نام کتاب : نقش تقليد در زندگي انسان نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 183
بگيرد، آنان فرصت مىيابند كه در مسلمانان ساده دل و سطحى نفوذ كنند و عقايد آنان را فاسد گردانند، و در نهايت زمينه سقوط اسلام را فراهم آورند؛ از اين جهت خداوند مىفرمايد: فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ. وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ؛[1]پس از دروغ انگاران فرمان مبر. دوست دارند نرمى كنى، تا نرمى كنند.
همچنين منافقان كه به ظاهر مسلمان بودند و در انجام فرايض دينى شركت مىكردند و در نهان روابط دوستانه با مشركان داشتند، از روى مصلحتانديشى و خيرخواهى پيشنهاد صلح و سازش با مشركان را مطرح مىكردند. آنان مىگفتند: اطراف ما را دشمنان فرا گرفتهاند و يهود و مشركان در دشمنى ما همپيمان هستند. اگر ما با اين دشمنان پرشمار و نيرومند، سازش و مسالمت نداشته باشيم و مصلحت مسلمانان را در نظر نگيريم و به دنبال عناد و دشمنى باشيم، آنان بر ما يورش آورده ما را از بين مىبرند. اما خداوند پيامبر خود را از پذيرش پيشنهاد آنان باز مىدارد و مىفرمايد: يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ إِنَّ اللّهَ كانَ عَلِيماً حَكِيماً؛[2] اى پيامبر تقواى الهى داشته باش و از كافران و منافقان فرمان مبر؛ همانا خدا دانا و با حكمت است.
ب: فتنهگرى منافقان در جريان جنگ خندق و پيروزى مسلمانان
پس از آنكه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) قاطعانه پيشنهاد مشركان را رد كرد و خداوند نيز آن حضرت را از پذيرش پيشنهاد كفار و منافقان و مداهنه و سازش با آنان باز داشت و او را به پايدارى و مقاومت در برابر دشمنان اسلام و توطئههاى آنها دعوت كرد؛ مشركان تصميم گرفتند كه به مقابله قاطع با مسلمانان بپردازند و كار را يكسره كنند و ريشه اسلام را بركنند. آنان كه كينهاى ديرينه از اسلام داشتند و برخى از همكيشان خود را در طى چند سال جنگ و كشمكش با مسلمانان از