گاهى گفته مىشود كه آنچه فقها در رسالهها نوشتهاند يا كسانى مانند مصباح در نماز جمعه آن را مطرح مىسازند، قرائتى كهنه از اسلام و مربوط به دوران ما قبل مدرنيته است و در زمان كنونى اين قرائتها اعتبار ندارد! از نظر آنان بايد قرائت جديدى از اسلام مطرح شود كه لازمه آن تعطيل احكام اسلام است. امروزه اين مسأله به طور جدّى در جامعه ما مطرح است و مقالات متعددى در روزنامهها و مجلات از سوى موافقان و مخالفان اين نظريه منتشر مىشود؛ امّا به هر حال، بُرد اين مقالات و كتبْ محدود است و كارهاى روزمره اكثريت افراد جامعه، فرصت استفاده از آن مطالب را نمىدهد. بنابراين لازم است در اين باره بحثى داشته باشيم و در حدّ توانْ وظيفه خود را انجام دهيم.
«قرائتهاى متعدد» چه صيغهاى است؟! يكى از معانى «قرائتهاى مختلف» كه از سابق در فرهنگ دينى ما وجود داشته و ذهن متدينان ما با آن آشنا است «قرائتهاى مختلف در نماز» يا به طور كلى «قرائتهاى مختلف از قرآن» است. برخى آيات قرآن كريم داراى قرائتهاى متعدد است و حتى در رسالههاى عمليه نيز بدان اشاره شده است. براى مثال، در شبانه روز حداقل ده مرتبه سوره حمد را در نمازمان مىخوانيم. در اين سوره طبق يك قرائت، «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» و در قرائت ديگر «مَلِكِ يَوْمِ الدِّينِ» گفته مىشود. مفسرين قرآن نيز در باره هر يك از اين دو قرائت از جهت معنا و سياق آن بحث كردهاند و هر يك، يكى از آن دو را برگزيدهاند. در اين آيه هر يك از دو قرائت را كه انتخاب كنيم تفاوت چندانى از نظر معنا پيش نمىآيد. اما گاهى تفاوت قرائت، در معنا تأثير گذاشته و دو معناى متفاوت از آن به دست مىآيد. براى مثال در آيه «وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّى يَطْهُرْنَ»[1]= به زنان نزديك نشويد تا پاك شوند، دو قرائت وجود دارد: 1. يَطْهُرْنَ 2. يَطَّهَّرنَ؛ كه هر دو قرائت صحيح است، ولى دو نتيجه فقهى متفاوت را در پى دارد.
تعدد قرائات به معناى ديگرى نيز داريم و آن اين كه: يك آيه در عين حال كه فقط با يك قرائت خوانده مىشود داراى دو معنا است. آن گاه در علم «اصول فقه» اين سؤال مطرح شده است كه آيا استعمال لفظ واحد در دو معنا جايز است يا نه؟ از نظر كسانى كه اين استعمال جايز است، لفظ واحد داراى دو معنا خواهد گشت و هر دو را مىتوان اراده كرد. از اين رو، ممكن است يك آيه داراى دو معناى صحيح باشد.