نام کتاب : آذرخشى ديگر از آسمان كربلا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 232
جايگزين سازيم، تا عذاب را بچشند» خداوند مىفرمايد كه كافران در جهنم مىسوزند تا پوست ها آن ها مىسوزد و خاكستر مىشود، مجدداً بر بدن ايشان پوست جديد مىرويد؛ و اين روند تمام شدنى نيست. مگر اين افراد چه كارى كرده اند؟ خداوند مىگويد اين افراد از فرمان او سرپيچى كرده و مرتكب گناه شده اند. وقتى شما مىبينيد كسى چنين گناهى مرتكب مىشود كه سرانجام آن، صدها مرتبه بالاتر از اين است كه آن فرد خود را در آتش اين دنيا بيندازد و بسوزاند، چون اين آتش يك ساعت و دو ساعت است و تمام مىشود، اما عذاب اخروى و آتش جهنم، عمر ابدى دارد و انسان را دائماً مىسوزاند، و عذاب تمام نشدنى به بار مىآورد، آيا آن جا وجدان انسان بيش تر اقتضا نمىكند كه دست اين فرد را بگيرد و او را از گناه دور كند؟
امر به معروف و نهى از منكر در اسلام فقط به ضررهاى مادى مربوط نيست، بلكه اسلام مىگويد جلوى گناه را هم بگيريد. زيرا گناهكار به عذاب ابدى آخرت دچار مىشود.
نگرش قرآن به امر به معروف و نهى از منكر
در ميان همه آياتى كه بر امر به معروف و نهى از منكر دلالت دارند، دو آيه 67 و 71 از سوره توبه داراى ويژگى خاصى هستند: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اُولِياءُ بَعْض يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرَ وَ يُقِيمُونَ الصَّلوةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكوةَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ اُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ اِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ»؛1 «اَلْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُم مِنْ بَعْض يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ اِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونُ».2 خداوند مىفرمايد مؤمنان و مؤمنات نسبت به هم ولايت دارند، و به دنبال اين ولايت و در پرتوى آن است كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنند. اين ولايت را به هر معنايى بگيريم چه به معنى محبت و چه به معناى نوعى سلطه و قدرت قانونى باشد يا به هر معناى ديگر، براى اين است كه ديگران را از كار زشت باز دارند. زيرا انسان اگر بخواهد در جامعه كسى را از گناه دور كند،بايد نوعى تسلط و حق قانونى بر آن فرد داشته باشد، تا بتواند اين كار را انجام بدهد.
در فرهنگ غرب چنين حقى را به كسى نمىدهند، كه كسى بتواند مانع ارتكاب گناه از ديگرى بشود، و يا در امور دينى و معنوى ساير افراد جامعه دخالت كند. اگر كسى هم اين كار