نام کتاب : آذرخشى ديگر از آسمان كربلا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 229
مسؤوليت اجرايى و نظارت بر كار ديگران به كلى كناره گيرى كند، زيرا مصالح و منافع و نيز لذت ها و رنج هاى انسان ها عملا در خارج به افراد ديگر بستگى دارد، و هر قدر انسان به فكر منافع شخصى خود باشد، ولى درمىيابد كه منفعت شخصى او جز با كمك منافع ديگران تأمين نمىشود. اگر انسان بخواهد در زندگى لذت داشته باشد، به تنهايى نمىتواند به اين لذت برسد، بلكه بايد فرد ديگرى نيز باشد تا با او بتواند لذتى ببرد. اگر انسان بخواهد در فعاليت اجتماعى، تجارت و يا صنعت پيشرفت كند، به تنهايى نمىتواند موفق شود، بلكه مجبور است با ديگران همكارى كند. اگر انسان بخواهد از بهداشت مناسب برخوردار باشد و محيط سالمى داشته باشد، به تنهايى نمىتواند تصميم بگيرد. زمانى محيط سالم مىماند كه، ديگران نيز به سلامت محيط كمك كنند. به عنوان نمونه، مىدانيد امروزه در دنيا، ضررهاى دخانيات براى انسان روشن شده، و عملا در اتاق هاى دربسته، و سالن هاى عمومى كشيدن سيگار ممنوع است. اگر فردى بخواهد سيگار بكشد، بايد از ساختمان خارج شده و در فضاى آزاد سيگار بكشد، و بعد به داخل ساختمان برگردد. زيرا اگر بنا باشد هر كسى در اتاق يا در سالن سيگار بكشد، ديگران نيز به اجبار دود آن را استنشاق مىكنند، و اين براى آنان ضرر دارد، لذا ناچار است حال ديگران را نيز رعايت كند. اين مسأله با وجود همان روحيه فردگرايى است.
مثال بسيار زيبايى درباره امر به معروف و نهى از منكر وجود دارد: گروهى سوار كشتى بودند، يكى از سرنشينان كشتى شروع به سوراخ كردن محل نشستن خود كرد. ديگران به او گفتند: چرا كشتى را سوراخ مىكنى، گفت اين محل كشتى در اختيار من است، و اين جا هم خود من نشسته ام؛ من جاى خود را سوراخ مىكنم، و به محل نشستن شما كارى ندارم. ساير سرنشينان دست او را گرفتند و گفتند: درست است كه تو فقط جاى خود را سوراخ مىكنى، ولى وقتى آب در داخل كشتى افتاد، ديگر من و تو را نمىشناسد، كشتى و همه ما، با هم غرق مىشويم.
در زندگى اجتماعى، انسان نمىتواند فقط منفعت خود را ببيند، و فقط به كار خود توجه داشته باشد و در كار ديگران دخالت نكند، هنگامى كه انسان ديد فردى ضررى به جامعه مىزند، بايد دست او را بگيرد و او را از اين عمل نهى كند. در اين جا جامعه به اين فرد اجازه نمىدهد كه بگويد، كه اين جا، جاى خودم است، چهار ديوارى خودم است، شهر خودم است، اين اتاق خودم است، محل كار خودم است؛ بلكه وقتى جامعه ديد ضرر به همه
نام کتاب : آذرخشى ديگر از آسمان كربلا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 229