responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نظريه حقوقى اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 2  صفحه : 98

كَسَبا نَكالاً مِنَ اللّهِ...[1] اطلاق زمانى ندارد؟! آيا اين نكته طبق نص قانون اساسى[2] نيست كه هر قانون يا حكمى كه بر خلاف آيات قرآن كريم يا مبانى دينى باشد، فاقد ارزش است؟! اى قانون‌مداران! اين قانون اساسى است. اى كسانى كه مدعى اجراى قانون در كشور هستيد، چرا نسبت به اين اصل مهم قانون اساسى بى‌توجهى مى‌شود؟! چگونه به خودتان اجازه مى‌دهيد نسبت به احكام جزايى اسلام توهين يا اعتراض كنيد؟!

علاوه بر اين، يكى از اصول پذيرفته شده در قانون اساسى «مسأله تفكيك قوا» است. وقتى دستگاه قضايى بر اساس قانون، حكمى را صادر و اجرا مى‌نمايد، چرا افرادى از قواى ديگر در اين امر دخالت مى‌كنند؟! اميدوارم كسانى كه اين مطالب را مطرح ساخته‌اند، به لوازم آن توجه نداشته باشند؛ چون اگر با توجه اين گونه مطالب را اظهار دارند، نتيجه آن، همان فتواى امام خمينى(رحمه الله) و ساير مراجع عظام است كه: همسرش بر او حرام، خونش هدر و اموالش به ورثه‌اش‌مى رسد. اين حكم نسبت به هر مرتدى جارى است، در هر پست، لباس يا مقام رسمى و غيررسمى باشد. هيچ گاه لباس يا مقام يك شخص، مجوز پذيرش سخنان او نيست؛ بلكه بايد در اظهار نظرهاى افراد نسبت به احكام اسلامى حسّاس باشيم.

 

5. ريشه‌يابى شبهه تاريخ‌مند بودن احكام اسلام

گاهى يك سخن شيطانى با نام «قرائت جديد از دين» به مردم عرضه مى‌شود. هر سخن شيطانى براى پذيرش اجتماعى و تأثير آن، نيازمند توجيهاتى است. گاهى براى متقاعد كردن معتقدان به دين، انقلاب و رهبرى اين گونه مطرح مى‌شود كه: امام خمينى(رحمه الله) فرمودند مجتهد بايد شرايط زمانى و مكانى را رعايت نمايد. بر اساس توجيه اين عده، معناى سخن امام خمينى(رحمه الله) اين است كه بايد در فتاوا و وضع قوانين، سازمان‌هاى حقوق بشر يا مجامع


[1] مائده (5)، 38: «و مرد و زن دزد را به سزاى آنچه كرده‌اند، دستشان را به عنوان كيفرى از جانب خدا ببُريد...».

[2] اصل چهارم قانون اساسى: «كليه قوانين و مقررات مدنى، جزايى، مالى، اقتصادى، ادارى، فرهنگى، نظامى، سياسى و غير اينها بايد بر اساس موازين اسلامى باشد. اين اصل بر اطلاق يا عموم همه اصول قانون اساسى و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر بر عهده فقهاى شوراى نگهبان است.» ضمناً در اصل هفتاد و دوم آمده است: «مجلس شوراى اسلامى نمى‌تواند قوانينى وضع كند كه با اصول و احكام مذهب رسمى كشور يا قانون اساسى مغايرت داشته باشد. تشخيص اين امر به ترتيبى كه در اصل نود و ششم آمده بر عهده شوراى نگهبان است.»

نام کتاب : نظريه حقوقى اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 2  صفحه : 98
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست