ياد خدا و اولياى او و كلمات بزرگان، نورى است كه با هر ابزارى بيان شود، ارزش والاى خودش را خواهد داشت. ما نيز اگر بتوانيم ناقلى براى سخنان بزرگان و ابزارى براى انتقال اين انوار پاك به دلهاى پاك شما باشيم و از اين طريق بتوانيم مايه توجّه بيشتر شما به وجود مقدّس مولايمان صاحب الزمان(عليه السلام) و وظايفى كه در پيشگاه مقدّس او داريم، شويم، افتخارى است كه به بركت شما نصيب ما مىشود.
در جمع عاشقان، سخن گفتن از عشق و معشوق، جايى ندارد. به ذهنم آمد نكتهاى را مطرح كنم كه در بسيارى از مواقع، مورد غفلت بيشتر محبّان آن حضرت است و شايد توجّه دادن به آن، قلب مقدّس مولايمان را شاد كند.
آدمى، داراى دو ويژگى مهمّ است يكى شناخت و معرفت، و ديگرى عشق و محبّت. او در نهاد خويش، دو گوهر گران بها دارد و همواره به دنبال مشترى لايقى مىگردد تا اين دو گوهر را به پايش بريزد، و آن گاه كه معشوق خويش را يافت، به ابراز رفتارهاى عاشقانه مىپردازد و در شادى محبوبش شاد، و در غمش، غمگين مىشود. عاشق، در انجام اين رفتارهاى عاشقانه، هر چه بيشتر دقّت داشته باشد، عشقش قوىتر مىشود. انسان، هرچه بيشتر به رفيق محبوبش اظهار محبّت كند و رفتارهاى دوستانه بيش ترى انجام بدهد، محبّتش عميقتر و پايدارتر خواهد شد. از سوى ديگر، چنان چه شخصى، رفيق خويش را به فراموشى سپارد، كم كم محبّت او نيز از دلش مىرود: از دل برود، هر آن چه از ديده برفت.
رفتارهاى محبّانه ما در احترام و توسّل به اولياى خدا و برگزارى مراسم جشن و سرور در ايّام شادى و برپايى مراسم عزادارى در ايّام غم و عزاى ايشان، براى اين است كه عواطفمان جهت يابد و رابطه عاطفى ما با اولياى خدا پابرجا بماند و رشد كند. ارزش