طرف مقابل همراه است و از طرف ديگر «حق حكومت» با «حق مردم»، و «حق مردم» با «حق حكومت» متلازم است. همچنين «تكليف حكومت و مردم» نيز متلازم و همراه يكديگر است.
3. مهمترين حق پس از حق خداوند
از نظر حضرت امير(عليه السلام) بالاترين و بزرگترين حقى كه خداوند براى بندگان خويش قرار داده است، «حق حاكم نسبت به مردم» و نيز «حق مردم بر حاكم» است. در اين حالت، «حق خدا» به عنوان «اولين حق» مفروض و مسلّم است؛ آنگاه خداوند متعال بر اساس چنين حقى و از روى تفضّل و رحمت خويش، حقوقى را براى انسانها در مقابل يكديگر قرار داده است: وَ أَعظَمُ مَا افْتَرَضَ سُبحانَهُ مِنْ تِلْكَ الحُقوقِ حَقُّ الوالى عَلىَ الرَّعِيَّةِ، و حَقُّ الرَّعِيَّةِ عَلىَ الوالى.[1]
بنابراين با جعل خداوند يك سرى «حقوق و تكاليف» بين مردم شكل گرفته است. عدهاى داراى حق هستند و عدهاى در مقابل آنان داراى تكليف مىباشند. اكنون اين پرسش مطرح است كه اين تكاليف و وظايف چيست و چه آثار و نتايجى بر اين حقوق و تكاليف مترتب است؟ امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) در ادامه كلام خويش مطالب بسيار ارزشمندى در باره اهداف تشكيل حكومت و وظايف مهم «حكومت و مردم» بيان مىدارد:
فَريضةٌ فَرَضَهَا اللّهُ ـ سبحانه ـ لِكلٍّ على كلٍّ، فَجَعَلَها نظاماً لِأُلفَتِهِم، و عِزًا لِدينِهِم[2]= حق واجبى كه خداى سبحان بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پايدارى پيوند ملّت و رهبر، و عزّت دين قرار داد.
همانگونه كه خداوند متعال از حق خويش حقوقى را براى بندگانش قرار داد، اين حقوق را با تكليف (فريضه) نيز همراه ساخت. از نظر اميرالمؤمنين(عليه السلام) بالاترين حقى كه مردم بر يكديگر دارند، «حق حكومت بر مردم، و حق مردم برحكومت» است و نيز، بالاترين وظيفهاى كه در ميان مردم وجود دارد، «وظيفه حكومت نسبت به مردم، و وظيفه مردم نسبت به حكومت» مىباشد.
در اين ميان، حق ولىّ يا حكومت از اهميت بيشترى برخوردار است: عن أبى جعفر(عليه السلام)قال: بُنِىَ الاسلامُ عَلى خَمس: عَلىَ الصَّلاةِ و الزَّكاةِ و الصّومِ و الحَجِّ و الوِلايَةِ و لَمْيُنادَ بِشَىْء كَما نودِى
[1] نهجالبلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 207؛ ترجمه آن گذشت. [2] همان.