکنند اين مباحث مطرح ميگردد؛ برخلاف آن کشورهاي غربياي که به دست ليبرالها و ليبرالدموکراتها اداره ميشوند؛ چراکه آنان اينچنين، دغدغه مسائل اجتماعي را ندارند.
دسته ديگر معتقدند که انسانها نهتنها در برابر نيازهاي مادي جامعه، بلکه نيازهاي معنوي هم مسئولاند و حتی مسئوليتشان در برابر امور معنوي بيش از نيازهاي مادي است. طرفداران اين ديدگاه، عمدتاً پيروان اديان الهياند که بارزترين مصداقشان، پيروان اسلام هستند. فرق اساسي جهانبيني اسلامي با جهانبينيهاي غربي، اعم از ليبرال و سوسيال، اين است که مسلمانان بر اساس تعاليم ديني معتقدند که هر فردي افزون بر اينکه موظف است نيازمنديها و منافع خود را تأمين کند تا سربار ديگران نباشد، بايد به فکر تأمين نيازمنديهاي ديگران نیز باشد و اين نيازمنديهاي ديگران هم منحصر به نيازمنديهاي مادي نيست، بلکه نيازمنديهاي معنوي، روحي و اخلاقي را هم شامل ميشود.
پس بر اساس نظام ارزشي اسلام، هر مسلماني، همانگونه که در برابر نيازهاي مادي مسلمانهای دیگر مسئوليت دارد، در برابر مسائل اخلاقي آنها هم مسئول است. رسول اکرم(صلي الله عليه و آله) فرمود: مَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبعانا