كسانى احتمال كمترين تحريف در اين كتاب شريف را نخواهند داد. ولى صرف نظر از اين قرائن يقين آور تاريخى، مىتوان مصونيّت قرآن كريم را با بيانى مركّب از يك دليل عقلى و يك دليل نقلى، نيز ثابت كرد يعنى مىتوان نخست، زياد نشدن چيزى بر قرآن كريم را با دليل عقلى ثابت كرد و بعد از ثابت شدن اينكه قرآن موجود، از طرف خداى متعال است با استناد به آيات آن، كاسته نشدن چيزى از آن را نيز به اثبات رساند.
از اينروى، موضوع مصونيّت قرآن شريف از هرگونه تحريف را در دو بخش جداگانه، مورد بررسى قرار مىدهيم.
زياد نشدن چيزى بر قرآن
زياد نشدن چيزى بر قرآن كريم، مورد اجماع همه مسلمانان بلكه مورد اتّفاق همه آگاهان جهان است و هيچگونه حادثهاى كه منشأ احتمال افزايش چيزى بر قرآن شود روى نداده، و هيچگونه سندى براى چنين احتمالى، قابل ارائه نيست. در عين حال، مىتوان فرض افزايش را با دليل عقلى نيز ابطال كرد به اين بيان:
اگر فرض شود كه مطلب تامّى بر قرآن، افزوده شده معنايش اين است كه آوردن مثل قرآن، امكان داشته است و چنين فرضى با اعجاز قرآن و عدم توانايى بشر برآوردن مثل آن، سازگار نيست. و اگر فرض شود كه تنها يك كلمه يا آيه كوتاهى (مانند «مُدْهامَّتانِ»)1افزوده شده لازمهاش اين است كه نظم سخن بهم خورده باشد و از صورت اصلى اعجاز آميزش خارج شده باشد و در اين صورت، قابل تقليد و آوردن مثل آن خواهد بود. زيرا نظم اعجازآميز عبارات قرآنى، به انتخاب كلمات و حروف نيز بستگى دارد و با دگرگونى آنها از حالت اعجازآميز، خارج مىشود.
پس به همان دليلى كه معجزه بودن قرآن كريم، ثابت شد محفوظ بودن آن از اضافات نيز ثابت مىشود. چنانكه با همين دليل، كم شدن كلمات يا جملاتى كه موجب خروج آيات از حالت اعجاز باشد نفى مىگردد. و اما عدم حذف يك سوره كامل يا يك مطلب تامّ به گونهاى