گاهى يك شعر حكيمانه آن قدر زيبا است كه هيچ چيز ديگرى جاى آن را نمى گيرد: إِنّ مِنَ الشِّعرِ لَحِكمَةٌ؛ همانا بعضى از اشعار، دربردارنده حكمتى عميق است. حافظ(رحمه الله) در بيتى مىگويد:
گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند *** نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
يكى از اصحاب امامان(عليهم السلام) خدمت امامش مشرّف شد و گفت: آقا! مىخواهم بدانم موقعيت من نزد شما چگونه است؟ فرمود: ببين موقعيت و منزلت ما نزد تو چه اندازه است. به همان اندازهاى كه تو به ما اهمّيت مىدهى، ما هم به تو اهمّيت مىدهيم. به همان اندازه كه تو به ياد ما باشى، ما هم به ياد تو هستيم. اين رابطهاى واقعى است. نمى شود آدمى به ياد خدا نباشد؛ امّا توقّع داشته باشد كه خدا مثل اولياى خاصّ خودش به او توجّه كند. رابطهاى طرفينى است. سر رشته را كه تكان مىدهد، آن طرف هم تكان مىخورد. اگر مىخواهى ارتباط محفوظ باشد، كليد ارتباط دست تو است. دكمه توجّه را فشار بده تا بى درنگ ارتباط برقرار شود. راه دورى در پيش نيست؛ بلكه توجّهى خالصانه كافى است.
بهرهجويى از شادابى جوانى
دوران جوانى، بهترين وقتى است كه انسان مىتواند معانى و مفاهيم عاشقانه را درك كند؛ نه زودتر از دوران جوانى مىتواند اين مفاهيم را درك كند، نه در وقت پيرى؛ چرا كه در اين دو دوران، قدرت درك اين معانى والا در آدمى وجود ندارد. تا جوان هستيد، بكوشيد عشق خدا و اولياى او را در دلهايتان زنده كنيد. اگر درخت عشق را در جوانى در دلهايتان بارور كرديد، تا پايان عمر، بلكه تا ابد، سرمايهاى تمام نشدنى خواهيد داشت؛[1] سرمايهاى عظيم كه همه جا گره گشا خواهد بود؛ هم براى رفع مشكلات و دور شدن از فتنهها و بلاهاى دنيايى، و هم براى توفيقهاى معنوى و آخرتى مفيد است.
آدمى سراپا نياز است؛ امّا همه نيازهاى او با اين وسيله، يعنى با عشق محبّت اهل
[1] سعدى(رحمه الله)درباره عشق مقدّس و گرانسنگ چنين مىسرايد:
سعدى اگر عاشقى كنى و جوانى عشق محمّد(صلى الله عليه وآله) بس است و آل محمد(عليهم السلام)