آفرينش اتّخاذ مىكنند؛ ولى با توجّه به آيات بعدى، روشن مىشود كه اين آيات هم مثل آيات پيشين و بيشتر آيات توحيدى قرآن، در مقام بيان توحيد در خالقيت نيست؛ بلكه در مقام بيان توحيد در ربوبيت تشريعى و تكوينى و توحيد در الوهيت است. پس منظور از شرك و اتّخاذ اندادى كه در اين آيات ذكر شده، اين است كه بعضى از مردم، در مقام پرستش و اطاعت، كسانى را همتاى خدا مىشمرند و به آنها به گونهاى علاقه مند مىشوند كه بايد به خدا علاقه داشته باشند. در مقابلِ اين گروه، محبّت مؤمنان به خدا شديدتر از هرچيز است. ميان مشركان، دستهاى پيرو و دسته ديگر پيشوا، و هر دو اهلِ ستم بوده، و از حدّ خودشان تجاوز كرده اند.
معبودهاى دروغين در آخرالزّمان
محبّت و پرستش غير خدا، به حسب اوضاع گوناگون زمانى و مكانى، در معبودهاى مختلف تنزّل مىيابد. در عصر ما كه دوران آخرالزّمان است، مسائل از صورت فردى به صورت اجتماعى درآمده است و اگر پيش تر، فرد پرستيده مىشد، امروزه جامعه و فرهنگ پرستيده مىشود.
روحيه خود كم بينى در بسيارى از كشورهاى عقب مانده به اين دليل است كه كشورهاى غربى را از خود برتر مىشمرند و خود را از نظر فكرى، عملى، صنعتى و قدرتى، با آنها قابل مقايسه نمى دانند؛ از اين روى هرچه آنان بگويند، بى چون و چرا مىپذيرند؛ قوانين آنها را قوانين آرمانى مىدانند؛ تزهايى را كه آنان ارائه مىدهند، بدون چون و چرا مىپذيرند، و مسلكها و روشهاى آنها را به سرعت قبول مىكنند. اين اطاعت كوركورانه نيز نوعى پرستش و اتّخاذ انداد است با اين تفاوت كه گاهى اتّخاذ انداد، با چوب و سنگ، گاهى با جن و ملائكه، گاهى با انسان، و گاهى با جامعه و فرهنگ خاص است. آيا اين عمل مسلمانان درست است: إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ؛[1] شرك به خدا، ظلم بسيار بزرگى است. روزى خواهد آمد كه تمام اعمال، فعّاليتها و كوششهاى رهبران و پيروان برايشان