يكى از مسائل جنجالىِ علم كلام، مسأله اراده الهى است كه از جهاتِ متعددى مورد بحث و اختلاف، واقع شده است مانند اينكه: آيا اراده از صفات ذاتى است يا از صفات فعلى؟ و آيا قديم است يا حادث؟ و آيا واحد است يا متعدد؟ و...
و اين همه، علاوه بر مباحثى است كه در فلسفه، پيرامون مطلق اراده و به ويژه اراده الهى، مطرح شده است.
بديهى است بحث گسترده پيرامون اين موضوع، متناسب با اين كتاب نيست. از اينروى، نخست توضيحى درباره مفهوم اراده مىدهيم و آنگاه به بيان فشردهاى پيرامون اراده الهى مىپردازيم.
اراده
واژه «اراده» در محاورات عرفى، دست كم به دو معنى استعمال مىشود: يكى دوست داشتن، و ديگرى تصميم گرفتن بر انجام كار.
معناى اول از نظر مورد، خيلى وسيعتر است و شامل دوست داشتنِ اشياء خارجى1 و افعال خود شخص و افعال ديگران نيز مىشود. بخلاف معناى دوم كه تنها در مورد افعال خود