responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آذرخشى ديگر از آسمان كربلا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 149

نيست! و حرف هايى از اين قبيل. اولين قدم در برخورد با گناه اين است كه قلباً از گناه ناراحت باشيد، خشمگين شويد، اگر از ته دل از گناه ناراحت نشديد، اين اولين مرحله نفاق است. يعنى شما به حكم خدا راضى نيستيد، دلتان نمى‌خواهد احكام خدا درست اجرا شود. ته دل شاد مى‌شويد.

چرا در كنار مصلاى قم، مركز جهانى اسلام، ام القراى اسلام، شهر خون و قيام، زنى بيايد يك ساعت با حركات به اصطلاح موزون، آن هم در كنار مصلاى قم نمايش بدهد؟ آيا مرد نبود كه نمايش بدهد؟! آيا نمايش بهترى نبود؟ حتماً بايد خانمى بيايد نمايش بدهد، آن هم تماماً با حركات موزون و ريتم دار ـ يعنى رقاصى ـ همان رقاصى ساده، و مؤمنان هم بنشينند تماشا كنند، هيچ كس هم نفس نكشد؟! بعضى ها هم به روى خودشان نياورند و بگويند ما كه تا به حال نديده بوديم، اقلا توفيق جبرى شد. يا بعضى ها جلوى بعضى سينماها صف بكشند، با اين كه مى‌دانند فيلم هاى مبتذل نمايش داده مى‌شود، در آن صف ها چهره هايى مشاهده مى‌شود كه انتظار نمى‌رود. اولين كار در مقابل انجام گناه اين است كه «أَنْكِرُوا بِقُلُوبِكُم»، در دل از اين اعمال تنفر داشته باشيد، و احساس ناراحتى كنيد، كه چرا اين كارها انجام مى‌گيرد

در مرحله دوم «وَ الْفِظُوا بِأَلْسِنَتِكُم»، بعد به زبان بياوريد، اعتراض كنيد. ممكن است به زبان آوردن خيلى نرم، ملايم و با مهربانى باشد، در مرحله اول بهتر است كه همين گونه باشد. اما در مرحله بعد «وَ صُكُّوا بِها جِباهَهُم»، وقتى كه با گناهكار رو به رو مى‌شويد و با حرف نرم نتوانستيد او را هدايت كنيد، و اگر به او گفتيد چرا اين كار زشت را كردى او خجالت نكشيد و حتى رو در روى شما ايستاد و گفت آزادى است! دلم مى‌خواهد! اين جا ديگر جاى نرمى و ملاطفت نيست، بعد از اين كه با نرمى صحبت و موعظه كرديد، با زبان خوش با او صحبت كرديد ولى اثر نبخشيد، چه بايد كرد؟ «صُكُّوا بِها جِباهَهُم» حضرت(عليه السلام) مى‌فرمايند با تندى به پيشانى او بزنيد ـالبته نه با دست بلكه با سخنـ يعنى آن چنان رو در رو و با تندى با او برخورد كنيد، مثل كسى كه مى‌خواهد توى پيشانى طرف مقابل بزند، «صُكُّوا بِها جِباهَهُم»، اگر برخورد نرم اثر نكرد، رو در روى طرف و با تندى با او برخورد كنيد و بگوييد به تو مى‌گويم، چرا گناه مى‌كنى؟! البته چنين اقدامى كار هر كس نيست، مخصوصاً كار افرادى كه با فرهنگ تساهل و تسامح آشنا شده اند، نمى‌باشد. مى‌ترسيم اگر چنين چيزى بگوييم، فوراً ما را متهم كنند به اين كه اين ها خشونت طلب هستند! اين ها دور از تمدن هستند! يا اين كه همانگونه كه

نام کتاب : آذرخشى ديگر از آسمان كربلا نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 1  صفحه : 149
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست