روزىرسان موجودات است، در مقام تشريع نيز حقوقى را براى همه روزىخواران جعل فرموده است. به عبارت ديگر، وقتى فقرا نمىتوانند نيازهاى خويش را برطرف سازند، ديگر افراد جامعه نسبت به تأمين نياز آنان مسؤوليت دارند: أَلخَلْقُ كُلُّهُمْ عِيالُ اللّه[1]= همه مخلوقات نانخور خدا هستند. همه مردم نان خور خدا هستند و خداوند افراد متمكن و داراى توان اقتصادى را موظف به رسيدگى به حال مستمندان نموده است. بنابراين در اسلام «گرايش اصالة الاجتماع» وجود دارد و اين ديدگاه گر چه در ظاهر با گرايش سوسياليستى يكسان است، ولى از نظر مبنا با آن تفاوت دارد. اسلام براى همه مردم اعم از ضعيف و قوى، ناتوان و توانا، اصالتاً حقوقى را قايل است و دولت اسلامى، به حكم خداوند موظف به رعايت و تأمين آنها است. به عبارت ديگر، در اسلام از آن جهت كه حكم خدا و قانون الهى اصالت دارد، دولت موظف به رسيدگى به همه افراد جامعه مخصوصاً فقرا مىگردد.
در هر حال اگرچه به لحاظ نظرى اختلاف نظرهايى وجود دارد، ولى در مقام عمل چندان تفاوت نمىكند و همه مكاتب اعم از سوسياليسم، ليبراليسم و اسلام، در سياست عملى خويش رسيدگى به حال مستمندان را مورد توجه قرار مىدهند.
3. اختلاف ديدگاه اسلام با ساير مكاتب در رفاه و توسعه اقتصادى
بهرهبردارى از اموال عمومى و سياستگذارى نسبت به فعاليتهاى كلان اقتصادى جامعه، يكى ديگر از وظايفى است كه تقريباً همه دولتهاى مترقى بدان مىپردازند. همه دولتها سياستهاى خاصى را نسبت به امور اقتصادى اِعمال، و در مواردى محدوديتهايى را در نظر مىگيرند. نسبت به برخى كالاها تعرفه، عوارض و چيزهايى از اين قبيل قرار مىدهند. در مقابل، برخى فعاليتهاى ديگر را تشويق مىكنند و براى مثال، تسهيلات بانكى در اختيار مىگذارند. همه اين امور به منظور جهت بخشيدن به فعاليتهاى كلان اقتصادى است. سياستهاى تعديل و تشويق تقريباً در همه دولتها مشاهده مىشود. البته ما بحث اقتصادى نمىكنيم و بنده هم متخصص اقتصاد نيستم؛ ولى اين مطلب روشن است كه همه دولتها كم و
[1] قرب الاسناد، ص 120؛ نيز در روايات ديگر از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمود: أَلْخَلْقُ عِيالُ اللّهِ فَأَحَبُّ الْخَلْقِ إلَى اللّهِ مَنْ نَفَعَ عِيالَ اللّهِ... = بندگان، نان خور خدا هستند، پس محبوبترين بنده نزد خدا كسى است كه نفعش به عيال خدا برسد. (بحارالانوار، ج 74، باب 20، روايت 121).