چنين بايد مرز توانايى عقل و برد علوم تجربى را بشناسيم و از بلند پروازيهاى بيجا خوددارى كنيم و بپذيريم كه: «وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاّ قَلِيلاً»1.
بارى، هم واقع بينى عالمانه، و هم فروتنى حكيمانه، و هم احتياط دينى مسئولانه، اقتضاء دارد كه از اظهارنظرهاى جزمى پيرامون حقايق قيامت و عالم غيب و دست زدن به تأويلات بى دليل، خوددارى كنيم مگر در حدّى كه برهان عقلى و نصّ قرآنى به ما اجازه بدهد. و به هر حال، براى هر شخص مؤمنى كافى است كه به صحّت آنچه از طرف خداى متعال، نازل شده ايمان داشته باشد هر چند نتواند مشخصات دقيق آنها را تعيين، و تفصيلات آنها را تبيين كند، مخصوصاً امورى كه دست عقل و تجربه، از دامن حقيقت آنها كوتاه، و دانش ما نسبت به آنها نارساست.
اكنون ببينيم تا چه اندازه مىتوانيم از راه عقل، به اوصاف و ويژگيهاى عالم آخرت و تفاوت آن با عالم دنيا پى ببريم.
ويژگيهاى عالم آخرت از ديدگاه عقل
از تأمّل در براهينى كه براى ضرورت معاد، ذكر شد مىتوان ويژگيهايى را براى جهان آخرت به دست آورد كه مهمترين آنها از اين قرار است:
1- نخستين ويژگى عالم آخرت كه بخصوص از برهان اوّل به دست مىآيد اين است كه بايد ابدى و جاودانى باشد زيرا در آن برهان، بر امكان حيات ابدى و ميل فطرىِ انسان به چنين حياتى تأكيد گرديد و تحقّق آن، مقتضاى حكمت الهى دانسته شد.
2- ويژگى ديگرى كه از هر دو برهان به دست مىآيد و در ذيل برهان اوّل، اشاره شد اين است كه بايد نظام عالم آخرت به گونهاى باشد كه نعمت و رحمت خالص و بدون شائبه رنج و زحمت در آن تحقّق يابد تا كسانى كه به اوج كمال انسانى رسيدهاند و هيچ گونه آلودگى به گناه و انحرافى پيدا نكردهاند از سعادتى برخوردار شوند برخلاف ديا كه چنين سعادت مطلقى را ممكن نمىسازد بلكه سعادتهاى دنيا، نسبى و منسوب به سختيها و رنجهاست.