اعمال كافران مانند سرابى در بيابان هموارى است كه شخص تشنه آن را آب مىپندارد تا هنگامى كه نزد آن بيابد آن را چيزى (آبى) نمىيابد و خدا را نزد آن مىيابد كه به حسابش رسيدگى مىكند و خدا سريعاً محاسبه مىكند.
يا مانند ظلماتى است در دريايى ژرف كه موجى آن را فراگرفته و روى آن موج ديگرى، و روى آن ابرى، تاريكى هايى فرا روى يكديگر، هنگامى كه دستش را برآورد آن را نخواهد ديد و كسى كه خدا براى او نورى قرار نداده است نورى نخواهد داشت (كنايه از اينكه حركت كافر در ظلمت هاست و راه به جايى نمىبرد).
و در آيات ديگرى مىفرمايد كه نتيجه كار دنياطلبان را در همين جهان به آنان خواهيم داد و در آخرت، بهرهاى نخواهد داشت مانند اين آيه:
كسانى كه خواهان زندگى دنيا و زينت آن باشند كارهايشان را در همين دنيا به ايشان تحويل مىدهيم و چيزى از آنها كاسته نمىشود ايشانند كه در آخرت جز آتش ندارند و آنچه در دنيا انجام دادهاند تباه شده و اعمالشان پوچ است.
[1] نور / 39. [2] نور / 40. [3] هود / 15-16، و نيز رجوع كنيد به: اسراء / 18، شورى / 20، احقاف / 20، با توجه به اين آيات ميزان اسلامشناسى كسانى معلوم مىشود كه بعضى از انديشمندان كافر و ملحد غربى را بر بزرگان شيعه مانند خواجه نصيرالدين طوسى و علامه مجلسى ترجيح داده اند!!