از طرف ديگر، كسانى عقيده دارند كه انسان، خود مىتواند امام زمان(عليه السلام) شود كه چنين عقيدهاى نيز نتيجه نادانى و محدوديتِ ذهن بشر است. گاهى اوقات شيطان با چنين عقايدى، انسان را مىفريبد.
قدرتهاى شيطانى و راه شناخت آن
افرادى، سالهاى طولانى، به منظور نزديكى به خدا و اولياى او، به اصطلاح، رياضتهاى سختى كشيده، و به اشتباه، خود را امام زمان(عليه السلام) معرّفى كردهاند. چه بسا بعضى ازمسلكهايى را درست كرده و پيروانى را براى خود يافتهاند! شايد برخى از ما، مريدهاى آنها را در زمره اولياء اللّه تصوّر كنيم. به هر حال، هر كسى در اين دنيا زحمت بكشد، خدا، به قدر زحمتش به او پاداش مىدهد و آثارى را از او، در اين دنيا به جاى مىگذارد.
مرتاضان هندى نيز از اين مطلب مستثنا نيستند. وقتى آنها در اين دنيا زحمت مىكشند، خدا نيز پاداشهايى را در همين دنيا به آنها مىدهد. آنان از باطن اشخاص آگاهند؛ از گذشته و آينده خبر مىدهند؛ در امور دنيايى تصرّفهايى مىكنند؛ با قدرتِ يك دست، جلو حركت قطار را مىگيرند، و با اراده خود، هواپيماى در حال حركت را نگه مىدارند. چنين قدرتهايى بر اثر رياضت به دست مىآيد و جاى انكار نيز ندارد.
گاهى انسان مىبيند و مىشنود كه افرادى بر اثر سادگى و پاكى نفس، به راحتى به دام شيطانصفتان مىافتند. ممكن است به شما خبر دهند كه شخصى از اولياء اللّه در فلان جا زندگى مىكند. پس از مدتى كه اجازه ملاقات به شما دادند، اطّلاعاتى از باطنتان را براى شما باز مىگويد؛ به طورى كه يقين مىيابيد اين شخص، ولىّ خدا است؛ در صورتى كه چنين چيزهايى از مرتاض هم كه اصلا خدا و پيغمبر را هم قبول ندارد، برمى آيد. مرتاضان هند و تبّت، چنين هنرى دارند كه از گذشته و آينده اطّلاعات غيبى مىدهند. كسانى نيز وجود دارند كه بر اثر رياضتهاى سخت، خبرهاى آينده را مىدانند. اين كارها، دليل بر حقّانيت شخص و درستى راه و اعتقادش نيست. اگر كسى خبرى از آينده به شما داد، فريب نخوريد. اوّل بايد صحّت اعتقاد شخص را درك كرد. اگر شخص، در اعتقادش