responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شرح برهان شفا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 112

تحقيقي در «وهم» و «واهمه»

«وهم» در منطق گاهي به معناي حالتي نفساني در مقابل «ظنّ» به كار مي‌رود، مثلا گفته مي‌شود: اگر به امري 80%ظن داشته باشيم، در مقابل به نقيض آن، 20% وهم داريم.

   گاهي در كنار ادراك «حسّي»، «عقلي» و «خيالي»; ادراك «وهمي» به عنوان نوع چهارمي از ادراك ذكر مي‌شود. ما در اينجا نخست به برخي از كلمات حكما در باب «وهم» اشاره و سپس حاصل تحقيق را عرضه مي‌كنيم.

   شيخ‌الرئيس(رحمه الله) در كتاب «نجات» مي‌نويسد:

   قوه وهميه قوه‌اي است كه در نهايت تجويف اوسطِ از دِماغ تعبيه شده و معاني غير محسوسي را كه در محسوسات جزئيه موجود است درك مي‌كند. مثل قوه‌اي كه حكم مي‌كند به اينكه بايد از گرگ گريخت و بايد فرزند را مورد عطوفت قرار داد.[1]

   همچنين مي‌نويسد:

   و امّا «معني» آن چيزي است كه نفس آن را از يك امر محسوس درك مي‌كند بدون اينكه حسي ظاهر در ابتدا آن را درك كند، مثل دركي كه گوسفند از معناي ضدّيت در گرگ دارد و همين معنا است كه موجب ترس و فرار گوسفند از گرگ مي‌شود، البته بدون اينكه حسّ، اين امر را درك كند.[2]

   در اشارات شيخ(رحمه الله) آمده است:

   حيواناتِ ناطق و غير ناطق در محسوسات جزئي، معاني جزئيه غير محسوسي درك مي‌كنند كه از راه حواس به دست نمي‌آيند، مثل ادراكي كه گوسفند از يك معناي غير محسوس درگرگ دارد و مثل ادراكي كه قوچ از معنايي غير محسوس در گاو وحشي دارد، كه اين ادراك، ادراكي است جزئي و بدان حكم مي‌شود همان‌گونه كه حسّ بدانچه كه مشاهده مي‌كند حكم مي‌نمايد.[3]

   شيخ(رحمه الله) در طبيعيات شفا نيز سخني مفصّل دارد كه ملخّص آن اين است:

   بزرگترين حاكم در حيوان، وهم است و از طريق نوعي تحريك و انگيزش تخيّلي حكم


[1] النجاة في الحكمة المنطقية و الطبيعية و الإلهية، تهران، مرتضوي، چاپ دوم 1346، ص163.

[2] همان، ص162.

[3] اشارات، نمط سوّم.

نام کتاب : شرح برهان شفا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 112
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست