يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ... أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ.[1]
صدايتان را از صداى پيامبر بلندتر نكنيد... كه اين كار، اعمالتان را حبط و باطل مىسازد.
وقتى صدايت را در برابر پيامبر(صلى الله عليه وآله) بلندتر كردى، احترام به حضرت ضعيف مىشود و سرانجام، كار به جايى مىرسد كه براى خود آن بزرگوار نيز احترام قايل نمىشوى. وقتى انسان اين گونه شد، كم كم در نبوّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز ترديد مىكند. كسانى گستاخى را به آن جا رسانده اند كه گفته اند: قرآن، كلام خدا نيست؛ بلكه عقيده شخص پيامبر اين است كه قرآن كلام خدا است. برخى از اهل سنّت نيز مىگويند: به فرض كه ثابت شود پيامبر، كلامى را طبق وحى گفته است، آن كلام را طبق درك و دريافت خويش فرموده و از كجا معلوم كه فهم و دريافت پيامبر درست بوده است؟! در اين صورت، ايمان و نورانيتى براى انسان باقى نمى ماند؛ بلكه آدمى به ظلمت محض مبتلا مىشود: ظُلُماتٌ بَعضُها فَوقَ بَعض.[2]
اين خطرهايى است كه احتمال دارد سر راه من و شما نيز قرار گيرد. اگر عنايت خدا و توجّه امامان(عليهم السلام) و دعاهاى خالص وجود مقدّس امام زمان صلوات اللّه و سلامه عليه نباشد، اين خطرها گريبانگير من و شما نيز خواهد شد؛ چرا كه هيچ كس از اينگونه خطرها و ابتلاها مصون نيست. نتيجه آن كه در هر زمان و هر مكان بايد به آثار منسوب به وجود مقدّس امام زمان(عليه السلام) احترام بگذاريم.
احترام به روايات و كتابهاى روايى
خداوندِ رفيع الدّرجات، درجات مرحوم علاّمه طباطبايى رضوان الله تعالى عليه را عالىتر بفرمايد. او وقتى كتاب روايت را به دست مىگرفت، آن را مىبوسيد. اگر درون قفسه