5. فروتنى در برابر مؤمنان و گردنفرازى در مقابل كافران
علامت اين عشق پاك طرفينى، دو صفتِ همراه با هم است: أَذِلة عَلَى المُؤمِنينَ و أَعِزَّة عَلَى الكَافِرينَ؛ در برابر مؤمنان متواضع و فروتنند و در مقابل كافران گردن فراز و مقتدرند. در مقابل اهل ايمان، چنان تواضع دارند كه گويا بنده ايشانند. در برابر مؤمنان به هيچ وجه انانيت و خودبينى ندارند؛ به طورى كه گويا خودِ ايشانند. همينان كه در برابر مؤمنان، چنين خاكى و متواضعند، در مقابل كافران، سرسخت و عزتمندند. ايشان در مقابل گردن كشان چنان در اوج عزّت و قدرت و گردن فرازى اند كه گويا آنان را هرگز به شمار نمى آورند.
وعده الاهى در اين آيه نورانى و معجزه آميز، از ظهورِ خداباورانى ثابت قدم با دو صفت والاى باطنى و روحى خبر مىدهد كه هم محبوب خدا، و هم محبّ اويند؛ ويژگىهاى والايى كه از راههاى ظاهرى قابل تشخيص نيست؛ زيرا اين دو ويژگىِ قلبى، رازى نهان بين عاشق و معشوق است كه بيگانگان از آن آگاهى ندارند؛ امّا كسانى كه اين دو ويژگىِ قلبى را دارا هستند، دو نشانه ظاهرى در رفتار و گفتارشان پديدار مىشود: 1. أَذِلّة عَلَى المُؤمِنينَ؛ خاضع و فروتن در برابر مؤمنان؛ 2. أعَِزَّة عَلَى الكَافِريِنَ؛ عزّتمند و مقتدر در برابر كافران.
اگر اين ويژگىها را بر خصوصياتى كه براى «ربيّون كثير» ذكر شده بود، تطبيق دهيم؛ و آن گاه بر تاريخ اسلام مرورى كنيم، براى آن هيچ مصداقى، جز بسيجيان شورآفرين ايران اسلامى نمى يابيم؛ ارتشى ميليونى كه اكثريتشان، داراى اين اوصافند؛ البتّه وجود شدّت و ضعف و درجههاى گوناگون براى اين ويژگىها طبيعى است.
در چشمان حقيقت بين بسيجيان ما، قدرتمندترين قدرتهاى جهان، حقيرترين و ناچيزترين افراد به شمار مىآيند. امام و پيشواى اين گروه ميليونى، همان رادمردى بود كه درباره قاهرترين قدرت زمانه اش، آن هم در هنگامه جنگ تحميلى و محاصره كامل اقتصادى و با نبود سپاه و ارتشى منظّم، چنان سخن مىگفت كه گويا درباره موشى خوار و ذليل سخن مىگويد: «امريكا، هيچ غلطى نمى تواند بكند». «هرچه فرياد داريد، بر سرِ امريكا بكشيد». با دلهره به محضرش عرض كردند: امريكا رابطه اش را با ايران به طور