فضيلت آسيه و مريم بدان است كه توفيق خدمتگزاري آستان حضرت خديجه كبرى را به هنگامه وضع حمل فاطمه زهرا يافتهاند:[1]
مريم به ابريق بهشتى شويد او را *** عيسى فراز آسمانها جويد او را
اگر خدا ميخواست درباره حضرت زهرا(عليها السلام) مثل بزند، ميفرمود: وَ ضَرَبَ اللَّهُ مثلاً لِلَّذيِنَ أَمنُوا فَاطِمَةَ بِنْتَ مُحَمَّد. او الگوى همه زنان و مردان با ايمان است. او سرور بانوان هر دو جهان است. افتخار آسيه و مريم آن است كه از خدمتگزاران درگاه فاطمه(عليها السلام)ميباشند.
[1] چگونگى ولادت يگانه كوثر محمدى را ميتوان از بيان سلاله راستين او، امام صادق(عليهالسلام)، جويا شد: از آن هنگام كه خديجه كبرا ازدواج با محمد خاتم انبيا را اختيار نمود، زنان کينهجوي قريش جملگى از او دورى گزيدند و او را در وادى تنهايى واگذاردند؛ به گونهاي كه هيچ زنى را اجازه ديدار با خديجه كبرا نميدادند ... .آن هنگام كه زمان وضع حمل خديجه نزديك شد، احدى از زنان مكه براى يارى او حضور نيافت؛ اما در اين هنگام چهار بانوى رشيد و بزرگوار به اذن خداوند از بهشت بر خديجه وارد شدند. يكى از اين زنان، زبان به سخن گشود و گفت: اَنَا سارَةُ و هذِه آسِيَةُ بِنْتُ مُزاحِم وَ هِىَ رَفِيقَتُكِ فِى الْجَنَّةِ وَ هذِه مَرْيَم بنتَ عِمْرَان وَ هذِهِ صَفُورا بِنْتَ شُعَيْب. بَعَثْنا اللّهُ تَعالَى اِلَيْكَ لِنَلِى مِنْامْرِكِ ما تَلِى النِّساءُ مِنَ النِّساءِ؛ من ساره (همسر ابراهيم خليل) و اين آسيه دختر مزاحم و او مريم دختر عمران و ديگرى صفورا دختر شعيب است. ما فرستادگان پروردگاريم تا يارىگر تو در لحظهاي باشيم كه هر زنى به كمك ديگر زنان نيازمند است، و آنگاه خديجه را كمك كردند تا فاطمه پاك و پاكيزه به دنيا آمد. هنگامى كه فاطمه متولد شد چنان نورى از او ساطع شد كه تمام خانههاي مكه و مشرق و مغرب عالم را در بر گرفت. در اين هنگام ده نفر از حوريان بهشتى بر آن خانه وارد شدند در حالى كه هر يك، دو ظرف پر از آب كوثر به دست داشتند. بانويى كه پيش روى خديجه بود (مريم) فاطمه را برداشت و با آب كوثر غسل داد و آنگاه فاطمه را در پارچه سفيدى، از شير سفيدتر و از مشك خوشبوتر، پيچيد و پارچه ديگرى را مقنعه او كرد. آنگاه با فاطمه سخن گفت. فاطمه فرمود: اَشْهَدُ اَنْ لَا اِلَهَ اِلَّا اللّه و اَنَّ اَبِى رَسُوُلُ اللَّهِ سَيَدُ الْاَنْبياءِ و اَنَّ به علي سَيِّدُ اْلاَوْصِياءِ و وُلْدى سادَةُ الْاسْباطِ. آنگاه هر يك از آن بانوان را به اسم صدا زد و به يكايك ايشان سلام كرد. آن بانوان، شادمان و حوريان بهشتى خندان شدند. اهل آسمانها نيز ولادت سرور زنان جهان را به يكديگر بشارت دادند. در آن لحظه نورى بينظير در آسمان درخشيدن گرفت كه تا آن روز چنان نورى ديده نشده بود. اين بار بانوان (مريم، آسيه، ساره، صفورا) فاطمه را به آغوش خديجه سپردند و گفتند: اين دختر را بگير كه پاککننده (طاهر) و پاك شده (مطهّر) و پربركت (مباركة) است. خداوند به او و نسل او بركت داده است.
امالى شيخ صدوق: ص 457. غاية الحرام: ص 177. دلائل الامامة: ص 8. بحار الانوار: ج 43، ص 2.