زشت انجام دهيد که اين اعمال براي مردم عادي شود. به گونه طبيعي اين افراد به اسلام علاقهاي ندارند. اينان يا منافقاند و از صميم قلب ايماني ندارند، يا مزدور بيگانگان شدهاند و ميخواهند حاکميت اسلام را در جامعه از بين ببرند. در اين صورت، ضررهاي گوناگوني جامعه را تهديد ميکند که بايد با آنها مبارزه کرد. اين ضررها ممکن است در قالب کارهاي فرهنگي، اقتصادي، هنري، اخلاقي و حتي نظامي بر جامعه اسلامي وارد شود. در چنين موقعيتي، اين وظيفه از عهده يک فرد، و از قالب يک امر به معروف و نهي از منکر ساده خارج شده، نوع ديگري از مبارزه را ميطلبد، و از نمونههای امر به معروف و نهي از منکري نيست که بحث آن در رساله هاي عمليه ذکر شده باشد.
اينگونه امر به معروف و نهي از منکر، مبارزه با تهاجم است و از عهده يک فرد برنميآيد، و در اجراي آن روشهاي ساده پيشگفته نتيجه نميدهد. اين نوع تهاجم، امري شيطاني است که نقشهها و طراحيهاي پيچيدهاي دارد و بايد براي مقابله با آن انديشيد و طراحی و سازماندهي کرد. اين تهاجم ممکن است، مانند داستان تنباکو، در قالب اقدامي اقتصادي باشد. همچنين برخي نمونههای آن پيچيدگيهاي خاصي دارند که فقط اهلش ميتوانند آنها را تشخيص دهند. از جمله آنها پايين آوردن قيمت نفت است که به مثابه ضربهاي اقتصادي برضد مسلمانان بهکار ميبرند. اين يک خيانت و منکر اجتماعي ـ اقتصادي برنامه ريزيشده است که با نقشه هاي جهاني و بين المللي طراحي شده است؛ بهگونهايکه حتي يک کشـور نيـز بهتنهايي نميتوانـد بِدان دست يازد؛ بلکه شيـاطين کشورهـاي