مسلمين شايع گرديده است، حوض و نهر كوثر در بهشت ميباشد؛ حوضى كه مؤمنان ميبايست براى لياقتيابىِ حضور در بهشت، از آب پاك و پاك كننده آن بنوشند تا ظرفيت و لياقت ورود به حرم كبريايى را بيابند.
اين چه آبى است كه ميبايست از سرچشمه طهارت كوثر به كام تشنه مؤمنان نوشانيده شود تا لياقت ورود به بهشت برين حاصل آيد؟
اين «كوثر بهشتى» چه نسبتى با وجود فاطمه زهرا(عليها السلام) كه همان «كوثر محمدى» است، دارد؟
اينها سؤالاتى است كه عقل و تصور ما از دركش عاجز است، شايد بتوان تنها به همين اندازه فهميد كه كوثر، سرچشمهاى است در بهشت كه صاحب آن، پيامبر و ساقى آن، اميرمؤمنان و حقيقت آن، باطن فاطمه زهرا(عليها السلام) است.
عظمت بىهمانند كوثر، آنگاه رخ مينمايد كه علاوه بر سوره كوثر، در حديث تاريخى ثقلين نيز به ديده دقت و حكمت بنگريم: دو ميراث گرانسنگ در ميان شما بر جاى مينهم: كتاب خدا و عترتم. اين دو از هم جدا نخواهند شد تا در حوض، بر من وارد آيند.[1]
حوض نامبردار در حديث شريف ثقلين، همان سرچشمه بىهمانند كوثر است.
بنابراين حديث متواتر، حوض كوثر، تلاقىگاه قرآن و عترت است؛ جايگاهى كه قرآن و همه ائمه اطهار(عليهم السلام) بايستى به آنجا وارد آيند. در آنجاست كه قرآن و عترت، اتحاد مييابند؛ به بيانى بهتر، در اين ميعادگاه است كه اتحاد و يگانگى قرآن و عترت آشكار ميشود؛ چرا كه حقيقت قرآن، امرى جدا از حقيقت اهل بيت(عليهم السلام) نيست.
آرى، تجلى باطن و حقيقت فاطمه زهرا در بهشت برين، سرچشمه كوثر است؛ سرچشمه بىكرانهاى كه زلال بىهمانندش، طهارتبخش بهشتيان براى فيض حضور الهى ميباشد و لياقتبخش ايشان براى ورود به حريم كبريايى؛ حقيقت يگانهاى كه تلاقىگاه قرآن و عترت است و ميعادگاه اين دو با نبوت.
[1] اِنّى تارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلينِ: كِتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتى... وَ لَنْ يَّفْتِرقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ. برخى از منابع اهل سنت كه حديث فوق را نقل كردهاند عبارتند از: صحيح ترمذى، محمد بن عيسى ترمذى (متوفّاى 279 هجرى):ج 5، ص 238 و ص 199. ينابيع المودّة، قندوزى حنفى، ص 33 و 45. تفسير ابن كثير، اسماعيل بن عمر (متوفاى 774)، ج 4، ص 113. المعجم الكبير، طبرانى (متوفاى 360 هجرى)؛ ص 137.