سعادت حقيقي ايفا کنند، بلکه به دليل ضعف در شناخت واقعيات، عاملي براي سقوط و زوال را در درون خود ميپرورانند. استواري و استحکام تمدن الهي با تکيه بر باورهاي بنيادين ديني تأمين ميشود، و جهتگيري صحيح فعاليتها و نهادهاي تمدني تا رسيدن به اوج کمال انساني را آموزههاي ارزشي و عملي دين حق تضمين ميکنند.
انقلاب اسلامي ايران با هدف احياي تمدن اسلامي بر پاية آموزههاي اسلام ناب محمدي صلی الله علیه و آله ـکه همان تفسير اهل بيت علیهم السلام از اسلام است ـ پا به عرصه گذاشت، و با تأسيس جمهوري اسلامي ايران زمينه را براي تمدنسازي فراهم نمود. يکي از الزامات اين طرح سترگ، فراهم آوردن زمينههاي معرفتي و عملي، و برداشتن موانعي بود که بر سر پيمودن اين راه پر پيچ و خم وجود داشت. بدون شک، بازکردن گرههاي معرفتي و پاسخدادن به شبهات انديشهاي از شاخصترين اقداماتي بود که نظام نوپاي اسلامي در اين زمينه بايد به آن ميپرداخت. بنيانگذار جمهوري اسلامي، حضرت امام خميني ـ قدساللهسرهـ از آغازين روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي بر اين وظيفة گرانسنگ تأکيد ورزيدند، و جانشين شايستة ايشان، حضرت آيتالله العظمي خامنهاي ـمتعاللهالمسلمينبطولبقائهالشريفـ بارها ضرورت آن را با تعبيرهايي گوناگون مانند انقلاب فرهنگي، اسلاميکردن دانشگاهها، مبارزه با تهاجم فرهنگي بيگانگان، مهندسي فرهنگي، و سبک زندگي اسلامي تبيين فرمودهاند. انديشمندان فرهيخته نيز در اين راه تلاشهايي تحسينبرانگيز داشتهاند.