يكى از مواردى كه امامان(عليهم السلام) بسيار از آن ناخشنود مىشوند، قطع رابطه با دوستان و برادران و خويشاوندان است.[1] به طور معمول قطع رحم را كسانى انجام مىدهند كه موقعيت اجتماعى برترى دارند. ثروتمندان، خويشاوندان فقيرى دارند كه با ايشان به دليل فقرشان قطع رابطه مىكنند. به هر حال، قطع رحم نشانه اين است كه ما ديگران را چنان كه بايد به حساب نمى آوريم. يكى از واجبات شرعى، صله رحم است. براى صله رحم آشنايان، به ويژه آشنايان فقير، بايد بكوشيم برنامهاى داشته باشيم. حتى با كسانى كه نسبت به ما بد كرده اند يا حتّى كارهاى ناپسندى انجام داده اند، نبايد قطع رحم كنيم. چه بسا همين رفت و آمدها باعث شود كه آنها اصلاح شوند. از چيزهايى كه امامان(عليهم السلام) خيلى دوست دارند، اين است كه مؤمنان با همديگر، محبّت و صميميّت داشته باشند و به يك ديگر خدمت كنند.
بعضى از مسائل در دستورهاى امامان خيلى مورد تأكيد واقع شده اند؛ ولى متأسّفانه ما چنان كه بايد، حقّ اين دستورها را ادا نمى كنيم؛ براى مثال، حقوق دوستان، خويشان، نزديكان، همسر و فرزندانمان را چنان كه بايد رعايت نمى كنيم. كار نيك و عمل صالح، فقط نماز و ذكر و دعا نيست؛ البتّه هريك از اعمال صالح به جاى خود محفوظ است؛ امّا مجموعه دستورهاى اسلام، معجونى است كه بايد از همه آنها پيروى كنيم. شيعه واقعى كسى است كه همه كارهاى خوب را انجام دهد و از همه گناهان بپرهيزد. كسى كه از مسائل دين فقط يك بُعدش را مىبيند و انجام مىدهد، مثل آدمى است كه يك عضوش
[1] يكى از موانع ديدارِ امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف، قطع رحم است. على بن مهزيار پس از بيست سفرِ حج كه به اميدِ ملاقاتِ امام زمان به جا آورده بود، در سفرِ بيست و يكم به خدمت امام عصر(عليه السلام) شرف حضور يافت. در اين ملاقاتِ پرشور، يكى از نخستين مطالبى كه مولايمان، حضرت ولىّ عصر -اروحنا له الفداء- به پسر مهزيار فرمود، اين بود: «اى اباالحسن!، ما شب و روز در انتظارت بوديم؛ پس چه چيز آمدنت را به نزد ما به تأخير انداخت؟» عرضه داشت: «تاكنون كسى را نيافته بودم تا مرا به سوى شما رهنمون شود». حضرت فرمود: «احدى را نيافتى تا تو را رهنمايى كند؟! نه، اين گونه نيست. امّا به افزون سازىِ اموال پرداختيد و (در خريد و فروشتان) حيرتى به زيانِ مؤمنانِ ضعيف پديد آورديد و بين خود قطع رحم كرديد».(سيّدهاشم بحرانى، تبصرة الولىّ ممّن رأى القائم المهدي(عليه السلام)، قسمتى از رساله 46)